بودجه بندی جامعه شناسی دهم- آزمون 8/20-آیدا علی بخشی

در این مطلب قصد داریم بودجه بندی جامعه شناسی دهم برای آزمون 8/20 را باهم بررسی کنیم. امیدواریم مطالب بیان شده برای شما مفید واقع شود.

بودجه بندی جامعه شناسی دهم- آزمون 8/20-آیدا علی بخشی

سلام به همه دوستان.

در این مطلب قصد داریم بودجه بندی جامعه شناسی دهم برای آزمون 8/20 را باهم بررسی کنیم.

امیدواریم مطالب بیان شده برای شما مفید واقع شود.

بودجه بندی جامعه شناسی دهم- آزمون 8/20-آیدا علی بخشی




آیدا علی بخشی

دانشجوی رشته ی روانشناسی دانشگاه تهران

رتبه 29 منطقه دو- کنکور انسانی 1400



نکات مربوط به درس ششم:

آیا جهان اجتماعی کاملا به دست ما ساخته میشود و تحت کنترل ماست؟!

پاسخ به این سوال منفی است. درست است که جهان اجتماعی با کنش اجتماعی ما انسان ها پدید می آید اما همه ی این کنش ها، فرصت ها و محدودیت هایی را در پی دارد که وابسته به تک تک ما نیست. این فرصت ها و محدودیت ها، به نوبه ی خود نیز کنش های مارا تحت تاثیر قرار میدهد.


تفاوت اصلی خانه سازی ما و حیوانات چیست؟

درست است که تفاوت در مصالح، مواد تشکیل دهنده ساختمان، نوع خانه ها و ... ما با حیوانات متفاوت است اما مهمترین تفاوت خانه سازی انسان ها با حیوانات این است که انسان ها پس از خانه سازی مجبور است در شیوه زندگی خود تغییراتی ایجاد کند. همین جاست که شیوه ی زندگی انسان کوچ نشین، شهر نشین و ... با هم تفاوت می یابد.



مثال برای فرصت ها ومحدودیت ها: مثلا ساختن کتابخانه یک کنش اجتماعی است که فرصت ها و محدودیت هایی برای اعضای جهان اجتماعی پدید می آورد. فرصت آن، مطالعه آسان و متمرکز و محدودیت آن ممکن است تلاش شما برای حفظ سکوت باشد.


آیا در برابر فرصت ها ومحدودیت های جهان اجتماعی باید ساکن و منفعل ماند؟

درست است که کنش های ما فرصت ها و محدودیت هایی را برایمان پدید می آورد اما ما انسان ها موجوداتی صرفا منفعل و پذیرنده نیستیم. ما همواره تحت تاثیر هنجارها و ارزشهایی هستیم که توسط خود و گذشتگانمان به ما تحمیل شده است. هریک از ما در برابر این فرصت ها و محدودیت ها، عقاید و ارزش ها، میتوانیم دو اقدام انجام دهیم. یا در جهت تداوم و گسترش آنها تلاش کنیم و یا آنها را تغییر دهیم.این تغییر نیازمند آگاهی و پذیرش و اراده ای نوین است و واکنش جهان اجتماعی موجود در برابر آن ممکن است مثبت نباشد.


جهان اجتماعی تا چه زمانی تداوم می یابد؟

هر جهان اجتماعی تا  زمانی که اعضای آن با یکدیگر مشارکت فعال اجتماعی دارند، پابرجاست و پیامدهایی را در قبال کنش های افراد دارد. اگر جهان اجتماعی تغییر کند، در پی این تغییر الزام های آن نیز برداشته میشود، در نتیجه جهان اجتماعی جدیدی شکل میگیرد که فعالیت اعضا را تحت تاثیر قرار میدهد.


