صفر تا صد حواس (قسمت آخر) - زیست یازدهم - محمدمهدی مقصودی

قراره در چند قسمت تمام نکات فصل حواس زیست یازدهم رو براتون شرح بدیم. تهیه شده توسط محمدمهدی مقصودی رتبه 268 کنکورتجربی

صفر تا صد حواس (قسمت آخر) - زیست یازدهم - محمدمهدی مقصودی

سلام به دوستان کنکوری 1401 😊

امیدوارم همگی حالتون خوب باشه.

درسنامه و نکات کامل فصل دوم زیست یازدهم ⬅ فصل حواس

منطبق باآزمون 3دی

نویسنده: آقای محمدمهدی مقصودی، رتبه 268منطقه 2 کنکور تجربی99 و دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه اصفهان 

درصد زیست کنکور:79%

باماهمراه باشید😄


قسمت آخر(جانوری):

گیرنده های حسی در جانوران :

گفتیم که گیرنده های حسی پیکری و ویژه ای در بدن انسان وجود دارن و باعث میشن ما محرک های گوناگون رو احساس کنیم، اما محرک های دیگری نیز هستن که انسان با دستگاه های ویژه ای میتونه اونا رو تشخیص بده اما جانورانی داریم که به طور طبیعی اونا رو تشخیص میدن، مانند پرتوهای فرابنفش!

صفر تا صد حواس (قسمت آخر) - زیست یازدهم - محمدمهدی مقصودی

ابتدا با گیرنده های مکانیکی خط جانبی در ماهی ها آشنا میشیم:

در دو سوی بدن ماهی ها، خط جانبی ها رو داریم. این ساختار در واقع کانالی در زیر پوست ( نه زیر پولک!) ماهی هست که از طریق سوراخ هایی با محیط بیرون در ارتباطه. درون این کانال، یاخته های مژکداری رو داریم که به ارتعاش آب حساسن. مژک های این یاخته ها در درون ماده ای ژلاتینی قرار دارن. زمانی که جریان آب در کانال ها رخ میده، این ماده ژلاتینی به حرکت در میاد. حرکت ماده ژلاتینی یاخته های گیرنده رو تحریک میکنه و ماهی به وسیله این گیرنده مکانیکی، از وجود اجسام و جانوران دیگه (مانند شکار و شکارچی!) در اطراف خودش آگاه میشه...

*ساختار خط جانبی از باله سینه ای ماهی ها بالاتر هست...

*کانال خط جانبی در قسمت باله دمی ماهی مشاهده نمی شود.

*کانال خط جانبی به سطح پشتی جاندار نزدیک تر است.

*تعداد ساختار های خط جانبی در کانال های زیر پوست 2 عدد می باشد.

*پولک هایی سطح بدن ماهی ها رو پوشونده، در میان این پولک ها منافذی ایجاد شده که آب از طریق اونا میتونه وارد کانال خط جانبی بشه...

*مژک ها به صورت دسته های 5 تایی قرار گرفتن که اندازه اونا با هم دیگه متفاوته. این مژک ها درون ماده ژلاتینی قرار گرفتن...

*یاخته های مژکدار، هسته های بیضوی بزرگی دارند که در سطح قاعده ای (محل خروج رشته های عصبی) قرار گرفتن...

*به طور کلی تعداد مجموعه یاخته های گیرنده و پشتیبان از تعداد منافذ کانال و پولک ها بیشتر می باشد.

*در اطراف یاخته های مژکدار، یاخته های پشتیبان قرار گرفتن. این یاخته های پشتیبان تعداد بیشتری نسبت به یاخته های گیرنده دارن و کشیده تر هستن. همچنین هسته این سلول ها از یاخته های گیرنده کوچکتر هست و در سطح پایین تری قرار گرفته. 

*هسته یاخته های پشتیبان در سطح قاعده ای سلول مربوطه قرار گرفته...

*به هر یاخته گیرنده، دو رشته عصبی متصل شده است که در واقع سیناپس بین یاخته گیرنده و رشته های مربوطه رو نشون میده...

*حواستون باشه که ماهی برای دریافت محل بقیه اجسام، صرفا از این گیرنده ها استفاده نمیکنه. چشم ها و حس بویایی نیز به ماهی میتونن کمک کنن.

