حمید آقالویی
چالش حال خوب: روزها و سالها گذشت...درس شما تمام شده است و روز اولی است که در مطب یا محل کار خودتان حاضر هستید.... حال و هوای روز اول خودتان را چگونه میبینید؟ استرس دارید؟ برای چه؟ فکر میکنید اولین بیمار یا مراجعه کننده شما کیست؟ (دور از جون امیدواریم کسی بیمار نشود)
کتایون خدامی افشاری، دوازدهم تجربی - مراغه - میانگین تراز 7065
😶خب ذاتاً دقیقاً عین ندید بدیدا ذوق میکنم و هی تو مطبمو نگا میکنم و چرخ میزنم و هزاروشونصد تا از خودم عکس میگیرم .استرس که طوفانی!همین الانش ک دارم فک میکنم استرس میگیرم.اولین بیمار هم بیمار نیس کسیه که اومده فقط مچمو بگیره :\ و دقیقا همون بیماری ای رو داره ک من تو درسها توش مشکل داشتم:\ولی کاش سرماخوردگی داشته باشه منم از حرص تموم سالهای جوونیم براش آمپول بنویسم :\
هلیا بیراوند
یا نشستم پشت میز یکدفعه صدا میاد خانم دکتر هلیا بیرانوند به بخش ...از خستگی نمیتونم چشام باز کنم ولی میدونم احتیاجه که برم سریع میرم جلو اینه موهام رو مرتب میکنم یه چایی تند تند ،تند تند میخورم بعد میرم میبینم عه نی نی تو راهه وقتی میاد دنیا با چشای بزرگش داره نگاه میکنه منو میدمش دست پرستار تا مامانش به هوش بیاد :/وای استاد متوجه نشدم راستی راستی از چشام داره اشک میباره خدا:)❤
وصال
حالم خیلی خوبه امروز، چون دارم هدفمو زندگی میکنم...ازینکه تو مطبی نشستم که تابلوهاشو و چیدمانشو و همه چیشو یک به یک خودم انتخاب کردم واقعا حس خوبی دارم...یه کوچولو هم استرس دارم بابت مسیر پیش روم که ایا میتونم خوب وظیفه ام رو ادا کنم؟...الان هم با یکی از بهترین رفیقام داریم حرف میزنیم و اون نه به عنوان بیمار بلکه برای سورپرایز کردن من اومده اینجا😍😍😍🥰🥰🥰/
نازنین پشت دار
😂احتمالا اون روزیا تو حیاط بیمارستان تامیتونم جیغ میزنم و بپر بپر میکنم و کولی بازی درمیارم که ازونجا میندازنم بیرون 😐😐 صد البته از خوشحالی با همه سلفی میگیرم حتی بیمارا (همانی که در سر خود میکوبد)... 😂بنده دکتر زنان هستم وتوی بخش زنان کشیک میدم .چشام میره رو هم که یهو نصف شبی با جیغ و داد میان دنبالم 😁منم با اعصاب خورد و درهم از جا میپرم و میدوم سمت بخش زنان و غر غر کنان شرح حال برسی میکنم و معاینه و ...بعد یه ساعت یه نی نی کوچلوی خوشگل به دنیا میاد 😍😂 و درحالی که پتو پیچش کردم بدم دستش مامانش با یه لبخند خسته تمام غصهها یادم میره
فائزه فتاحی، دوازدهم انسانی - مرند - میانگین تراز 6117
من دوست دارم دبیرتربیت بدنی بشم🥺وای ذوق😍 اولین روز همه بچه هارو جمع میکنم ببرم باشگاه ،اجازه میدم خودشون هر چی دوست دارن بازی کنن:) تو دل خودم موند هر بار از مدرسه بردنی معلممون بزاره اون بازی ک دوست داریم و انجام بدیم هی:(( همین دیگ😁 مچکرم