جهان اجتماعی، فرصت یا محدودیت؟

فرصت ها و محدودیتهای جهان اجتماعی دو روی یک سکه هستند و بدون هم رخ نمیدهند. مثلا قوانین راهنمایی و رانندگی را در نظر بگیرید. این قوانین از سویی باعث ایجاد نظم و امنیت میشوند و از سویی دیگر محدودیت هایی مانند جریمه شدن را به دنبال می آورند.


نکته ی مهم: چطور میتوانیم جهان اجتماعی را ارزیابی کنیم؟

جهان اجتماعی را میتوان بر اساس عقاید و ارزش ها، فرصت ها و محدودیت ها، ارزیابی کرد.

مثلا بعضی جهان های اجتماعی، رویکردی دنیا گریز دارند و از فرصت ها و ظرفیت های انسان برای آباد کردن این دنیا استفاده نمیکنند و برخی دیگر، به طور کلی درباره آخرت فکر نمیکنند و تمام توانایی های افراد را معطوف همین دنیا میکنند. بر این اساس است که جهان های اجتماعی بر اساس فرصت ها و محدودیت هایشان متفاوت میشوند.


تقسیم بندی جهان های اجتماعی بر اساس فرهنگ:

فرهنگ دنیوی:

به این فرهنگ، سکولار نیز گفته میشود. فرهنگ دنیوی عقاید و ارزش هایش را معطوف همین دنیای مادی میکند و جهان آخرت را تنها در صورت داشتن منفعت برای دنیای مادی میپذیرد. این فرهنگ همه توانایی ها و ظرفیت های انسان را معطوف همین دنیای مادی میکند و نسبت به ابعاد معنوی وجود آنها بی تفاوت است.


فرهنگ معنوی:

در این فرهنگ زندگی مادی انسان در صورت وجود جهان آخرت، ارزشمند و متعالی میشود. این فرهنگ هستی را نیز محدود به جهان طبیعی نمیداند. انسان در این فرهنگ موجودی ارزشمند است و چهره ای ملکوتی دارد. 

این فرهنگ خود نیز به دو بخش توحیدی و اساطیری تقسیم میشود. در جهان توحیدی تفسیری الهی و توحیدی از انسان ارائه میدهند. اما جهان اساطیری فرهنگ اساطیری دارد و به قدرت های ماوراءطبیعه متعدد باور دارد. این فرهنگ محصول انحراف بشر از فرهنگ توحیدی است.


دیدگاه هریک از این فرهنگ ها نسبت به جهان طبیعت چگونه است؟

در دیدگاه فرهنگ سکولار جهان طبیعی صرفا جهانی است برای دخل و تصرف و بهره وری از طبیعت بدون برنامه و صرفا به خواست انسان. نتیجه چنین اقدامی بحران های زیست محیطی است.

در دیدگاه فرهنگ اساطیری طبیعت مملو از قدرت های افسانه ای و سحرآمیز است که همین مانع استفاده معقول انسان از طبیعت میشود. منع انسان از استفاده از گیاهان و حیوانات برای موارد غذایی از جمله نتایج این دیدگاه است.

در دیدگاه فرهنگ توحیدی چون انسان خلیفه و جانشین خداوند در زمین است، مسئول آباد کردن طبیعت و استفاده معقول از آن است.


فرصت ها و محدودیت های جهان غرب از دیدگاه ماکس وبر:

فرصت ها: این جهان به علت داشتن رویکرد دنیوی خود در جهت برخورداری انسان از ظرفیت های آن و تسلط او بر این جهان گام برمیدارد.

این جهان به علت استفاده از علوم تجربی، به انسان قدرت پیش بینی و پیشگیری میدهد.


محدودیت ها: به دلیل رواج کنش های حسابگرانه و معطوف به این دنیا، کنش های عاطفی و اخلاقی محدود میشوند و از این دنیا قفس آهنین میسازد. این قفس آزادی و اراده انسان ها را از آنها میگیرد.

عناصر معنوی و مقدس طرد میشوند.

