نام پشتیبان مینا محمدی
گروه تحت پوشش: انسانی
میزان پیشرفت دانش آموزان : 75 درصد
مصاحبه کننده : جعفر غلامعلی
نقش و عملکردتون به عنوان پشتیبان در این پیشرفت دانشآموزان چی بوده؟
من همیشه سعی کردم اول از همه یه دوست براشون باشم . یه دوستی که در عین صمیمیت، حواسش به درس و پیشرفتشون هم هست. من فکر میکنم مهمترین کار من این بوده که تونستم یه ارتباط صمیمی باهاشون برقرار کنم و باعث بشم راحتتر مشکلات و ضعفهاشون رو با من در میون بذارن. بعدش، با کمک هم، یه برنامه ریزی واقعبینانه و شخصیسازی شده برای هر کدومشون انجام دادیم. تو این برنامه، هم به نقاط قوتشون توجه کردیم و هم سعی کردیم ضعفهاشون رو به تدریج برطرف کنیم. از طرفی، خیلی براشون انگیزه ایجاد میکردم و مدام یادآوری میکردم که چقدر توانمند هستن. بعد از هر آزمون هم، با حوصله کارنامهشون رو بررسی میکردیم و اشتباهاتشون رو با هم تحلیل میکردیم تا دفعه بعد تکرار نشن
به نظر شما، دانشآموزانی که پیشرفت داشتن، چه ویژگیهای مشترکی داشتن؟
“به نظرم مهمترین ویژگیشون این بود که خیلی پیگیر بودن و اصلا ناامید نمیشدن. هر چقدر هم نتیجه آزمون بد میشد، باز هم تلاش میکردن و از اشتباهاتشون درس میگرفتن. خیلی خوب بازخورد میگرفتن و سعی میکردن تو آزمون بعدی ازش استفاده کنن. یه ویژگی دیگه هم که خیلی توشون پررنگ بود، این بود که خیلی خوب زمانشون رو مدیریت میکردن و میدونستن کی و چطور درس بخونن و کی استراحت کنن. و البته، یه چیز خیلی مهم دیگه هم این بود که به حرفهام اعتماد میکردن و سعی میکردن برنامهریزیها و پیشنهادهای من رو عملی کنن.”
فکر میکنید نقش خانوادهها در این پیشرفت چقدر بوده؟
“خانوادهها نقش خیلی مهمی داشتن. اونها با ایجاد یه محیط آروم و بدون استرس تو خونه، کمک میکردن که بچهها بتونن با تمرکز بیشتری درس بخونن. از طرفی، خیلی به بچههاشون اعتماد داشتن و مدام بهشون انگیزه میدادن که ادامه بدن. یه چیز خیلی مهم دیگه هم این بود که خانوادهها با من در ارتباط بودن و از روند پیشرفت بچههاشون باخبر میشدن و هر جا که لازم بود، کمک میکردن. به نظر من، این تعامل بین من و خانوادهها خیلی تو پیشرفت بچهها تاثیر داشت.”
به نظر شما، کدوم یکی از آموزه های کانون تو این پیشرفت دانشآموزان موثرتر بوده؟
“به نظر من، آزمونهای کانون خیلی کمک کرد. چون بچهها رو با فضای آزمون آشنا میکرد و باعث میشد سر جلسه استرس کمتری داشته باشن. از طرفی، دفتر برنامهریزی کانون هم خیلی خوب بود، چون بچهها رو مجبور میکرد برنامهریزی کنن و به برنامهشون پایبند باشند. تحلیل آزمونهای کانون هم خیلی مهم بود، چون به بچهها کمک میکرد نقاط ضعف و قوتشون رو شناسایی کنن و برای آزمون بعدی بهتر آماده بشن. در کل، فکر میکنم مجموعه این امکانات و آموزشها با هم تو پیشرفت بچهها تاثیرگذار بوده.البته ناگفته نماند هردو از داوطلبین من هم هانا پرویز فرد و هم اسرا مجرد هردو از برنامه پلکان استفاده می کردند و خیلی تو پیشرفت تست زنی و مطالعه کمک حالشان بود و خودشان بیشترین میزان تغییرشان را در استفاده از این برنامه می دانند
به نظرتون، برای اینکه این روند پیشرفت ادامه داشته باشه، نقش شما، دانشآموز و خانوادهها چطور باید باشه؟
“به نظر من، برای اینکه این روند ادامه داشته باشه، من باید همچنان با دانشآموزان صمیمی باشم و بهشون انگیزه بدم. باید سعی کنم بهشون یاد بدم که چطور خودشون برنامهریزی کنند و مستقل درس بخونند. از طرفی، دانشآموزان هم باید همچنان پیگیر باشن و از اشتباهاتشون درس بگیرن. خانوادهها هم باید همچنان به بچههاشون اعتماد داشته باشن و ازشون حمایت کنند. به نظر من، اگر همه ما با هم همکاری کنیم، میتونیم این روند پیشرفت رو ادامه بدیم و حتی بهتر هم بشیم!
