سلام به همه دوستان !
در این مطلب قصد داریم درس 6 فلسفه یازدهم را با هم مطالعه و بررسی کنیم .
امیدواریم مطالب بیان شده ، به شما در یادگیری بهتر ، کمک کند .
تهیه شده توسط :
لیلا علمی - رتبه 22 کنکور 1400 / حقوق تهران
امکان معرفت
اگر معرفت و شناخت ممکن نبود، انسان هیچ عملی نمیتوانست انجام دهد.
با وجود بدیهی بودن امکان معرفت، گاهی این مسئله در گذشته و حتی زمان حاضر انکار شده است؛ البته باید به این نکته دقت کنیم که کسی به طور طبیعی در امکان معرفت شک نمیکند.
نکته: شک در حدود معرفت با شک در اصل امکان معرفت متفاوت است.
شک در حدود معرفت
مثلاً بگوییم «انسان نمیتواند جهان غیرمادی را بشناسد» در اینجا فرد در حد و حدود شناخت شک کرده نه در اصل معرفت. شک در اصل امکان معرفت که شکاکیت مطلق خوانده میشود، به معنای شک در اصل دانستن و همه دانستههاست که امکان پذیر نیست و در صورت قبول آن فرد به تناقض میرسد.
سوفیست ها
سوفیستها که به علت استفاده از مغالطههای مختلف در گفت وگوها و در محاکم قضایی هر باطلی را حق جلوه میدادند، بهتدریج به این نظر رسیدند که انسان توانایی رسیدن به حقیقت را ندارد و نمیتواند به علمی که مطابق با واقع باشد، برسد.
یکی از این سوفیستها «گرگیاس» بود. او که در فن سخنوری بسیار توانا بود، میگوید: «اولاً چیزی وجود ندارد. ثانیاً اگر هم چیزی وجود داشته باشد، برای انسان قابل شناخت نیست و انسان ابزار شناخت آن را ندارد. ثالثاً اگر برای انسان قابل شناخت باشد، نمیتواند آن را به دیگری بیاموزد و منتقل نماید.»
پیشرفت پیوسته دانش انسان
علم بشر در طول تاریخ همواره پیشرفت کرده و امروزه نیز سرعت پیشرفت علم افزایش پیدا کرده است. همین افزایش مداوم علم نشانه توانایی بشر در شناخت اشیای پیرامونش است.
دانش بشر به دو صورت پیشرفت میکند :
۱- دستیابی به اطلاعات و دانش های جدید درباره اشیا و موجودات
۲- پی بردن به اشتباهات گذشتگان و تصحیح معلومات گذشته
فایل پی دی اف درسنامه در قسمت ضمیمه قرار گرفته است .
سپاس از توجه شما 🌹