جهان متجدد فقط علوم تجربی را علم میداند و علوم دیگر( مثل علوم به دست آمده از روش های وحیانی و عقلانی) را علم نمیداند. بنابرین چون علوم تجربی توانایی ارزشیابی آرمان های بشری را ندارد، این ارزیابی را به گروه های متفرق میسپارد.


درس هفتم:

تعریف آرمان اجتماعی: مجموعه اهداف و ارزش های مشترکی که اعضای یک جهان اجتماعی خواهان رسیدن به آنها هستند.این آرمان تصور  اعضای جهان اجتماعی از وضعیت مطلوب اقتصاد، فرهنگ، آموزش و ... است. ارزش های یک جهان اجتماعی نشان دهنده آرمان آن جهان است. مثلا اگر آزادی ارزش یک جهان باشد، آرمان آن ها هم در همین آزادی خلاصه میشود.


قلمروها:

قلمروی واقعی: ارزش هایی که اعضای یک جهان اجتماعی به آنها باور دارند و در عمل هم به آنها پایبند هستند، قلمروی واقعی جهان اجتماعی را تشکیل میدهد.

قلمروی آرمانی: ارزش هایی که اعضای جهان اجتماعی به آنها باور دارند ولی در عمل ممکن است از آنها غفلت کنند، قلمروی آرمانی جهان اجتماعی را تشکیل میدهد.

این دو قلمرو بر یکدیگر گشوده اند و مرز آنها متغیر است. هر اندازه مردم بر اساس ارزش ها عمل کنند زمینه ی ورود آنها به قلمروی واقعی را فراهم میکنند. برنامه ریزان فرهنگی در تلاشند تا با تعلیم و تربیت زمینه ورود بیشتر این آرمان ها و ارزش ها را به قلمروی واقعی فراهم کنند.


چگونه متوجه حقانیت عقاید و آرمان های خود شویم؟

آن بخش از عقاید و آرمان ها که بر اساس خرافات شکل گرفته اند و از نظر علمی قابل دفاع نیستند، باطل و بخش هایی که مطابق فطرت انسان و از نظر علمی صحیح هستند، حق اند.

اما حق و باطل بودن هر یک از این موارد را میتوان با علم خاص همان مورد ارزیابی کرد. علوم تجربی توان داوری درباره فنون و روش های اجرایی را دارند اما نمیتوانند درباره حق یا باطل بودن عقاید کلان ادعایی داشته باشند و علوم داور این حیطه ها علوم عقلانی یا وحیانی هستند. زیرا طرفداران علوم تجربی عقیده دارند که این عقاید فقط میتوانند در قلمروی واقعی یا عقلانی وجود داشته باشند و نمیتوان درباره صحیح یا غلط یا حق و باطل بودن آنها ایده ای داشت.


نکته مهم:

حق و باطل بودن یک امر ثابت است. اما قرار گرفتن آنها در قلمروی آرمانی یا واقعی جهان های اجتماعی متغیر است. یعنی ممکن است یک جهان اجتماعی زمانی به موضوعی باطل باور داشته باشد اما رفته رفته آن را کنار نهد و به حق روی آورد و برعکس.





با توجه به متن زير، عبارات كدام گزينه همگي درست است؟

 «ما در شهري دورافتاده زندگي ميكنيم؛ جايي كه مردم هيچ جايي ما را نمي شناسند. اين دورافتاده بودن در زندگي ما ريشه دوانده است. به نحوي كه همة مردم ما دوست دارند كه دورافتاده باشند و با كسي ارتباط نداشته باشند. براي همين، مردم تلاش مي كنند تا هر چه بيشتر تنها باشند و هر كـه بيشتر با تنهايي عجين باشد، ارزش بيشتري دارد. اما از آنجايي كه هر انساني ذاتاً اجتماعي است، نبايد انتظار داشت كه مردم در زندان تنهايي بـاقي بمانند. پس طبيعتاً همگي شعار تنهايي و دورافتاده بودن مي دهيم و معتقديم كه تنهايي خوب است، اما در واقع ما هر روز با هم ارتباط مي گيريم و از غار تنهايي خود خارج مي شويم، زيرا طبيعت انسان و شرايط انسان مدرن، ديگر چاره اي جز اجتماعي بودن برايمان باقي نمي . گذارد »

