امیرعلی نعمتی سوق
شهر: یاسوج (کهگیلویه و بویراحمد)
رتبه کنکور: 1919 منطقه 3
رشته قبولی: پزشکی نیمسال دوم دانشگاه علوم پزشکی بندر عباس
شغل و تحصیلات مادر: خانهدار، فوق دیپلم
شغل و تحصیلات پدر: آزاد، کارشناسی
سالهای حضور در کانون: 2 سال (یازدهم و دوازدهم)
میانگین تراز: 6400
امیرعلی باید به امتحانات نهایی و بالاخص عمومیها از ابتدای سال توجه کرد. چه وضعیتی در امتحانات نهایی داشتی؟ چه نمراتی کسب کردی؟
نمرات من فارسی 18.25، دینی 18.25، عربی 16، زبان 19، شیمی 18.5، سلامت و بهداشت 14، علوم اجتماعی 16، زیست 19.25، ریاضی 19، فیزیک 20 و تراز سوابقم 8600 شد. متاسفانه بعد از کنکور اردیبهشت درگیر حواشی شدم و از طرفی خیلی خسته شده بودم و مجبور شدم خیلی از درسها را شب امتحانی بخوانم.
یعنی عمومیها را در طول سال کار نکرده بودی؟
اتفاقا چرا ولی فکر میکنم یکی دیگر از دلایلی که باعث افت نمرات نهایی من شد دستخط بد من بود.
جالب بود در گفتوگوهای آقای قلمچی با تک رقمیها چند تکرقمی به مهارت "درست تشریحی نوشتن" اشاره کرده بودند.
الان اگر متنی را برای شما بفرستم شاید به سختی بتوانید بخوانید. شما هر چهقدر که به کتاب مسلط باشید اگر نتوانید درست بنویسید نمره از دست خواهید داد. بهترین کار این است که پاسخنامه امتحانات نهایی را بخوانیم تا ببینیم مصححها به چه نکاتی توجه و نمره میدهند. باید نکات اصلی را کاملا خوشخط و ترجیحا با خودکاری که نوک ریزی دارد بنویسیم که خواناتر باشم و تو هم تو هم نشود. من از این موضوع لطمه خوردم.
کنکور اردیبهشت را کنکور اصلی خودت دانستی. چه نتایجی از این کنکور کسب کردی؟
درصدهای کنکور اردیبهشت من عبارت بودند از زیست 79، فیزیک 65، شیمی 54، ریاضی 44، زمین 66 و تراز کنکور اردیبهشت هم 10480 شد. درصدهای کنکور اردیبهشت من میتوانست بهتر از اینها هم باشد اما در هنگام پاککردن گزینهها، حواسم نبود و چند گزینه دیگر هم در درس فیزیک را به اشتباه پاک کردم که بعد آمدن نتایج متوجه این امر شدم.
چهقدر نمرات و تراز کنکورت خوب بود ای کاش وضعیتت تو نهاییها هم بهتر بود. البته میدانستم پزشکی بندرعباس جز اولویتهایت است و به هدفت رسیدی ولی باید بچهها به تراز سوابق هم توجه کنند که چهقدر در رتبه تاثیرگذار است و از الان در برنامهریزی به تشریحیخواندن و بالاخص عمومیها توجه داشته باشند.
امیرعلی به عنوان کسی که از نتیجه خودش راضی است، تاثیرگذارترین کاری که در سال دوازدهم انجام دادی و از انجام آن راضی هستی، چه موردی است؟
من برای زیست و شیمی به شدت روی متن کتاب متمرکز بودم و آزمون زیادی برای این دو درس کار میکردم. بهنظرم هر چهقدر بیشتر آزمون کار کنیم با تستهای مختلف بیشتری آشنا میشویم و از طرفی کم کم با دیدگاههای طراحان آشنا میشوید. من با این روش "آزمون زیاد کارکردن"، در جلسه کنکور کمترین استرس را داشتم و به سوالات پاسخ میدادم. مثلا از 45 سوال زیست به هر 45 سوال در نیمساعت پاسخ دادم که درصد 79 را کسب کردم.
برای آزمونزدن از چه منابعی بهره میبردی؟
آزمونهای دو سال قبل کانون، آزمونهای هدفگذاری، آزمونهای مشابه پارسال و کلا هر جا آزمون میدیدم، خودم را به چالش میکشیدم.
پس آزمون هدفگذاری و مشابه پارسال را هم شرکت میکردی؟
بله، این آزمونها برای من یک جور دستگرمی بود که برای آزمون اصلی آماده شوم.