*ترکیب با کمی قبل: مژک های گیرنده تعادلی و شنوایی در انسان نیز در ارتباط با ماده ژلاتینی هستن...

*ترکیب با 3 دهم: ماهی ها و نوزاد دوزیستان دارای آبشش هستن. تبادل گازها از طریق آبشش ها بسیار کارآمده. جهت حرکت خون در مویرگ ها و عبور آب در طرفین تیغه های آبششی، برخلاف یکدیگر هست.

*ترکیب با 4 دهم: تمام مهره داران دارای گردش خون بسته هستن. گردش خون بسته به صورت ساده یا مضاعف هست. ماهی ها گردش خون ساده دارن. در این جانوران، خون ضمن یکبار گردش در بدن، یکبار از قلب دو حفره ای جانور عبور میکنه... مزیت این سیستم اینه که خون اکسیژن دار به یکباره به تمام مویرگ های اندام های بدن میرسه...

*ترکیب با 5 دهم:مهره داران دارای سیستم گردش خون بسته هستن. این سیستم پرفشار باعث میشه، خون از غشاها به کلیه ها تراوش کنه. ماهیان غضروفی (مانند کوسه ها و سفره ماهی ها) علاوه بر کلیه ها، دارای غدد راست روده ای هستن که محلول بسیار غلیظ سدیم کلرید رو به روده ها ترشح میکنن.

*ترکیب با 1 یازدهم:در مهره داران طناب عصبی پشتی هست و بخش جلویی آن برجسته میشه و مغز رو تشکیل میده. طناب عصبی درون سوراخ مهره ها و مغز درون جمجمه ای غضروفی یا استخوانی قرار گرفته.

*ترکیب با 3 یازدهم:مهره داران دارای اسکلت درونی هستن. در انواعی از ماهی ها مانند کوسه ها، جنس این اسکلت غضروفی هست.ولی در سایر مهره داران، استخوانی هست که همراه با غضروفه.

*ترکیب با 5 یازدهم: ماهی ها مانند بقیه مهره دارا، هم ایمنی اختصاصی و هم ایمنی غیراختصاصی دارن...

*ترکیب با 7 یازدهم:لقاح داخلی در جانوران خشکی زی و بعضی از آبزیان مانند سخت پوستان و بعضی ماهی ها مانند کوسه ها دیده میشه. در این جانوران اسپرم وارد دستگاه تولیدمثلی ماده شده و لقاح در بدن فرد ماده صورت میگیره...

*ترکیب با 7 یازدهم:اندوخته غذایی تخمک در ماهی ها کم است، زیرا دوره جنینی در این جانوران کوتاه هستش...


گیرنده های شیمیایی در پا:


 در مگس (نوعی حشره)، گیرنده شیمیایی در موهای حسی قرار گرفته روی پاهای آن قرار دارن. مگس ها به کمک این گیرنده ها، انواع مولکول هارو تشخیص میدن...

*این گیرنده های شیمیایی، در واقع نورون های حسی ای هستند که جسم سلولی اونا به صورت دوکی شکل هستش. 

*مطابق شکل، دندریت این نورون ها، از آکسون اونا کوتاه تر هستش.

*در انتهای موهای حسی، منفذی وجود داره که دندریت به کمک اون به بیرون مرتبط میشه و مولکول های شیمیایی رو تشخیص میده...

 *دندریت این نورون های گیرنده درون موهای حسی وجود داره ولی جسم سلولی و آکسون اونا خارج از موهای حسی قرار گرفته است.

*رشته های عصبی ای که خارج میشن میرن به گره عصبی همون بند در طناب عصبی شکمی و پیام هایی که حمل میکنن، پردازش میشن.

*نورون های حسی در مگس، در واقع 4 تا هستن که به مزه های مختلف حساسن...

*دقت کنید که همه تجمع جسم سلولی ها مربوط به گره عصبی نمیشه! چونکه مثلا همینجا هم در بالای موهای حسی، تجمع جسم سلولی هارو داریم!!