 1) داوري در مورد تنهايي توسط علم تجربي انجام ميشود. ـ مردم اين شهر دورافتاده بودن در همة امور زندگي را ميپسندند. ـ تنهـايي در قلمـروي واقعي اين شهر قرار دارد ولي بيرون از قلمروي آرماني است.

2 ) دورافتاده بودن در اين شهر يك آرمان اجتماعي است. ـ تنهايي در اين شهر، يك ارزش اجتماعي است. ـ تنهايي در اين شهر در قلمـروي آرمـاني قرار دارد و بيرون از قلمروي واقعي است.

 3 ) برنامهريزان فرهنگي اين جامعه، تلاش ميكنند تا مردم بيشتر تنها باشند. ـ هر چه مردم از تنهايي فرار كنند، اين جامعه بيشـتر بـه هـدف خـود رسيده است. ـ اجتماعي بودن در قلمروي واقعي و آرماني اين جامعه است.

 4 ) در اين جامعه، امكان اجتماعي بودن وجود ندارد. ـ ارزشهاي اين جامعه، علمي و خرافـاتي اسـت و بنـابراين باطـل اسـت. ـ اجتمـاعي بـودن در قلمروي واقعي و بيرون از قلمروي آرماني آن قرار دارد. 



عبارت زير به كدام نوع از جوامع اشاره دارد؟ 

«از نظر اين جوامع، عقايد و ارزش هاي اجتماعي، پديدههايي هستند كه صرفاً در قلمرو آرماني يا واقعي جوامع انساني پديد ميآيند و ما فقط ميتوانيم بودن يا نبودن اين ارزشها و پيامدهاي آنها را بشناسيم ».

 1 ) جوامعي كه با ايمان به عقايد و ارزشهاي حقيقي، آنها را به قلمروي آرماني خود وارد  ميكنند .

2 ) جوامعي كه ارزشهاي آنها در قلمروي آرماني حضور دارد ولي در قلمروي واقعي حضور  ندارد.

 3 ) جوامعي كه از عقل و وحي بهعنوان دو ابزار براي شناخت عقايد و ارزشها استفاده ميكنند.

 4) جهانهاي اجتماعي كه علم را به دانش تجربي محدود ميكنند و عقل و وحي را معتبر نميدانند .



در كدام گزينه هر دو عبارت پيرامون حق و باطل بودن عقايد و ارزش ها صحيح است؟

 1 )حق و باطل بودن عقايد، ارزشها، هنجارها و كنشها، براساس آگاهي يا جهل مردم جهان اجتماعي نسبت به آنها تعيين نميشود. ـ حق و باطل در مكانها و زمانهاي مختلف دچار تغيير نميشود، برخلاف اينكه حدود قلمروي آرماني و واقعي هر جهان اجتماعي دستخوش تغيير ميشود. 

2 ) جوامع مختلف اگر هنجارها و اعمال خود را براساس عقايد و ارزشهاي حق سامان دهند، آنها را بـه قلمـروي آرمـاني وارد نمـودهانـد. ـ در يـك جهان اجتماعي نيز، پديدهاي در زماني، آرمان محسوب ميشود و در زمان ديگري لباس واقعيت ميپوشد؛ مانند استقلال سياسي در ايران.

 3 ) اگـر جوامـع، حقـايق را بشناسـند و بـه آن ايمـان آورنـد و براسـاس آن عمـل كننـد، از حـق گسسـته و بـه سـوي باطـل گـام بـر مـي دارنـد. ـ حقايق هرچند خود ثابتاند؛ ولي از جهت قرار گرفتن در قلمرو آرماني و واقعي، تغييرپذيرند.