پناه
من مطب دوس ندارم . نمیخوام هر روزم یکنواخت باشه ، بیمارستان بهتره . استرس که حتما دارم ولی سعی میکنم قایمش کنم . اولین مریضم حس میکنم یه پسر کوچولوی ناز و تپله که باید قلبش عمل بشه🥺 ، مامانش اشکاش بند نمیاد ، هی میگه خانوم دکتر من امیدم به شماس(سقف و حواسم هس😂) منم در حالی ک درون خون گریه میکنم سعی میکنم اروم شون کنم . استاد یکی از بزرگترین ترسام اینه نتونم مریضم و نجات بدم . داغونم میکنه . من ظاهرا قوی و مغرور بنظر میام ولی باطنم مثل بچهی پنج ساله میمونه ):
فاطمه کیوان شکوه
انشاءالله متخصص اطفال شدم🥺😍دکور مطبم هم مطابق سلیقه بچه هاست😍🤗 تصمیم دارم بیماران کم بضاعت رو رایگان درمان کنم😇/از اینکه تونستم مسیر طولانی و پر فراز و نشیب رو با موفقیت طی کنم و به مقامی که آرزوش رو داشتم رسیدم،خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم🥰خیر!استرس ندارم،بلکه از اینکه وارد مرحله جدیدی از زندگی شدم،شوق دارم🙃حس میکنم اولین بیمارم یه دختر بچه اس(آخه خودم خیلی دختر بچهها رو دوست دارم☺😇) احتمالا از بس هله هوله خورده دلش درد گرفته😟و من با معاینه و تجویز دارو حالش رو خوب میکنم😁🥰
سارا السادات امیری، دوازدهم تجربی - زرند - میانگین تراز 6363
نشستم تو یه مطب با دیوارا و وسایل رنگی :)و منتظرم ک یه بچه کوشولو بیاد برا دندونای ریز و کرم خوردش🙈0_0❤ ، احتمالن استرسی نخواهم داشت و میگیرم نینیایی ک میانو محکم بغل میکنم ://✌و بهشون یه سیب قرمز و اسباب بازی میدم🐼 _ وویی ذوق😍😂
# مهدی
من بیشتر از اینکه تصور مطبمو داشته باشم تصور اینو دارم که دارم تو بیمارستان اتاق به اتاق میرم و مریضامو صبح ویزیت میکنم(این واسم خیلی لذت بخشه)...و البته تصور مطبمم دارم که قطعا روز اولش روز خیلی آرومی میشه برام...قطعا روزای اول مطبم خلوت میشه و حتما روز اول رو کاملا رایگان ویزیت میکنم و اینو همیشه تو ذهنم دارم که تا اخر طبابتم یه کاغذ رو دیوار کنار در اتاقم بزنم که هرکس وسعش نمیرسه رو رایگان ویزیت میکنم❤
کاربر
وایی. حال و هوای استرس. استرس اینکه دندون یارو رو خراب نکنم. اولین بیمارم😍😍😍 وایی نمیشه بگم کیه ولی اگه قبول شم دندون اول میرم دندون اونو درست میکنم😍.
امیرمحمد پوررشید چروده، یازدهم تجربی - رضوانشهر - میانگین تراز 6487
اولین بیمارم قطعا،بدون تردید یکی از فامیلامونه اومده رایگان ویزیتش کنم🙄😂ولی جدای از شوخی سعی میکنم خیلی هوای آدمایی که وسعشون نمیرسه رو داشته باشم
ثنا یاراحمدی
دوست دارم اون روز دو نفر باشن و نگام کنند صدای خنده هاشون رو بشنوم،ذوقشون رو ببینم ،خوشحالی از ته دلشون بهترین حس دنیاست برام همیشه:)استرس صددرصد😂برای اینکه با لبخند از مطب بیرون نره.یه خانم میانسال.
