نام و نام خانوادگی: یسرا آفتابی
پایه: دوازدهم تجربی
رتبه کنکور 1404 : 2061
نام شهر و استان: جناح، هرمزگان
میانگین تراز کانونی: 6128
سالهای حضور در کانون: دو سال
چند آزمون شرکت کرده است: 63 آزمون برنامهای کانون قلمچی
شغل مادر: خانهدار
شغل پدر: نجار
مصاحبهگر: ناهده عبدی زاده
اولین تراز شما چند بود و در آزمون آخر به چند رسید؟
من قبل از شروع آزمونهای آزمایشی، بهصورت فردی در منزل تمریناتی را انجام داده بودم، به همین دلیل اولین ترازم حدود ۶۱۰۰ شد. در طول مسیر، باوجود فراز و نشیبهای زیاد، تلاش کردم و در نهایت توانستم در اواخر سال کنکور به تراز ۷۰۰۰ برسم.
مهمترین دلیل این پیشرفت را چه میدانید؟
به نظر من مهمترین دلیل پیشرفت، استمرار بود. اینکه در هر شرایطی تلاش کردم ساعت و کیفیت مطالعهام را حفظ کنم و از حاشیهها دور باشم.
برنامه شما برای دوران طلایی نوروز چه بود؟
ایام نوروز را بیشتر به جمعبندی اختصاص دادم، در این دوره، بخش عمده زمانم صرف جمعبندی مباحث کنکور اردیبهشتماه شد.
منابع شما برای دوران نوروز چه بود؟
در این دوران از کتابهای جمعبندی زیادی استفاده کردم و همچنین آزمونهای جمعبندی برتر، بهویژه آزمونهای قلم چی که به نظرم بسیار کاربردی و مفید بودند.
از چه زمانی جمعبندی را شروع کردید و روشتان چگونه بود؟
برای کنکور اردیبهشت، از اواخر اسفندماه جمعبندی را با مرور متنها و کارکردن روی تستهای جمعبندی همه دروس آغاز کردم، برای کنکور تیرماه هم باوجود شرایط خاص جنگ، سعی کردم استمرارم را حفظ کنم و بهمحض اتمام امتحانات نهایی، جمعبندی و مرور تستها را شروع کردم.
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
به نظرم پیوستگی یکی از کلیدهای اصلی موفقیت است. در واقع، کنکور یک مسیر بلندمدت است و استمرار در آزمونها کمک میکند که انگیزه حفظ شود، برنامهریزی دقیقتری داشته باشیم و همزمان نکات مهمی برای مدیریت آزمون یاد بگیریم.

تکنیکها و روشهای مدیریت زمان را، تمرین و استفاده میکنید؟ کدام روش؟ آیا در کنکور هم استفاده کردید؟
بله من از تکنیکهای ضربدر منها و زمانهای نقصانی استفاده میکردم؛ البته بهصورت شخصیسازی شده متناسب با شرایط خودم. این روشها را در آزمونها و کنکور اصلی به کار بردم.
آیا در آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت میکردید؟
اغلب در آزمونهای مشابه پارسال شرکت میکردم، این کار باعث میشد قبل از هر آزمون، یکبار دیگر نکات و روشهای مدیریت آزمون را مرور کنم و تجربههای جدید و ارزشمندی به دست بیاورم.
از کدام یک از کارنامههای جعبهابزار کارنامه استفاده میکردید؟ دلیل استفاده از هر کارنامه را ذکر کنید.
من در کنار کارنامههای اصلی آزمونها، از کارنامههای پنج نوع درس و پروژهای نیز استفاده میکردم. این کارنامهها کمک میکردند کیفیت مطالعه و روند پیشرفت خود را در بازههای مختلف بسنجـم و نقاط قوت و ضعف خود را دقیقتر بشناسم، همچنین کارنامه اشتباهات نقش مهمی در تحلیل آزمونها برای من داشت، چرا که باعث میشد درک بهتری از خطاهای خود داشته باشم و بتوانم راهکارهای اصلاحی مناسبی اتخاذ کنم، در مجموع، هر یک از کارنامههای موجود در جعبهابزار، دادههای ارزشمندی در اختیار من میگذاشتند و کمک میکردند مسیر مطالعاتیام را هدفمندتر ادامه دهم.