 4 ) جهانهاي اجتمـاعي مـيتواننـد بـر مـدار حـق يـا باطـل بچرخنـد و حـق و باطـل بـر مـدار بيـنش و گـرايش آنهـا دچـار تغييـر مـيشـود. ـ پديدهاي در يك جهان اجتماعي در قلمرو آرماني قرار ميگيرد و در جهان اجتماعي ديگري در قلمروي واقعي قرار دارد. 



كدام گزينه به ترتيب به «فرهنگ اساطيري »، «جهان دنيوي »، «جهان معنوي» و «جهان متجدد» اشاره دارد؟ 

1 )محصول انحراف بشر از فرهنگ توحيدي ـ داراي فرهنگ سكولار ـ مشاهدة هستي فراتر از طبيعت غرب بعد از رنسانس 

2 )از انواع جهان معنوي ـ داراي فرهنگ سكولار ـ فراموشي ظرفيتها و خواسته هاي دنيوي انسان ـ رويكرد دنيوي و اينجهاني

 3 ) محصول انحراف بشر از فرهنگ معنوي ـ فراموشي ظرفيتها و خواسته هاي معنوي انسان ـ طبيعـت، معنـا، هـدف و غايـت دارد ـ اسـتفاده از علـوم تجربي

 4) از انواع جهان توحيدي ـ مشاهدة هستي فراتر از طبيعت ـ داراي فرهنگ معنوي ـ فراموشي ظرفيتها و خواسته هاي معنوي انسان 



-به ترتيب منظور از «زوال عقلانيت ذاتي »، «گسترش عقلانيت ابزاري» چيست و پيامد «رواج كنش هاي حسابگرانة معطوف به دنيا» كدام است؟

 1 ) از دست رفتن دانش ارزشها و اهداف زندگي ـ علوم تجربي قدرت پيشبيني و پيشگيري حوادث و مسائل طبيعي را به انسـان مـيدهـد. ـ از دسـت رفتن اراده و آزادي انسان كه ماكس وبر از آن با عنوان قفس آهنين ياد . ميكند

 2 ) غلبة كنشهاي عقلاني كه اهداف دنيوي را دنبال ميكنند. ـ رشد علوم تجربي و فناوري حاصل از آن براي تسلط بر طبيعت و جامعه ـ تنـگ شـدن عرصه براي ساير كنشهاي انساني مثل كنشهاي عاطفي و عقلاني

 3 ) غلبة كنشهاي عقلاني كه اهداف دنيوي را دنبال ميكنند. ـ علوم تجربي قدرت پيشبيني و پيشگيري حوادث و مسائل طبيعي را به انسان ميدهـد. ـ اسير شدن انسان در نظام اجتماعي پيچيدهاي كه ماكس وبر از آن با عنوان قفس آهنين ياد ميكند.

 4 ) از دست رفتن دانش ارزشها و اهداف زندگي ـ رشد علوم تجربي و فناوري حاصل از آن براي تسلط بر طبيعت و جامعه ـ تنـگ شـدن عرصـه بـراي ساير كنشهاي انساني مثل كنشهاي عاطفي و اخلاقي 


سوال1: گزینه 2.

مردم اين جامعة فرضي مهمترين موضوع زندگي را دورافتاده بودن مي دانند و بنابراين تلاش مي كنند تـا در اقتصـاد، فرهنـگ، سياسـت و ... دورافتـاده باشند. زيرا دورافتاده بـودن، تبـديل بـه آرمـان آنهـا شـده اسـت. يكـي از ارزشهايي كه ذيل دور افتاده بودن وجود دارد، ارزش تنهـايي اسـت. مـردم اين شهر، تنهايي را يك ارزش مـيداننـد. يعنـي همگـي آن را چيـز خـوبي ميدانند. اما از طرف ديگر، مردم براساس ارزش تنهـايي عمـل نمـيكننـد و عدة زيادي خلاف آن عمل ميكنند. بنـابراين تنهـايي در ايـن جامعـه، يـك ارزش است كه در قلمروي آرماني آن قرار دارد ولي بيرون از قلمروي واقعـي است. 


