ممنون از همه بچه ها...
امیرمهدی پوتاری، تجربى نظام جدید - کرمان
میرن آدما ... ازونا فقـط ... کامنتاشون ... به جا میمونه ...
بنیامین محمدحسینی، تجربى نظام جدید - لالی - میانگین تراز 6546
همیشه سعی کنین تو زندگیتون مثل پیتزا باشین...که چه سرد و چه گرم دوستون داشته باشن...نه مثل من ..مثل سوپ... که فقط مریضها سراغش میان..قابل توجه بچه های بی وفای سایت..
کاربر
غذا آماده شد، یادم اومد نمک نزدم😅. آخه چطور میخوام 6سال دانشجویی رو مستقل زندگی کنم، نمیدونم😐😅
محمدامین رمضانی، تجربى نظام جدید - گچساران
بچهها کیا قبول میشه ن دانشگاه تهران؟🤩 من جلوی در دانشگاه فلافل میفروشم، حتما بیاین ببینمتون
ارشک شیرالی، تجربی نظام جدید - باغملک
هرجا چراغی روشنه ........یکی داره تست میزنه
کاربر
درد و دل کردن پسرا؛ سلام ، نوید داداش من حالم بده نمیتونم بخوابم 😯😐 سلام ، من میتونم شب بخیر 😅😂
نسرین مجلسی، تجربى نظام قدیم - سرپل ذهاب
خدایاهمونی رو بیاریم ک دلمون میخواد!😄❤
کاربر
گربهها هم پررو شدن.😐😐😐بهشون میگی پیشته ، نمیپیشتن😂
فاطمه قریشی، انسانى نظام جدید - بندر کنگ و چارک - میانگین تراز 6236
اینجوری فایده نداره بچهها ، بنظرم بیایم شیفتیش کنیم از الان تا شب یه عده وایسن ، هی برن سایت سنجش سر بزنن بعدم بیان اینجا ، از شب تا صبح هم ی عده دیگه ... 😐
شایسته امیدی، منحصرا زبان - گلستان - میانگین تراز 6364
آیا از چربیهای اضافه خود خسته شده اید.؟!.... آیا از کوتاهی قد خود خسته شده اید.؟!.... آیا از ریزش موهایتان خسته شده اید.؟!😐😐😐..... خسته نباشید. خدا قوت...😂😂😂
.
از : بچه های سایت
به : مدیرسایت
زهرا رفیعی، تجربی نظام جدید - خدابنده
مدیر وقتی اسم منو میبینه احتمالن میگ عه باز این اومد و ول میکنه میره چون تا قبل اومدن من آخرین پیام واس دو دقیقه قبل همینکه من پیام میذارم تا یه ربع هیچ پیامی ثبت نمیشه😐😐
کاربر
مدیر یه رباته یه کامپیوتر با سیستم برنامه ریزی شده است به خدا خندم میگیره بعضیا با مدیر حرف میزنن و درد و دل میکنن😃😄😁😁😁
حدثه حسینی، تجربى نظام جدید - مشهد
مدیر بسیار عزیز و گرانقدر سایت تخمین رتبه ، لطفا تشریف بیارید با ارائه گزینههای روی میز و صرف یک فنجان قهوه ب طور کاملا منطقی مذاکره کنیم و ببینیم مشکل شما با من دقیقا چیه ک کامنت هام رو ثبت نمیکنید عایا ؟ 😐😐😐
کاربر
مدیر بچهها جواب نمیدن😭😭 تو یه چیزی بگو
کاربر
برام سوال شده...بدون اینکه کامنتی بزام مدیر محدودم کرده...😶😶😶......
کاربر
مدیر من کُد قبلیمو میخوام😭😭😭😭😭😭😭😭😭..
مریم صفدار، تجربى نظام جدید - بندرعباس
مگه مدیر میتونه کاربرارو هم محدود کنه😏😐😂...چرا منم نباید پارتی داشته باشم
کاربر
مدیر کاربری مامانمو دیگه چرا محدود کردی😶😂😂مامانم داره غر میزنه گوشیمو خراب کردی 😑حالا بیا بگو چیزی نیست مدیر محدود کرده😐😂میگه یعنی دیگه نمیتونم برم گوگل؟ 😶😂یعنی عاشق این مامانمم ❤️😂
پارسا محمدی
مدیر خیلی دوستت دارم . مرسی که هستی🌷
مهدیه
مدیر😑...
عباد مولایی
الان اینقد دغدغه دارم که بیام اینجا سلام بدم مدیر ثبت کنه
کاربر
مدیر یه دونه ای😐❤
کاربر
مدیر دردونه ای😐🌹
نگین حقدادی، تجربى نظام جدید - مشهد - میانگین تراز 6459
مدیر دیگه ما داریم دانشجو میشیم بخدا خیلی بده کامنتامونو ثبت نمیکنیا...