مهدیه عابدی
من که خجالت میکشم 😊 اخه شما فکر کن 36 سالم میشه و میخوام برم طرح بگذرونم کنار بچههای 22 ساله 😊 البته خوب موندما😊
عآبی آسمانی
ولی اگ برسه روزی ک تو مطبم باشم احتمالا اولین روز خیلی انرژی دارم و ممکنه حتی بیمارو اگر هم جنس باشیم بغل کنم 😂😐
کاربر
احساس میکنم سرماخوردگی داره ولی کرونانیست🙄باگرفتی گلوشدیدمنم براش آمپول مینویسم😂میگم زودترخوب میشی.کلی بهش حس خوب میدم تاازاون بی حوصلگی بیماری دربیاد بهشم کلی آمپول تقویتی میدم حس قوی شدن بهش میده اینجوری😁کلی هم بهش توصیههای مراقبتی میکنم که چی بخوره وچی نخوره ودمنوش و..استرس هم که معلوم نیست ولی بنظرم دارم که اشتباه نکنم توی تشخیصم وباحوصله وباانصاف باشم وبرای بیمارم وقت بزارم.استرس خانواده آیندمم هم دارم که خیلی درگیرکارنشم(بچه هام روکجا بزارم😂).راستی به بچهها هم شکلات میدم😁
الهه مومنی
من دوست دارم دندون پزشک بشم خب..همیشه همه فامیل میگن دکتر خیلی مهربونی میشی..دوست دارم روز اول لباس سفید دندون پزشکی و با شال زرشکی بپوشم 🙁🚶استرس که اره خب عادیه..من همیشه فک میکنم اولین بیمارم یه دختر بچه 5 6 ساله باشه که گریه میکنه میگه من نمیخوام دندونمو بشکم..منم باهاش آروم صحبت کنم بگم اگه دندونتو نکشی کرما میخورنش😂یکی از آرزوهام اینه که تو اتاق مطبم تلویزیونم بذارم برای بچه ها😐😂اول یکم برنامه کودک نگاه کنن آروم بشن بعد من کارم و انجام بدم.هعی🚶نمیدونم میشه یا نه🙁🚶
عسل وفادار قاسمی
منم بگم؟😶من مطب دوست ندارم بیمارستان باحالتره همه چی شیر تو شیره، از نظم مطب خوشم نمیاد😁😅استرسم فکر نکنم داشته باشم، بیمارم فکر میکنم یه خانم میانسال باشن اما بیماری رو نمیدونم چون از رشته ای که میخوام انتخاب کنم(اگه یه روزی پام به رشته پزشکی و طرح و تخصص و... برسه😐) چیز خاصی نمیدونم😐😅
سوین
چ قشنگ 😍مطمئنم ک استرس ندارم و صبح زود بلند میشم و خیلی هیجان زده م :)یه مطب پر از گل و و دلباز دارم و یه موسیقی بی کلام ارامشبخش هم تویه سالن پخش میکنم 😄❤و فکر میکنم اولین مریضم خانمیه ک توان مالیه زیادی نداره و پسر کوچولوشو اورده و من دستاشو میگیرم و بهش میگم فکر کن پیش خواهر خودتی و نگران هیچی نباش ❤حداقل از لحاظ هزینه ❤من ک دوس دارم خودمو وقف مردم کنم و جدی میگم😔کاش لایقش باشم ..همین
کاربر
منکه تو ماشین نشستم و اولین بیمارم ی دختر کوچولو از مناطق محرومه و دندونش خراب شده
سمانه نظیری
احتمالا هنوزم دارم فکر میکنم که این واقعا چیزیه که میخوام؟ فکر میکنم که رکود تو مطب نشستنو دوست ندارم ولی بیمارستان نظم خاصی نداره و وقتمو میگیره و نمیتونم همزمان به خونه زندگیمم برسم..همهی این فکرا همزمان با خوندن کتابیه که دستمه..بیمار اول...نمیدونم هرچی باشه پزشکیو صرفا یه شغل و بیمار رو صرفا به چشم یه مشتری نگاهش نمیکنم و اونو یه انسان میبینم و سعی میکنم حالشو خوب کنم. حتی اگه دردش درمون نداشته باشه
پرستو طالبی
اون روزهای اول مطمئنا رایگان طبابت میکنم . حالا اینکه حتما بیمار داشته باشم روز اول معلوم نیست . حتما از دوستان و آشنایان برای تبریک مییان ... استرس هم دارم چون بار مسئولیت جان یک نفر بر دوشم هست . ❤😘❤
کاربر
اول خداروشکر میکنم و توکل میکنم به خدا ولی استرس ندارم چون تو دوران طرح و کشیک پزشکی استرس ریخته شده و تجربشو کسب کردیم....راجب اولین بیمار هم فکری ندارم :/امیدوارم هیچکسی مریض نشه...