سوال 2: گزینه 4.

حق و باطل بودن ارزشها و عقايد كلان دربارة انسان و جهان را با روشها و علوم تجربي نميتوان شناخت. علوم مبتني بر عقـل و وحـي، دو ابزار مهم براي شناخت عقايد و ارزشها هستند. جهانهاي اجتماعي كه علم را به دانـش تجربـي محـدود مـيكننـد و عقل و وحي را به عنوان دو روش علمي، معتبر نميدانند، نميتواننـد از حق يا باطل بودن عقايد و آرمانها سخن بگويند. از نظر اين جوامع، عقايد و ارزشهاي اجتماعي، پديدههايي هسـتند كـه صرفاً در قلمرو آرماني يا واقعي جوامع انساني پديد مـيآينـد و مـا فقـط ميتوانيم بودن يا نبودن اين ارزشها و پيامدهـاي اجتمـاعي و تـاريخي آنها را بشناسيم و براي داوري دربارة درسـت و غلـط بـودن يـا حـق و باطل بودن آنها راهي نداريم. 


سوال 3: گزینه 1.

گزينة «2 :«اگر عقايد و ارزشهاي جامعه، مطابق حـق باشـد، حقيقـت وارد قلمرو آرماني ميشود و اگر هنجارهـا و اعمـال جامعـه، مطـابق حـق باشـد، حقيقت وارد قلمرو واقعي ميشود. بنابراين عبـارت اول ايـن گزينـه صـحيح نيست.

 گزينة «3 :«اعتقـاد بـه حقيقـت و عمـل براسـاس آنهـا، باعـث وارد شـدن حقيقت به قلمرو آرماني و واقعي جامعه ميشود در صـورتي كـه در عبـارت اول اين گزينه بيان شده كـه «از حـق گسسـته و بـه سـوي باطـل گـام بـر ميدارند»

 گزينة «4 :«بينش و گـرايش جوامـع باعـث حـق يـا باطـل شـدن ارزشهـا نميشود و حق و باطل بر مـدار بيـنش و گـرايش جوامـع نيسـت. بنـابراين عبارت اول اين گزينه، صحيح نيست. 


سوال 4: گزینه 1.

گزينة «2 :«جهان معنوي، ظرفيتها و خواستههاي دنيوي انسان را فراموش نميكند و در كنار ظرفيتهاي معنوي، به نيازهاي دنيوي انسان نيـز پاسـخ ميدهد.

 گزينة «3 :«جهان اساطيري يكي از انـواع جهـان معنـوي و خـود محصـول انحراف بشر از فرهنگ توحيدي است.

 گزينة «4 :«جهان اساطيري از انـواع جهـانهـاي معنـوي اسـت. در جهـان دنيوي هستي فراتر از طبيعت نيست. طبيعت هيچگونه معنا، هدف و غـايتي ندارد و صرفاً مادة خامي در اختيار انسان است. 


شما دانش آموزان عزیز نیازمند است تا پاسخ تست یک قدم فراتر را در قسمت کامنت ها برای ما بنویسید.



تهیه کننده:

آیدا علی بخشی- دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه تهران

سپاس از توجه شما


ارتباط با ما

برای ارتباط بیشتر با برترها و رزرو پشتیبان ویژه ، پیج و کانال تلگرام کانون برترها را دنبال کنید . 

همچنین میتوانید با شماره ۰۲۱۸۴۵۱ داخلی ۳۱۲۳ تماس بگیرید .


Menu