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصیسازی میکردید، توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟
بله من مطابق با برنامهی راهبردی پیش میرفتم، ازآنجاکه تابستان سال کنکور، پایههای دهم و یازدهم را به طور کامل مرور کرده بودم، اما دروس دوازدهم را ناتمام داشتم، برای شخصیسازی برنامه معمولاً هفتهی اول هر بازهی آزمون را به مطالعهی مباحث دوازدهم و هفتهی دوم را بهمرور پایه و جمعبندی اختصاص میدادم. همچنین تلاش میکردم برنامهی امتحانات مدرسه را هم در حد امکان در این چارچوب لحاظ کنم تا تعارضی بین آنها به وجود نیاید.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟ هنگام بررسی آزمونها به کدامیک اولویت بیشتری میدادید؟ بررسی اشتباهات یا بررسی سؤالهای ساده؟
اگرچه تحلیل تمامی سؤالات میتواند بسیار مفید باشد، اما به دلیل محدودیتهای زمانی و تداخل با امتحانات مدرسه، اغلب نمیتوانستم همهی سؤالات را تحلیل کنم؛ بنابراین، سؤالات آزمون را در پنج دسته تقسیم میکردم: سؤالات درست بدون شک، سؤالات درست با تردید، سؤالات غلط، سؤالات نزده به دلیل کمبود اطلاعات و سؤالات نزده به دلیل کمبود زمان، در جلسهی آزمون این دستهبندی را مشخص میکردم تا هنگام تحلیل دقیقتر عمل کنم، اگر زمان محدود بود، از سؤالات درست بدون شک عبور میکردم و سایر دستهها را به ترتیب بررسی میکردم، برای من، تمرکز بر سؤالات غلط و نکات فراموششده اهمیت بیشتری داشت، چرا که بیشترین تأثیر را بر بهبود عملکردم میگذاشتند.
به طور میانگین و در بازههای مختلف چند ساعت تست میزدید یا مسأله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید، در طول سال و در ماههای مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
نسبت زمان مطالعه و تستزنی بسته به نوع درس متفاوت بود، در دروس محاسباتی، زمان بیشتری را به حل تست اختصاص میدادم، درحالیکه در دروس حفظی، مطالعهی مفهومی سهم بیشتری داشت، در بازهی دوهفتهای هر آزمون، معمولاً در روزهای ابتدایی تعداد تستها کمتر بود تا روزهای پایانی افزایش مییافت، بااینحال، همیشه سعی میکردم حتی در شلوغترین روزها هم هیچ درسی را بدون تستزنی رها نکنم، در ماههای پایانی منتهی به کنکور، باتوجهبه جمعبندی و افزایش سرعت تستزنی، حجم تستهای روزانهام بیشتر شد.
برنامه شما برای مطالعه درسهای دهم و یازدهم چگونه بود؟
من در طول سالهای دهم و یازدهم، مطالعهی دروس را همراه با تستزنی و یادگیری مفهومی پیش بردم، این روند در سال یازدهم نسبت به دهم منظمتر شد، تابستان سال کنکور، دوپایه را به طور کامل جمعبندی کردم و در طول سال دوازدهم، باتوجهبه محدودیت زمانی، بیشتر بهمرور نکات مهم و کار روی اشکالات درسی خود پرداختم.
ازآنجاییکه تمام امتحانات نوبت دوم نهایی است و تاثیر مستقیم در کنکور دارد، چگونه بین این دو تعادل ایجاد کردید؟
از آنجا که امتحانات نهایی دوازدهم تأثیر مستقیم بر کنکور دارند، تلاش کردم بین این دو تعادل ایجاد کنم. در طول سال، دروس پر ضریب دوازدهم را با منابع اصلی و بر اساس روش کنکوری مطالعه میکردم و صرفاً برای امتحانات مدرسه حضور پیدا میکردم. در اردیبهشت و همزمان با دوران جمعبندی کنکور، مدتی وقفه ایجاد شد تا روی امتحانات نهایی تمرکز کنم. پس از آن، جمعبندی نهایی دروس را همزمان با آمادهسازی برای کنکور ادامه دادم.