ترکیب با 3 دهم: تنفس در حشرات از طریق نایدیس ها صورت میگیره. نایدیس ها لوله های منشعب و در ارتباط با هم هستن که از طریق منافذ تنفسی با خارج بدن راه دارن. (معمولا هم ساختاری برای بستن نایدیس ها وجود داره که باعث جلوگیری از، از دست دادن آب میشه.)نایدیس ها منشعب میشن و انشعابات پایانی اونا در کنار یاخته های بدن قرار میگیره. انشعابات پایانی نایدیس ها، بن بست هستن و البته دارای مایعی هستن که تبادلات گازی رو مهیا میکنه. (چونکه فاصله نایدیس های انتهایی تا یاخته های بدن در حد میکرون هست...). حواستون هم هست که در این جانورا، دستگاه گردش مواد در انتقال گازهای تنفسی نقشی نداره!

ترکیب با 4 دهم: به طور کلی حشرات دارای دستگاه گردش باز هستن. در این سامانه، قلب مایعی به نام همولنف رو به حفره های بدن پمپ میکنه. در این جانوران، همولنف دارای نقش های خون، لنف و آب میان بافتی هست... این جانوران مویرگ ندارن و همولنف مستقیمن وارد فضای بین یاخته ای میشه. 

ترکیب با 5 دهم: حشرات، دارای سامانه دفعی متصل به روده هستن که بهش میگیم لوله های مالپیگی. یون های پتاسیم و کلر از همولنف به لوله های مالپیگی ترشح و در پی اون، آب با اسمز وارد لوله ها میشه. بعدش اوریک اسید به لوله ها ترشح میشه... بعدش محتوای لوله های مالیپیگی وارد روده میشه و با عبور مایعات، آب و یون ها بازجذب میشن. اوریک اسید هم همراه با مواد دفعی دستگاه گوارش، دفع میشه...

ترکیب با 2 یازدهم:چشم مرکب در حشرات دیده میشه. چشم مرکب از تعداد زیادی واحد بینایی تشکیل شده است. هر واحد بینایی شامل یک عدسی، یک قرنیه و تعدادی گیرنده نوری هست. هر یک از واحدهای بینایی، تصویر کوچکی از میدان بینایی را ایجاد می کنند. دستگاه عصبی جانور میاد و این اطلاعات را یکپارچه و تصویری موزائیکی ایجاد میکنه. 

ترکیب با 3 یازدهم:حشرات دارای اسکلت بیرونی هستن. در این جانوران، اسکلت علاوه بر کمک به حرکت، وظیفه حفاظتی هم داره. با افزایش اندازه جانور، اسکلت خارجی آن هم بزرگتر و ضخیم تر میشه. بزرگ بودن اسکلت خارجی باعث سنگین شدن میشه که در حرکات جانور سبب محدودیت میشه.به همین علت، اندازه این جانورا از یه حدی بیشتر نمیشه...

ترکیب با 5 یازدهم: در مگس میوه، مولکولی کشف شده که میتونه به صدها شکل مختلف در بیاد و آنتی ژن های مختلف رو شناسایی کنه...

ترکیب با 7 یازدهم:حشرات جزو جانورای خشکی زی هستن، پس لقاح داخلی دارن!

 

 گیرنده مکانیکی صدا در پا: 

روی پاهای جلویی جیرجیرک، یه محفظه پر از هوا وجود داره که پرده صماخ روی اون کشیده شده. لرزش پرده در اثر امواج صوتی ، گیرنده های مکانیکی متصل به پرده رو تحریک میکنه و جانور صدا رو دریافت میکنه...

*مطابق شکل پرده صماخ، حالت بیضی شکل داره و فقط روی پاهای جلویی جیرجیرک یافت میشه.

*تفاوت پرده صماخ جیرجیرک و انسان:در جیرجیرک همانند انسان تعداد پرده های صماخ دو تاست،این پرده صماخ برخلاف انسان در پاهای جلویی جیرجیرک قرار گرفته و همینطور برخلاف انسان گیرنده های مکانیکی بهش وصل هستن. در انسان، دسته استخوان چکشی به پرده صماخ متصل هست.

*در اطراف پرده صماخ، موهای ظریفی دیده میشه.

*از اون جایی که جیرجیرک جزو حشرات محسوب میشه، نکات ترکیبیش با بخش قبلی یکیه...

*ترکیب با 7 یازدهم: جیرجیرک جزو جانوران خشکی زی هست، پس لقاح اون از نوع داخلیه...

*ترکیب با 8 دوازدهم: در گونه های مختلف، انتخاب جفت رو فقط جانوران ماده انجام نمیدن. در 

نوعی جیرجیرک، جانور نر هزینه بیشتری برای تولیدمثل میپردازه و بنابراین، جفت رو خودش انتخاب میکنه...

