ممنون از همهی بچهها...
کاربر
یکی از دوستام تو بیوگرافیش نوشته بود نویسنده، کارنامههای نوبت اول اومد ، انشا 12 گرفته بود🤭
کاربر
بچهها هوشبری دقیقا چی میشه ؟ فقط میاد یه آمپول میزنه بنده خدا غش میکنه و میره؟:/
کاربر
فقط به اینایی که تو دوران کنکور وزن کم میکنن حسودیم میشه...من بعد هر پارت درسی گشنم میشه همینجوری پیش بره شکمم میره تا سر کوچه😑🙁
کاربر
غمگینم مثل کنکور تیر که نه کسی بهش توجه میکنه نه کسی واسش روزشمار میزاره نه کسی بهش محل میده😢
کاربر
یبار بچگیا از چند نفر کتک خوردم بهشون گفتم جراتشو دارین همین جا وایستین تا برگردم؛ یه ساعت دیگه برگشتم ببینم رفتند یا نه ، دوباره کتکم زدن. 🤣🤣🤣🤣🤭
خَیِر هفته!
کاربر
دیروز ی کار خیر کردم داشتم از جلو در یه خونه رد میشدم شنیدم دارن دعوا میکنن زنگ خونشونو زدم فرار کردم:) 😂
بچه خَفَن هفته!
کاربر
حالا منم کم شیطون و شر نیستم. یادش بخیر وقتی ناظم حواسش نبود بدون لیوان از آبخوری آب میخوردم. بنظرم زندگی به همین هیجان هاشه.
نکشیمون پهلوون
کاربر
بچه همسایمون کارنامه کلاس دومشو گرفته باباش براش جایزه ایکس باکس خریده اونوقت من کنکور قبول شدم بابام وام دانشجوییمو گرفت رفتیم شمال😂😂
کاربر
وقتی یه سوسک تویه اتاق هست مسئلهی خاصی نیست ، مسئلهی خاص اونجاست که سوسک ناپدید میشه
تمام نشدنی های هفته!
کاربر
دو چیز که هرگز تمام نمیشوند آبگوشت ناهار خودکار بیک قرمز
ارشیا افضلی ساردو، دوازدهم تجربی - جیرفت
و هایلایتر من , از هشتم دارمش نمیدونم چرا تموم نمیشه\:
کاربر
و پاکن ،چون همیشه گم میشه
کاربر
من فکر کنم بدن دست دوم انداختن بهم... همش خستم 😐
کنکوری ها، این روزها، چه خواب هایی می بینند!
کاربر
دیشب خواب دیدم نتایج ساعت 3 شب اعلام شده البته نمیتونستیم بفهمیم که قبول شدیم یا نه چونکه نتایج به صورت شعر نوشته شده بودند و ما معنی شعر رو نمیفهمیدیم هممون داشتیم گریه میکردیم😢
کاربر
... یه بار خواب دیدم حوزه کنکورم تو پاساژ لباسه. یه بارم رفتم سر جلسه برام صندلی نذاشته بودن گفتن ثبت نام نشدی هرچقدر گریه کردم نذاشتن کنکور بدم😑
کاربر
من خواب دیدم سر ریاضیم که جواب بدم گفتم چ اسون بود کنکور بعد تازه فهمیدم دفترچههای قبلی رو فقط تو سوال علامت زدم نه پاسخ نامه😑😂
کاربر
یه بار خواب دیدم رفتم کنکور دادم سر جلسه گفتم حتما رتبه یک میشم اومدم خونه یادم اومد فیزیک و شیمی رو یادم رفته جواب بدم😐😂با گریه پاشدم از خواب.
زینب پیری، دوازدهم تجربی - دره شهر
من خواب دیدم همهی درصدام 1 و 2 بود🤣رتبم منفی 300. یا یبار خواب دیدم کنکور 10 شب توو خونه فامیل برگزار میشد. یبارم دیدم ی کارنامهی خوب دارم برای کنکورم با درصدای 50 و اینا بالاشو نگاه کردم دیدم مال یه پسریه بنده خدا🤣
کاربر
یه سوال خیلی مهم دارم.خواهش میکنم اگه مطمئن هستین جواب بدین.😔خیلی مهمه برام.تاثیر خیلی مهمی تو زندگیم داره.پس تمنا میکنم با دقت بهش فکر کنید🌹🌹.از خیلیا پرسیدم نتونستن جواب دقیقی بدن😑😞..اگه واسه دانشگاه جامدادی باب اسفنجی بگیریم بهمون میخندن:/؟😬
انگیزشی هفته!
امیرحسین خانگاه
از الان شروع کنید؛ پزشکی نشد تعهدی میارید، تعهدی نشد پردیس میارید، اونم نشد پرستاری میارید، حتی اینم نشد پردیس میارید و اینم نشد حداقل غیر مجاز نمیشید...عجب انگیزشی ای
کاربر
به دوستم میگم تب کردم... ! میگه: مریض شدی؟! میگم نه دمای بدنمو بردم بالا ببینم فَنش کار میکنه یا نه 😂😂😂
کانی پرویز
مهم نیست تو خونه ما دعوا سر چیه... تهش میرسه به من که سرم تو گوشیه!😕😂🚶
کاربر
ولی من یکی از دلخوشی هام این بود که تو دانشگاه دیگه قرار نیست پا تخته برم :/ 😂
حاتم طایی هفته!
کاربر
اگر امسال به هدفم برسم و ماما بشم هر بچهای که به دنیا بیارم براش یه کادو کوچیک میخرم مثلا یع جفت جوراب حتی❤️❤️❤️❤️😍😍😍😍😍😍😍😍
کاربر
تحت هر شرایطی مثبت فکر کن! حتی اگ از پلهها سکندری خوردی بگو ماشالله چه زود رسیدم😌
از خاطرات یک معلم
کاربر
زمانی که تو مدرسه کودکان استثنایی درس میدادم یادمه یه پسربچه ناشنوا بود خیلی قشنگ و ملوس و مظلوم بود. شاید به زور 8 سالش بود روزی که رفتم خداحافظی کنم و مدرسه رو ترک کنم اشاره کرد که بیا میخوام یه چیزی بگم وقتی رفتم نشستم پهلوش ببینم چی میگه، قشنگترین دوستت دارمِ دنیا رو گفت. به خودش اشاره کرد و بعد به من اشاره کرد و بعد دست راستشو مشت کرد و گذاشت روی قلبش و گریهاش گرفت... ازاون زمان 19 سال گذشته و من هرگز ابراز علاقهای زیباتر و خالصتر و پاکتر از اون بچه دریافت نکردم...
شوخیهای کامنتی به انتخاب حمید آقالویی - 21 بهمن 1402
شوخیهای کامنتی به انتخاب حمید آقالویی - 15 بهمن 1402
شوخیهای کامنتی به انتخاب حمید آقالویی - 12 بهمن 1402
حمید آقالوئی: چالش؛ پس این دانشمندان چیکار میکنند! - بخش دوم
حمید آقالوئی: چالش؛ پس این دانشمندان چیکار میکنند! - بخش اول
حمید آقالوئی: چالش روز پدر - بخش اول
حمید آقالوئی: چالش روز پدر - بخش دوم