امیرعلی برای اینکه موفق باشیم باید منزوی باشیم؟ یعنی فقط درس و درس؟
متاسفانه یا خوشبخانه من نه تنها منزوی نبودم بلکه خیلی هم حاشیه داشتم! باور می کنید اگر حاشیه نداشتم شاید قبول هم نمیشدم؟ البته بگویم تمام حاشیه هایی که داشتم درسی بود؛ مثلا در صفحه دوازدهم تجربی خیلی با بچه ها کل کل درسی داشتم . از طرفی دوست و رفیق زیاد داشتم که جمعه ها بعد آزمون بیرون میرفتیم یا گیمنت میرفتیم و جالب اینکه دوستان من همگی درسخوان بودند. مثلا رفیق صمیمی من دانیال مرادی رتبه 41 کنکور شد.
البته درگیر زیادشدن در همین حاشیههای درسی هم باعث شد ترازم تا 5800 هم پایین بیاید برای همین فضای مجازی را کلا حذف کردم و حضور خودم در سایت را مدیریت کردم. فقط در تلگرام دو کانال درسی و یک کانال فوتبالی را حفظ کردم. این را بگویم که صبحها که بیدار میشدم به اندازه یک ربع آن هم با گوشی مادرم اخبار را چک میکردم.
یادم هست که پرسپولیسی متعصبی هستی.
خب بعد این کارها ترازت چه تغییری کرد؟
اگر صفحه دانشجویی من در سایت ایجاد شود بچهها می بینند که تا حدود آبان تراز من در حد 5800 تا 6000 بود. اما بعد آن طوری پیش رفتم که حتی گوشی را هم به مشاورم تحویل دادم. بهترین ترازی که در سال دوازدهم گرفتم حدود 7400 بود که در آزمون جامع کانون قبل کنکور اردیبهشت بهدست آمد. این را هم بگویم من در آزمونهای تابستان کانون هم شرکت کردم؛ ابتدا ترازم بالا بود بعد همانطور که گفتم بهخاطر حاشیهها افت کردم اما دوباره توانستم به جایگاه خوبی برسم.
ولی باز به سایت کانون میآمدی؟
اگر سایت کانون را نداشتم تبدیل به تنهاترین آدم دنیا میشدم چون از فضای مجازی و گوشی کنار کشیده بودم. همین الان بعد اعلام نتایج هم هنوز با بچه های سایت کانون مثل آرتین صالحی (قبولی دندان سنندج) و بقیه بچهها در ارتباط هستم. در سایت کانون تقریبا از تمام بخشهای سایت جدا از صفحه مقطع هم استفاده میکردم؛ مصاحبهها، جعبه ابزار کارنامه بالاخص کارنامه اشتباهات، مقالهها...واقعیت تنها جایی که در زمان غیر مطالعه به آنجا مراجعه میکردم، سایت کانون بود.

در آزمونها غیبت هم داشتی؟
در این 2 سال فقط در یک آزمون غیبت داشتم که مادربزرگم مرحوم شده بود که آن یک آزمون را هم بعدا خودم کار کردم. من تمام آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال را کار میکردم اما گاهی پیش میآمد که نتایج این دو آزمون را در سایت وارد نکنم.
آزمونها را حضوری شرکت میکردی؟ یا آنلاین؟
شاید در این دو سال 3 یا 4 آزمون اصلی را بهصورت آنلاین دادم و بقیه آزمونها را حضوری شرکت میکردم. وقتی در خانه آزمون میدهیم ممکن است به سراغ کتاب برویم یا از ماشین حساب هم استفاده کنیم (برای من هم پیش آمده) و یا وقت بیشتری برای خودمان در نظر بگیریم. اما در آزمون حضوری کاملا شرایط کنکور شبیهسازی میشود؛ در یک کلاس یا سالن در کنار بقیه دانشآموزان هستیم، صدای نوشتنها و ورقزدنها و رفتوآمدها میآید...
در آزمونها روشهای مدیریت زمان را تمرین میکردی؟
بله، روش ضربدر و منها، زمانهای نقصانی...و برخی سوالات را برای دور دوم میگذاشتم. من این روشها را در تمامی آزمونها تمرین میکردم و روز کنکور هم همین روال را داشتم. وقتی شما ده ها بار روش زمانهای نقصانی و ضربدر و منها را کار کنید، طبیعی است که در روز کنکور به مشکل برنخورید. اینقدر این روشها را تمرین کرده بودم که در کنکور بیاغراق ناخودآگاه هم روشهای مدیریت زمان را اجرا میکردم.