زهرا بهاری، دوازدهم تجربی - میاندوآب - میانگین تراز 5953
🌹من هدفم فرهنگیان یا پرستاری هست با فکر کردن به اون لحظه که دارم درس میدم یا به عنوان پرستار دارم کار میکنم واقعا قلبم رفت😍😍 احساس میکنم رو ابرام خیلی حس خوبیه 😇 استرس ندارم و فکر میکنم که دیدن این لحظه ارزش اون همه خستگی و داشت🌸 وای خدا یعنی من اون لحظه رو میبینم 😇
الهه کوچولو
من مطمئنم زودتر از منشی میرسم اونجا😐 شاید اصلا مامانم نزاره منشی بگیرم بگه پولی که برا منشی میدی رو صرف کارای مهمتر کن😑 مثلا خودم طی میکشم تو مطبم🙂 استرس اینو دارم که مریضه بپرسه رتبتون چن شده🙄 ولی خیلی مشتاقم اولین روز یه مریضی با بچش بیاد که کنکوری باشه بعد مامانش بگه فرزندم میخواد مثل شما بشه و منم حرصمو رو فرزندش خالی کنم😃😂/: طبیب واقعی خداست و منم یه دوست که با نهایت تلاشم بتونم گرهی از درد یه عزیزی باز کنم:) و اینم میدونم اولین بیمارم عضوی از فامیل جهت رصد و کنجکاوی خواهند آمد/:
دینا
حال و هوای روز طبابت را ، همان حال وهوای رسیدنم به قله،نگاه میکنم و وقتی میبینم با این همه پستی و بلندی راه به قله رسیدم، ذوق میکنم،خوشحال میشم طبعا استرس زیاده و با ذوقی که دارم در امیخته شده،،حال و هوایی وصف نشدنی که منتظر اولین بیمار و ناگهان از خواب پا میشم😂 خوابشهم زیباست😂
شکیبا آرش
من با اینکه هفتم هستم اما هدف آینده ام تجربی و دکتر بودنه و بر فرض اینکه درس تموم شده روز اول طبابت قطعا برای همه ما پر استرس است و ادم ذوق میکنه و هیجان زده است، اولین بیمار من یکی از معلمهای مورد علاقهی من است و بیماری اش بسیار کوچک است و من میتوانم به ایشان کمک کنم تا درمان شود/ 😊
آیسا تجربی
خب به نظرم استرس زیادک بخشی از شیرینی روز اول کارکردنه😅واصن جذابیتش به همین استرسه ست،بیمارکیه رو حقیقتا دیگ نمیدونم😅فقط خداکنه داروی اشتباهی تجویز نکنم بنده خدا رو نابود کنم😅ولی استاد میتونم به جرات بگم یکی از قشنگترین روزای زندگیمه، اینقدرک عاشف اون لحظه م به هیچی اینقدر حس خوب ندارم،هعی🚶
عسل السادات مدنی
نمیدونم این مطب برای چه رشته و چه خدماتی باز میشه .... ولی هر رشته ای که باشه اولین روز یاد همین روزا میفتم که با هر سختی که داشتن گذشتن و جاشون رو به روزای خوب دادن و خداروشکر میکنم ....فکر میکنم بیشتر از استرس هیجان داشته باشم و دوست دارم از اولین بیمار هیچ هزینه ای دریافت نکنم و اون اولین نفر کسی باشه که حالش با رفتار و کار من بهتر بشه و تا سالیان سال برام دعا کنه ...