دیانا
المدیر الثبت 😐
کاربر
مدیر ثبت نکنی قهر میکنم میرم😐😐😶
کاربر
بله مدیر منو دوس نداشت 🙄🙄
زینب زنگی آبادی، چهارم تجربی - کرمان
راه ارتباطی رو به این راحتیا ثبت نمیشه که😄من یبار برعکس ،یبار به صورت عدد تو کامنت ،فارسی تو پرانتز ،...هر جور فکرش کنی نوشتم ثبت نکرد!مدیران زحمت کش سایت خیلی تیز تشریف دارن😒
پرسه ای در صفحات مقاطع
کامنت های عجیب...کامنت های بی جواب ...کامنت های بی ملاقاتی...
کاربر
بچهها خواهشا جواب بدین اولین بار غذادرست میکنم کسی خونه نیست.ته دیگ سیب زمینی اول باید سیب زمینی هارو سرخ کنیم؟یا همینجور بزاریم ته دیگ
کاربر
چرا ناراحتی عزیزِ من / کودکِ دل پذیرِ من/ جایی که خط کِشی نداشت/ چراغِ راهنما نداشت/ اول به چپ نگاه کن/ دوم به راست نگاه کن / دوباره به چپ نظر کن/ اگه ماشین نیومد/ از خیابون گذر کن🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
کاربر
271 روز و 14 ساعت و 58 دقیقه تا صبح کنکور 1400
سیدمحمدمهدی قرشی، انسانى نظام جدید - شهرضا - میانگین تراز 7272
او چه میانگین ترازم با حال شده😋😀
کاربر
😐✌اینجوری بودیم وقتی😐✌مدنبود
کاربر
ببخشید اونور کجاست ؟
کاربر
منم دیگه برم سر درسم تا مثل شما نشدم
کاربر
قرن رند بشه شروع میکنم😂❤️
کاربر
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😔
فاطمه رهنما، تجربى نظام قدیم - کازرون - میانگین تراز 5591
نه واقعا چرا😐
ساحل
من و اینهمه محدودی محاله🙁
فائزه علوی، تجربى نظام جدید - دیواندره
میدونم از من خوشتون نمیاد😒 ولی دیه من اینجام فکرکردین جایی نمیرم 😂😂
کاربر
بچهها دارم سوپ درست میکنم، آبش زیاده. اگر زیرشو زیاد کنم ، و در قابلمه رو نزارم، آبش کم میشه
کاربر
هاهاهاهاهاهاههاهاهاهاهاهاهاههاههاهاه
کاربر
بچه ها پرستاری بزنم یا پزشکی ؟ کدوم بهتره از نظر شما
آرمین معصومی
چجوری میتونیم جن ببینیم؟🙏🙏🙏
کاربر
بچه ها امروز باب اسفنجی نیومده تو صفحه؟
سینا حسن زاده، یازدهم تجربی - میاندوآب
سوالای زیست امروز خیلی بی رحمانه بود
کاربر
کسی اینجا هست ؟( مثل تو فیلما بخونید با صدای بلند 😂😂😂😂😂😂)
کاربر
کاش میشد این جا وویس میفرستادیم خسته شدم از بس نوشتم 😐😐😐😐😂 با اون صدای بسیار ضایعه من که تو وویس ضایعهتر هم میشه
کاربر
یه سر برین تو صفحه سپیدان میبینید که آقای آقالویی همش اونجاست براشون چالش هم میزاره بخاطر همین شوخیهای کامنتی همش از اونجاست🙁من که دیگه با ایشون قهرم😒😟
آیدا رجائی، ششم دبستان - کرج - میانگین تراز 5757
چند وقتیه با اون نام کاربریه خفنم نیومدم خبر بگم 😎درک کنید درسا سنگینه دیگه😐
کاربر
چرا همه ش خوابم میاد 😴😩
داود دهدار
ثابت شده که 90 درصد اونایی ک فک میکنن محدودن محدود نیستن فقط ادای محدود بودنو درمیارن ... 😁 😂 😂
کاربر
من برم سراغ مرغ و خروس هام
ادامه داستان
بهنام جمال
...بعد از بهمن 97 بشدت خسته شدم و زندگیم شده بود تکرار و تکرار و تکرار... تو دلم میگفتم که یا خدا.... من که پزشک بشو نیستم . کاش سقف سنی معلمی بالا بره و معلم شم. چون علاقه شخصیم بعد از پزشک بودن به شغل معلمی هستش و تدریس رو دوست دارم. اما سقف سنی بالا نرفت. من هم با حال نصفه و نیمه خراب باز درس خوندم و خوندم و خوندم..... وقت زیادی واسه تفریح و غیره نمیگذاشتم و فقط درس میخوندم. حس و حال عجیبی داشتم. انگار تو خلا به سر میبردم.