در سه سال متوسطه دوم میانگین چند ساعت درس میخواندی؟
من از نیمسال دوم پایه دهم تصمیم گرفتم که جدی درس بخوانم؛ ولی کجدار و مریز جلو رفتم، یک هفته میخواندم یک هفته نمیخواندم. اوایل پایه یازدهم با توصیه مشاورم آزمونهای کانون را دانلود میکردم و میزدم که بعد مدتی در آزمونها هم ثبتنام کردم. قبل ثبتنام آزمونها شاید 5 ساعت بهطور میانگین درس میخواندم اما بعد ثبتنام ساعت مطالعه من جهش یافت و به میانگین 8 تا 9 ساعت رسید. از تابستان یازدهم به دوازدهم خیلی خوب میخواندم طوری که در مرداد تقریبا نیمسال اول دوازدهم را جمع کرده بودم اما در شهریور مادربزرگم مریض شد و دو هفته بعد هم فوت کردند که من تقریبا نتوانستم 4 هفته درست درس بخوانم. همان یک غیبتی که در آزمونهای سال دوازدهم داشتم، مربوط به این ایام بود ولی بعدش توانستم خودم را جمع کنم و از اوایل آبان میانگین مطالعه من به 10 ساعت رسید. همانطور که گفتم بعد کنکور اردیبهشت افت کردم و نهاییها را هم خراب کردم.
مطابق برنامه راهبردی درس خواندی؟
90درصد برنامه درسی من عینا طبق برنامه راهبردی بود. آن 10 درصد هم اختصاص داشت به دوره آزمون قبل کانون و پیشخوانی برای آزمون بعد کانون.
در فاصله دو هفته چه برنامهای داشتی؟
من تا سه شنبه هفته اول سعی میکردم نزدیک به 75 درصد مطالب را طبق برنامه راهبردی و بهصورت تشریحی بخوانم؛ با کتاب، درسنامه یا فیلم آموزشی. از چهارشنبه هفته اول تا سه شنبه هفته دوم که آزمون مشابه پارسال در سایت بارگذاری میشد، هر چه قدر میتوانستم تست میزدم و آن 25 درصد باقیمانده را هم میخواندم. سه شنبه هفته دوم آزمون مشابه پارسال را میدادم و تحلیل میکردم که کجاها مشکل دارم تا چهارشنبه و پنجشنبه با آزمون زدن زیاد، مشکل را مرتفع کنم. برنامه روز جمعه من هم آزمون، تفریح، تحلیل و بعد تفریح بود.
پس بعد از تفریح و قبل از تفریح! در روز جمعه، تحلیل آزمون را انجام میدادی؟
تحلیل آزمون خیلی مهم است. منتظر میماندم تا ساعتی که کارنامه و پاسخنامه را کانون منتشر کند. اول سعی میکردم خودم به سوالاتی که سر آزمون مشکل داشتم، پاسخ بدهم. بعد از روی پاسخبرگ غلطها را مشخص میکردم و سعی میکردم دوباره آن ها را حل کنم. اگر درست بود روش حل پاسخنامه را هم میدیدم ولی اگر غلط بود (زیست و شیمی) متن کتاب را با دقت و دوباره میخواندم. دوباره به سراغ آن سوال میرفتم و آن را هایلایت میکردم. همین روال را تا پایان دفترچه آزمون ادامه میدادم و در نهایت دوباره به سراغ سوالاتی که هایلایت کرده بودم، میرفتم. در فیزیک اول میدیدم چهقدر غلط زدهام، اگر اشتباه محاسباتی داشتم، سعی میکردم دیگر آن را تکرار نکنم. لازم بهذکر است که من دفتر تحلیل آزمون داشتم که اشتباهاتم را در آن مینوشتم که دیگر تکرار نکنم.

کدام یک از منابع کانون در پیشرفت تو موثر بود؟
کتاب سه سطحی زیست بسیار به من کمک کرد. یکی از دلایلی که زیست را 79 زدم این بود که تستهای متنوع این کتاب به من کمک زیادی کرد. طبقهبندی در 3 سطح و نوشتن آمار پاسخ دهندگان بسیار ایده نابی بود.
امیرعلی تقلب دیگران تو را اذیت نمیکرد؟
من ناراحت میشدم اما سعی میکردم خودم را فقط با خودم بسنجم. اگر خودم را درگیر اینکه تقلب وجود دارد میکردم که اصلا نمیتوانستم درس بخوانم.
بچههای فنی سایت رو که کلی اذیت کردی (شوخی میکنم). پدر و مادر را چهطور؟
فکر کنم مادرم یک چند سالی بهخاطر کارهای من از دستم پیر شد و پدرم هم در گرمای بندر کار میکرد که من بتوانم منابع تهیه کنم. واقعا مدیون آنها هستم و میدانم خیلی اذیتشان کردم.
چه توصیهای برای بچهها و دوستان خودت که این مصاحبه را میخوانند، داری؟
دو توصیه اصلی دارم؛ یکی اینکه از همین ابتدای سال نهاییها را جدی بگیرند و درگیر حواشی هم نشوید. تفریح و استراحت لازم است اما نه در حدی که شما را از فضای درس دور کند.