زهرا یازده شهریور
من از پشت میز نشستن خوشم نمیاد 😐دوست دارم توی بیمارستان اینور اونر برم خودم میرم سراغ بیمارا 😂😂 منتظرشون نمیشینم 😐 اولین بیمارم رو رو تخت ببینم احتمالا یه دختر کوچولو باشه که خیلی ترسیده بعد اروم بغلش کنم بگم نگران نباش. من کارمو خوب بلدم😐😂 ...استرسم اصلا ندارم 😐ولی خیلی دوست دارم قبل ازینکه دکتر باشم همدم بیمارا باشم اونقد بهشون روحیه بدم که درد و بیماریو فراموش کنن ،هر کدوم که ناراحت بود یه دست منچ بازی میکنم باش😶،اولین بیماریم که میاد مطب یحتمل فامیله ویزیت رایگان میخواد🚶
شادی
پزشکی اصلن با روحیات من نمیخوره ، میدونم مریضا رو میبینم میشینم گریه میکنم :/ و شدیدن فوبیای اینو دارم ک اشتباهی تشخیص بدم ی بیماریو :/ مثلن تو فیلما جراحه از اتاق عمل میاد بیرون کلاهشو درمیاره میگ متاسفم و ... /: من اگ همچین بشم خودم قبل اون بیمار میمیرم :/ ولی با پول یک ماه اول (و قسمتی از هر ماه ) یسری کارا میخام بکنم ک ارزششو داره این استرس کشیدنا ، کارای خیلی کوچیکین البت، ولی میتونه خوشال کنه بعضیارو _ برم بخونم ک این روزا رو ببینم 🚶
هلیا
اون روز رو بهترین روز زندگیم میبینم .وای چه حس خوبیه .خدایا تصورش هم شیرینه ...سعی میکنم بیمار هایی که مشکل مالی دارن یا واقعا خودم اطلاع دارم که فقیر هستن و برای جراحی و اینا پول ندارن رو بدون هزینه درمان کنم ❤😭البته خدا کنه هیچ کسی بیمار نشه ❤ولی چه روزیه اون روز اشک تو چشام جمع شده یعنی میشه یه روز به من هم بگن خانم دکتر؟یعنی میشه آرزوی مامانم رو برآورده کنم ؟
ساجده حسین آبادی، دوازدهم تجربی - تایباد - میانگین تراز 6257
قطعا یکی از بهترین حالهای دنیاس❤((((: با خودم میگم ایول ک تونستی با وجود این همه مشکل الان تو مطبت بشینی:)) بعدم ی فنجون قهوه میخورم و میگم خب اولین نفرو با بسم الله راهنمایی کنن بیاد تو😐😂استرس ک قطعن دارم🚶 ولی سعی میکنم از مهربونترین ها و خوش خطترین دکترا بشم😍😂🚶
سحر ولی زاده، دوازدهم تجربی - پاکدشت - میانگین تراز 5866
رشته ای ک دوست دارم مطب زدن نداره😅..ولی خب قطعا یه روزی ک من داروخانه خودمو بزنم حتما روزی میشه ک هیچ وقت فراموشش نمیکنم اونم از ذوق😍/ نمیدونم شاید انقدر خوشحال باشم یه دور برم پیش بچههای کوچولو تو خیریه ای جایی باهاشون بشینم بازی کنم😅(وی عاشق نوزاد ست😁)..استرس هم فکر کنم یکم داشته باشم/خداکنه امسال همه برسیم به اونچیزی ک میخواییم(:
راحله پاکدین، تجربی نظام جدید - ورامین
قطعا خیلی خوشحالمو سرشار ازحس خوبم که بالاخره به ارزوم رسیدم وروز اول خانواده ام حتما میان مطبمو ببینن همه خوشحالیم،استرس هم خیلی دارم😶 بیمار هم حسم میگه یه فامیل یا آشنایی چیزی میاد چون اصولا مردم میرن پیش دکترهایی که چندین ساله مطب دارن و پخته و باتجربه هستن و به تازه کارها اعتماد نمیکنن😐😂 من چون عاشق زنان و زایمان هستم بیماری طرف قطعا در همین زمینه خواهدبود،راستش یکم دلم گرفت الان، اگه نشه چی😕 هعی
معین
میخوابم نمیرم:)
شوخیهای کامنتی به انتخاب حمید آقالویی - 12 اسفند 1400
شوخیهای کامنتی به انتخاب حمید آقالویی - 7 اسفند 1400