بعضی وقتا قاب عکس بابامو جلوم میذاشتم و باهاش درد و دل میکردم و بغضم میترکید. یاد دوران خوش بچگیم که میوفتادم که چقدر با پدرم عشق و حال میکردیم، اصلا بدجور اشکمو درمیورد. اما.. اما تنها عشق زنده موندن و نفس کشیدنم یعنی مادر... یاد مادر منو دوباره به سمت درس میکشوند. به عشق مادرم سه باره وچهارباره برگشتم سروقت کتابام. نزدیک کنکور 98 بشدت استرس گرفتم ک اگه نشه؟ وای.. خدایا...کمک...خدایا...تنهام.. بدادم برس... کنکور 98 رو دادم و با حال خوب منتظر اعلام نتایج اولیه شدم
یا خدا...... چی؟ مگه میشه؟ رتبم شده 10 هزار منطقه دو؟ چرا انقدر بد شده پس؟ با این رتبم که نمیشدپزشکی خوند..... وای.. وای... وای... مادرم شرمنده زحماتت شدم. شرمنده خستگیها و اشکها و دعاهات شدم... خدایا.. خداجون چرا حداقل سقف سنی معلمی 24 سال نشد که برم معلمی و یه خورده مادرمو خوشحال کنم؟ اخه این چه حکمتیه؟.. شهریور98 رفتم اتاق عمل همون شهری که درس میخوندم و همه مسخرم میکردند که از اینجا رونده و از اونجا مونده شده.
همه بهم میگفتند که همسن و سالات الان فارغ التحصیل شدند و تو الان اومدی عرصه؟ و این حرفا مثل نمک رو زخمم بود. دیوانه و مجنون شده بودم. یه چشمم به خارج رفتن بود ولی با وضع نمیشد خارج رفت.. البته مادرمم تقریبا تنها میشد و بشدت غصه میخورد و اصلا دلم راضی نمیشد به این موضوع.. تو دلم میگفتم. چی فکر میکردیم و چی شد. با نا امیدی و بی انگیزگی تمام میرفتم اتاق عمل و سر عمل وایمیسادم. چشمام به عمل بود ولی فکرم پیش کتابای کنکورم
نگاهم وقتی به جراح میوفتاد تو دلم میگفتم.. بهنام تو چیت از این کمتره؟ چرا این تونست و تو نتونی؟.. خلاصه... دی ماه 98 تصمیم جدی و سرنوشت ساز عمرمو گرفتم. به قول معروف یا رومی روم یا زنگی زنگ.. رفتم پیش مسولان اموزش دانشکدمون وبهشون گفتم که بخاطر عشق به پزشکی و کنکور دادن میخوام ازتحصیل انصراف بدم. واقعا شاخ در اورده بودن.میگفتن دیوانه واحدهای درسی کمی مونده داری تافارغ التحصیل بشی و از این حرفا.. انصراف نده.ولی من تصمیمو گرفته بودم و این حرفا نظرمو تغییر نمیداد.
با پرداخت جریمه نقدی از دانشکده و اتاق عمل انصراف دادم و مجددا برگشتم سر وقت درسام... وای چقدر حس بدیه وقتی میبینی هم سن و سالات دارن پیشرفت میکنند و تو پسرفت. بعضی وقتا که یاد سقف سنی معلمی میوفتادم باز هم تو دلم میگفتم این حکمتش کجاست؟ چرا من نمیفهمم.؟.. بله دوستان. باز درس خوندم و خوندم و خوندم. ازمون بیرون هم شرکت نکردم. روز سرنوشت ساز زندگیم یعنی 31 مرداد 99 فرا رسید و من مصممتر از همیشه به سوالات عمومی جواب دادم.
وقتی دفترچه اختصاصی روباز کردم،دستام شروع کرد به لرزیدن ناخوداگاه.سختی سوالات ریاضی حالمو بدجوری خراب کرد.منی که تصمیم داشتم ریاضی رو 70 بزنم.ولی یهو بادیدن سوالات استرس نذاشت کارمودرست انجام بدم و ریاضیم 30 درصد شد.وقتی اومدم خونه، مادرم باخوشحالی و نگرانی گفت شیری یاروباه؟ منم با شرمندگی تموم سرمو انداختم پایین. روزها سپری شدواخباری مبنی براینکه قراره سقف معلمی بشه 24 سال رو شنیدم وبشدت ناراحت. چون امسال متولدین 1 مهر 75 میتونند معلمی قبول شن و من متولد بهمن 74 هستم
خدایا اخه حکمت این چی میتونه باشه واقعا؟ تا اعلام نتایج 99 صبر کردم.. اما........ اما... خدایا شکرت.. شکرت الله.. خدایا حکمتتو شکر. بله دوستان. من بهترین نتیجه عمرمو گرفتم و رتبم 3385 زیرگروه یک در منطقه دو شد. با اینکه میتونستم با ریاضی 70 درصد رتبه خیلی بهتری کسب کنم ولی باز راضیم .. چون با همین رتبم میتونم پزشکی پولی درس بخونم. بالاخره دارم به ارزوی دوران کودکی و نوجوانیم میرسم.از رتبه 160 هزار کشوری رسیدم به رتبه 3385 زیرگروه یک در منطقه دو.ِ
خدایا صدهزار مرتبه حکمتتو شکر. در معلمی بروم بسته شد ولی خدا در دیگه ای رو به روم باز کرد.
گر خداوند ز حکمت ببندد دری.، ز رحمت گشاید در دیگری.....
شوخیهای کامنتی به انتخاب حمید آقالویی - 11 مهر