*دقت کنید گیرنده های شیمیایی در مگس، در همه پاهای آن (6 تا پا) وجود داشت، ولی این پرده صماخ و گیرنده مکانیکی فقط بر روی پاهای جلویی جیرجیرک مشاهده میشه.


گیرنده های نوری چشم مرکب:

 چشم مرکب در حشرات دیده میشه و از تعداد زیادی واحد بینایی ایجاد شده. هر واحد بینایی دارای یه قرنیه، یه عدسی و تعداد زادی گیرنده نوری هست. هر کدوم از این واحدهای بینایی، تصویر کوچیکی از بخشی از میدان بینایی رو ایجاد میکنه. دستگاه عصبی میاد و این اطلاعات رو یکپارچه میکنه و تصویری موزائیکی ایجاد میکنه. گیرنده های نوری برخی حشرات ( نه همه حشرات) مانند زنبور عسل، پرتوهای فرابنفش رو هم دریافت میکنن.

خب بریم سراغ نکات شکل 18:

*قرنیه در جلویی ترین بخش واحد بینایی قرار گرفته و دارای تحدب در سمت داخلی هست. از سمت بیرونی تقریبا صاف هستش.

*در پشت قرنیه ما شاهد عدسی هستیم که به شکل هرمی شکل قرار گرفته.

*در کنار عدسی دو تا یاخته رو می بینیم. این یاخته ها دارای هسته کروی ای هستند که در سمت پایین قرار گرفتن.این یاخته ها در واقع در قاعده قرنیه قرار گرفتن و سلول هایی هستن که قرنیه رو میسازن.

*یاخته های گیرنده نوری، طویل هستند و دارای هسته کشیده هست که تقریبا در وسط قرار گرفته.(تعداد یاخته های گیرنده در هر واحد بینایی:2 عدد)

*به یاخته های گیرنده نوری، رشته های عصبی متصل شدن که در نهایت یکی میشن و از چشم مرکب خارج میشن. (چشم مرکب حاوی تعداد زیادی واحد بینایی بود.)

*از یاخته های گیرنده نوری انشعابات زیادی خارج میشه که به هم متصل میشن و در وسط دو یاخته گیرنده قرار گرفتن. (به این بخش میگیم رابدوم!)

*دقت کنید که حشرات علاوه بر چشم مرکب، دارای چشم ساده هم هستن...

*همه حشرات دارای گیرنده برای پرتوهای فرابنفش نیستن. تنها دسته از اون ها (زنبور عسل ها) این ویژگی رو دارن.

*دقت کنید چشم مرکب در دو طرف سر حشرات وجود داره.

*تصویر موزائیکی که مغز این جانوران تشکیل میده، حالت شطرنجی داره و مات تر هست.

*دقت کنید تصویر حاصل از امواج فرابنفش در زنبورها هم حالت شطرنجی داره.

*ترکیب با 1 یازدهم: مغز حشرات از چند گره به جوش خورده تشکیل شده و همینطور طناب عصبی در این جانوران شکمی هست.


 گیرنده فروسرخ مار زنگی:


برخی مار ها ( نه همه!) میتونن پرتوهای فروسرخ رو تشخیص بدن.توی شکل روبرو میبینیم که در جلو و زیر هر چشم مار زنگی، سوراخی هست که گیرنده های فروسرخ در اون قرار دارن. به کمک این گیرنده ها، پرتو های فروسرخ تابیده از بدن شکار رو دریافت و محل اونو در تاریکی تشخیص میده.

در شکل بالا، دمای اختلاف بین بدن مار و موش، باعث تابش پرتوهای فروسرخ میشه. با توجه به شکل، دمای بدن مار حدود 6/18 و دمای بدن موش حدود 2/26 هست. این اختلاف دمای قابل توجه به تشخیص شکار کمک میکنه.

*با توجه به توضیحات قبلی، دمای بدن مار کمتر از بدن شکار مربوطه هست.

*دقت کنید سوراخ های محل قرارگیری گیرنده های فروسرخ نسبت به سوراخ های بینی در سطح خارجی تر قرار گرفتن...

*پس حواستون باشه، تشخیص امواج فروسرخ به عهده چشم های مارزنگی نیست و به وسیله های گیرنده های مجزایی از چشم صورت میگیره.

