هویت ایرانی(3)
قدرت اجتماعي:
هنگامي پيدا ميشود كه انسان براي رسيدن به اهداف خود بتواند بر ارادة ديگران اثر بگذارد و اراده و كار ارادي آنان را به خدمت بگيرد.
مقبولیت و مشروعیت:
مقبوليت: حالتي است كه قدرت بدون اكراه و با رضايت فردی باشد که قدرت را میپذیرد.
اقتدار:قدرتي است كه با مقبوليت همراه باشد و بهصورت رسمي پذيرفته شده باشد.
مقبوليت: حالتي است كه قدرت بدون اكراه و با رضايت فردی باشد که قدرت را میپذیرد.
مشروعيت: به اين معناست كه قدرت براساس شريعت و موافق با حكم خداوند اعمال شود.
سياست:
در معناي عام خود، شامل هر نوع تدبير و سازمان دادن قدرت است. مثلاً وقتي گفته ميشود نهاد آموزش و پرورش داراي سياست است، يعني كنشهايي كه در اين نهاد انجام ميشود، براي رسيدن به اهداف آموزشي خاص، سازمان يافته است.
نظام سياسي:
مجموعة سازوكارهايي است كه در نظام اجتماعي براي اعمال سياستهاي آن وجود دارد.
ارتباط نظام سياسي با نظامهای فرهنگي و اقتصادی:
نظام فرهنگي عقايد، ارزشها و اصول حاكم بر نظام سياسي را تعيين ميكند. نظام سياسي نيز با استفاده از مديريت سياسي خود، به بسط و توسعة فرهنگ کمک می کند و اگر از ارزشها و آرمانهای فرهنگی دور شود، زمینة تعارضات، تزلزل و بحرانهای فرهنگی و هویتی را پدید میآورد.
ارتباط نظام سياسي و نظام اقتصادي:
نظام سياسي براساس ارزشهايي كه پذيرفته است با وضع قوانين و مديريت اجرايي، بر نظام اقتصادي اثر ميگذارد. نظام اقتصادي نيز ميتواند با حمايتهاي ويژه از حكومت و دولت، قدرت آن را تحكيم بخشد و يا با بحرانهاي واقعي یا كاذب زمینة فروپاشي نظام سياسي را فراهم نمايد.
ارتباط نظام اقتصادي و نظام فرهنگي:
نظام اقتصادي ميتواند با تأمين نيازهاي مادي فرهنگ، زمینة توسعه و بسط نظام فرهنگي را فراهم نمايد. نظام فرهنگي نيز با تعيين ارزشها و اهداف نظام اقتصادي و تأمين مقبوليت بر نظام اقتصادي تأثير ميگذارد.
در برخی روایات، مسئولیت متقابل امت و امام بهعنوان مهمترین مسئولیت یاد شده است.
- در عقايد اسلامي احكام و مقررات با خواست مردم، انبيا و اولياي الهي تعيين نميشوند، بلكه با اراده و مشيت خداوند شكل ميگيرند.
- براساس هستيشناسي توحيدي، اغلب ارزشهاي اجتماعي با آنكه ناظر به مسائل اجتماعي دنيوي هستند تفسيري دنيوي و سكولار ندارند بلكه سيرتي الهي و ديني دارند.
- در دیدگاه اسلامی، عقل و وحی دو وسیلة شناخت ارزشهای الهی و احکام اجتماعی هستند.
- آموزههای اسلامی، هنگامی که عبادات بُعد اجتماعی وسیعتری پیدا میکنند، ارزش بیشتری مییابند.
هویت ایرانی(4)
اعضای جهان اجتماعی حاملان و عاملان فرهنگ و معانی آن هستند عاملان و حاملان یک فرهنگ و معانی آن بیشتر باشند بسط فرهنگ بیشتر خواهد بود.
افزایش جمعیت یک جهان اجتماعی گسترش فرهنگ و معانی آن است.
کاهش جمعیت یک جهان اجتماعی زمینهساز بسط و تسلط جهانهای اجتماعی دیگر است.
تأمین جمعیت مناسب برای جهانهای اجتماعی مسئلهای هویتی است.
هدف اسلام تأسیس جهان اجتماعی توحیدی و گسترش آن است که لازمة تحقق آن داشتن جمعیت مناسب است.
جهان غرب هویت خود را براساس اقتصاد شکل میدهد و سرمایهداری، عامل اصلی هویتیابی افراد و جوامع غربی است. در این جهان هویت انسانها و جوامع بیش از هر چیز به دارایی و توان اقتصادی آنها وابسته است. جوامع دیگری که به تبعیت از غرب، رویکرد سکولار و دنیوی دارند، نیز هویت سرمایهداری پیدا میکنند.
جهان اجتماعی غرب در اقتصاد هیچ مانعی را بر سر راه خود بر نمیتابد و در مسیر گسترش خود شیوههای اقتصادی غیرسرمایهدارانه را در سراسر جهان نابود میکند.
تست
- کدام گزینه در ارتباط با ازخودبیگانگی فرهنگی تاریخی یا حقیقی نادرست است؟
1) اگر جهان اجتماعی فرهنگ تاریخی خود را فراموش کند، دچار از خودبیگانگی تاریخی میشود. جوامع خودباختهای که در مواجهه با فرهنگ دیگر هویت خود را از یاد میبرند به این معنای از خود بیگانگی گرفتار میشوند.
2) جهان اجتماعی که عقاید و ارزشهای آن باعث خودباختگی آن فرهنگ میشود و مواجهه با فرهنگهای دیگر موجب فراموشی هویت آن جهان میشود و فرهنگ تاریخی خود را فراموش میکند، دچار از خودبیگانگی حقیقی شده است.
3) در صورتی که اعضای یک جهان اجتماعی، واقعیتها و آرمانهای خود را فراموش نکنند، آن جهان اجتماعی دارای هویت تاریخی است.
4) اگر واقعیتها و آرمانهای یک جهان اجتماعی مطابق حق باشند، آن جهان دارای هویت حقیقی است.
پاسخ: اگر عقاید و ارزشهای یک جهان اجتماعی، مانع از آشنایی اعضای آن با حقیقت انسان و جهان شود، آن جهان دچار از خود بیگانگی حقیقی (قطری) میشود.