گفت و گو با آتنا خالقی قبولی سال 1402 رشته مهندسی پزشکی

سخت‌ترین لحظه‌هام زمانی بود که حس می‌کردم عقب افتادم و به اندازه‌ی بقیه نخوندم. اوایل خیلی ناامید می‌شدم، ولی کم‌کم یاد گرفتم به جای فکر کردن به رقبا، روی برنامه‌ی خودم تمرکز کنم.

گفت و گو با آتنا خالقی قبولی سال 1402 رشته مهندسی پزشکی

نام و نام خانوادگی: سیده آتنا خالقی

مقطع: دیپلم ریاضی

میانگین تراز: ۶۳۰۰

چندسال داوطلب کانون بودید:  ۲ سال

تعداد آزمون هایی که  شرکت کردید : ۳۰

شهر: تهران

نام مصاحبه کننده : نازنین زمانیان


تراز کنکور: ۹۴۰۰

درصد های کنکور: 

  شیمی: ۴۵   فیزیک: ۵۵   ریاضی: ۳5


۱. سخت‌ترین لحظه‌ای که در مسیر کنکور داشتید چی بود و چطور باهاش کنار اومدید؟

سخت‌ترین لحظه‌هام زمانی بود که حس می‌کردم عقب افتادم و به اندازه‌ی بقیه نخوندم. اوایل خیلی ناامید می‌شدم، ولی کم‌کم یاد گرفتم به جای فکر کردن به رقبا، روی برنامه‌ی خودم تمرکز کنم. برای خودم هدف‌های کوچیک گذاشتم و هر بار که بهشون می‌رسیدم، اعتماد به نفسم برمی‌گشت.


۲. اهمیت برنامه‌ی راهبردی آزمون‌ها برای شما چه بود؟

برنامه‌ی راهبردی برام مثل ستون اصلی مطالعه بود. چون دقیقا مشخص می‌کرد تو هر بازه‌ی دو هفته‌ای باید چه مباحثی رو بخونم. این نظم باعث می‌شد سردرگم نشم و مطمئن باشم همه‌ی مباحث تا کنکور پوشش داده می‌شن.


۳. آزمون‌های کانون رو چطور تحلیل می‌کردید و چه تأثیری در موفقیت‌تون داشت؟

بعد از هر آزمون می‌نشستم سوال‌های غلط و نزده‌هامو دسته‌بندی می‌کردم: بلد نبودم، بی‌دقتی کرده بودم یا وقت کم آورده بودم. این تحلیل خیلی کمکم می‌کرد چون دقیقا نشون می‌داد مشکل اصلیم کجاست. همین کار باعث شد تو آزمونای بعدی اشتباه‌هام کمتر بشه و کم‌کم پیشرفت کنم.


۴. در ماه‌های آخر قبل از کنکور چطور تعادل تستی و تشریحی رو رعایت می‌کردید؟

توی ماه‌های آخر بیشتر وقتم رو روی تستی گذاشتم، ولی هرجا که نکته یا مبحث سختی بود سریع برمی‌گشتم به جزوه یا منبع تشریحی برای یادآوری. در واقع تشریحی بیشتر جنبه‌ی مرور سریع داشت، اما اصل کارم روی تست زمان‌دار بود.


۵. سر جلسه کنکور چه استراتژی داشتید (از کدام تکنیک برای مدیریت زمان استفاده می‌کردید؟

من همیشه اول سراغ درسایی می‌رفتم که قوی‌تر بودم تا اعتماد به نفسم بالا بره. سوالایی که شک‌دار بودن یا وقت‌گیر بودن رو علامت می‌زدم و می‌ذاشتم برای دور دوم. این کار باعث می‌شد وقت زیادی از دست ندم و بتونم کل دفترچه رو مدیریت کنم.


۶. چه توصیه‌ای برای دانش‌آموزایی دارید که احساس می‌کنن خیلی از رقبا عقب موندن؟

این حس طبیعیه، منم بارها داشتم. اما واقعیت اینه که همیشه فرصت جبران هست. اگه آدم برنامه‌ریزی کنه و قدم به قدم جلو بره، می‌تونه تو مدت کوتاه هم پیشرفت کنه. توصیه‌م اینه به جای مقایسه با بقیه، فقط روند خودتون رو بهتر کنید.


۷. مهم‌ترین کتابی که از کانون داشتید و به شما کمک کرد چه کتابی بود؟

کتابای آبی کانون برای من خیلی کمک‌کننده بودن، چون سوالاتشون هم سطح آزمونا بودن و باعث می‌شدن تمرین‌هام هدفمند باشه. مخصوصا توی دروس اختصاصی بیشترین استفاده رو ازشون بردم.


۸. چه ویژگی شخصیتی یا عادت فردی خودتون رو بیشترین عامل موفقیت‌تون می‌دونید؟

به نظرم پشتکار و اینکه زود ناامید نمی‌شدم. حتی وقتی نتیجه‌ی خوبی نمی‌گرفتم، باز دوباره می‌نشستم و ادامه می‌دادم. همین پایداری به مرور باعث شد نتیجه‌ی اصلی رو بگیرم.


۹. برنامه‌ی روزانه‌تون برای مطالعه در دوران کنکور چطور بود؟ (ساعت خواب، زمان مطالعه، تفریح و …)

معمولا سعی می‌کردم شب‌ها زود بخوابم و صبح زود بیدار بشم. روزی حدود ۱۰–۱۲ ساعت درس می‌خوندم ولی بینش استراحت‌های کوتاه و بعضی وقتا تفریح سبک مثل پیاده‌روی یا دیدن فیلم کوتاه داشتم تا ذهنم خسته نشه.


۱۰. چطور دروس سخت‌تر یا نقاط ضعف‌تون رو مدیریت می‌کردید؟

دروس سخت‌تر رو به بخش‌های کوچیک تقسیم می‌کردم و هر روز یه قسمت کوچیکش رو می‌خوندم. همین‌طور بیشتر براش تست می‌زدم. وقتی می‌دیدم کم‌کم دارم پیشرفت می‌کنم، دیگه اون حس ترس از بین می‌رفت.


۱۱. برای مرور و جمع‌بندی چه روشی داشتید و از چه زمانی شروع کردید؟

مرور جدی رو از حدود عید شروع کردم. روش کارم این بود که خلاصه‌نویسی‌هام و نکته‌های مهمی که تو دفترچه جدا نوشته بودم رو می‌خوندم و همزمان تست‌های جمع‌بندی می‌زدم. این ترکیب باعث شد هم مطالب مرور بشن، هم سرعت و دقت تست‌زنی‌ من  بالا بره.

Menu