*دقت کنید که گیرنده های فروسرخ مار پرتوهای فروسرخ تابیده (نه بازتاب!) از بدن شکار را دریافت و محل آن را در تاریکی تشخیص می دهند.

*ترکیب با 3 یازدهم: مار جزو مهره داران هست و مهره داران دارای اسکلت درونی هستن.

*ترکیب با 4 یازدهم:فرومون ها موادی هستن که از یه فرد ترشح میشن و در فرد یا افرادی دیگری از همان گونه پاسخ های رفتاری ایجاد میکنن. مارها قادرن با گیرنده های شیمیایی زبانشون فرومون های موجود در هوا رو تشخیص میدن.

*ترکیب با 7 یازدهم:مارها جزو جانوران خشکی زی هستن و بنابرین لقاح داخلی دارن...

*ترکیب با 7 یازدهم:نوعی از بکرزایی در بعضی از مارها دیده میشه. در این فرایند مار ماده، در پی تقسیم میتوز دو تخمک با عدد کروموزومی نصف خود تولید میکنه.بعدش یاخته های حاصل با انجام تقسیم میتوز، مار جدیدی رو ایجاد میکنن. مار ایجاد شده طی این فرد، ماده خواهد بود.

*ترکیب با 7 یازدهم: مارها جزو خزندگان و تخم گذار هستن.

*ترکیب با 4 دوازدهم:تشریح مقایسه ای علاوه بر آشکار کردن خویشاوندی ها، اطلاعات دیگری رو برای ما فراهم میکنه. مار پیتون با اینکه پا ندارن اما بقایای پا در لگن اونا به صورت وستیجیال موجود هست.

*ترکیب با 4 دوازدهم:ساختار های وستیجیال، ردپای تغییرگونه ها هستن. شواهد متعددی در دست ما هست که نشون میدن مارها از تغییریافتن سوسمار ها ایجاد شدن.


 اما در اخر فصل، طرحی از مغز ماهی رو داریم که موقعیت بخش های مختلف نسبت به هم خیلی مهمه...

*لوب های بویایی ماهی نسبت به کل مغز جانور از لوب های بویایی انسان بزرگتر هست. 

*ضخامت عصب بویایی تقریبا به اندازه ضخامت نخاع هست.

*بزرگترین بخش مغز ماهی، لوب های بینایی او هست که به تعداد دو عدد وجود دارن و به هم چسبیدن...

*جلویی ترین بخش مغز ماهی، لوب های بویایی او هست و عقبی ترین بخش، بصل النخاع هست. (دقت کنید که نخاع جزو مغز نیست!)

*در ماهی برخلاف انسان، مخ از مخچه کوچیک تر هست...

*در ماهی برخلاف انسان، مخ با مخچه تماسی نداره. (در ماهی بین مخ و مخچه، لوب بینایی وجود داره...)

*مخ ماهی برخلاف انسان چین خورده نیست و در واقع قشرمخ نداره. (به همین دلیل، حافظه ماهی ها خیلی کوتاهه و کلا تکامل خیلی کمتری دارن...)

*مخ ماهی از جلو با لوب های بویایی و از عقب با لوب های بینایی در تماس هست....

*در ماهی برخلاف انسان، لوب های بینایی جزوی از مخ محسوب نمیشن!

*بالاترین ساختار مغز ماهی، مخچه اوست.

*لوب های بینایی در سطح بالاتری از مخ قرار دارن و پیازهای بویایی در سطح پایین تری از مخ قرار دارن.

*عصب بویایی از جلو به لوب های بویایی میرسه ولی عصب بینایی از کنار و زیر لوب های بینایی وارد میشن. با توجه به عبارت بالا، میتونیم بگیم عصب بویایی جلوتر از عصب بینایی قرار گرفته...

*در زیر مخچه، بصل النخاع رو داریم که به نخاع منتهی میشه...


پایان مجموعه صفرتا صد فصل حواس

قسمت اول صفر تا صد حواس

قسمت دوم صفر تا صد حواس

قسمت سوم صفر تا صد حواس

قسمت چهارم صفر تا صد حواس

قسمت پنجم صفر تا صد حواس

قسمت ششم صفر تا صد حواس


صفحه اینستاگرام تجربی گروه برترها

کانال تجربی گروه برترها


برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174 (حیدریان) تماس بگیرید.

سایت برترها

منبع :

Menu