نام و نام خانوادگی : حسین داودی
نام شهر و استان : اهواز
سال های حضور در کانون : 5 سال
مصاحبه گر : نازنین زمانیان
تراز اردیبهشت: 12417
تراز تیر : 12411
تراز نهایی: 9838
1- آقای داودی قبولیتون در کنکور سراسری رو تبریک میگم لطفا خودتونو معرفی بکنید و رتبه کنکور، رشته و دانشگاه قبولی و اینکه در کدام شهر درس خوندید رو بگید.
سلام خسته نباشید خیلی ممنونم
من حسین داودی هستم.
رتبه ی ۱۱۰ منطقهی ۲ و ۲۲۸ کشور کنکور تجربی ۱۴۰۳ از شهر اهواز.
در رشتهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شدم.
2. از چه زمانی به صورت جدی برای کنکور شروع کردید و در سال دوازدهم برنامهریزی شما به چه صورت بود؟
من از همون پایه دهم تمرکز کاملی برای موفقیت در کنکور داشتم اما اگر بخوام دقیق تر بگم از تابستون دهم به یازدهم خیلی جدی تر شروع کردم.
در سال دوازدهم یه برنامه ریزی بلند مدتی داشتم برای اینکه بدونم چه موقعی میخواهم دروس رو به اتمام برسونم و در هر مقطع زمانی چه مرحله ای رو باید پشت سر بگذارم.
۳- برای هر درس چطور برنامهریزی میکردی؟ مخصوصاً برای درسهایی که در اونها ضعف داشتی.
طبق برنامهی قلم چی پیش میرفتم و البته که سعی میکردم همیشه جلوتر از برنامهی قلم چی باشم. بنابراین هفتهی اول تست های مروری و متوسط روبهبالا رو میزدم( چون که قبلا تست های آموزشی رو زده بودم هفته های قبلتر از آزمون پیش رو).در ادامه تست های سخت که از منابع وجود داشت رو میزدم. در هفتهی دوم شروع میکردم به ادامهی برنامهای که از قبل در پیش گرفته بودم و در اواسط هفته آزمون های مرتبط با آزمون قلم چی آخر هفته رو میزدم و با آمادگی خوبی به سراغ آزمون قلم چی میرفتم.
مسلما برای دروسی مثل زیست شناسی که ضعف داشتم سعی میکردم تایم بیشتری اختصاص بدم و بیشتر مرور متن کتاب و آزمون های بیشتر و تک درس رو براش وقت می گذاشتم . سعی میکردم هر روز زیست شناسی توی برنامه ام باشه تا جایی که میشه.
۴-چطور مفاهیم سخت یا درسهای سنگین مثل فیزیک، ریاضی یا زیستشناسی رو یاد میگرفتی و مرور میکردی؟
برای دروس محاسباتی کامل سر کلاس به تدریس معلم گوش میدادم و خلاصه ای از مطالب مهمی که سر کلاس گفته بودند رو توی جزوه اشون مینوشتم. بعد سریع میرفتم سراغ منبع اول و تست های آموزشی زیادی از منابع مختلف میزدم. اگه مطلبی رو درست درک نکرده بودم میرفتم اون خلاصه ها یا درسنامه ی کتاب کمک درسی رو برای اون مبحث مطالعه میکردم.
برای زیست و شیمی اول یه دور روزنامه وار متن کتاب رو می خوندم و میفهمیدم که اون مبحث یا اون فصل ماهیتش درباره ی چیه. بعد سر کلاس معلم دقیق گوش میدادم و هر نکته ی مهمی که میدیدم استاد میگن رو حاشیه نویسی میکردم. سپس خودم دقیق ، کامل و مفهومی دوباره متن کتاب رو میخوندم و سعی می کردم تا حدودی حفظ هم بکنم متن رو. بعد میرفتم سراغ منبع اول و تست های آموزشی رو میزدم و پاسخنامه رو هم کامل مطالعه میکردم برای تک تک گزینه های هر سوال. بعد نکته های مهم رو حاشیه نویسی میکردم و اون مطالب مهم تر در متن کتاب رو هایلایت میکردم مثلا قید های زیست شناسی.
۵-از چه زمانی در آزمونهای آزمایشی قلمچی شرکت کردی؟ به نظرت این آزمونها چه کمکی بهت کردن؟
من از کلاس هشتم در آزمون های کانون شرکت میکردم.مهم ترین کمکی که به من کردن ، با برنامه ریزی درس خوندن من و نظم دادن به مطالعه ام بوده.
۶-بعد از هر آزمون چطور تحلیل میکردی؟ آیا دفتر برنامهریزی یا دفترچه تحلیل داشتی؟
نگاه می کردم به غلط ها و نزده هام و سعی میکردم ببینم مشکل چی بوده. سپس نکات توی پاسخنامه رو به کتاب اضافه میکردم و یه برآیند کلی هم در انتها از آزمون داشتم. سوالاتی که درست زدم اما بهشون شک داشتم رو دوباره حل میکردم. البته تمام سوالات زیست رو دوباره نگاه میکردم چون ضعف داشتم توی این درس.
یه دفترچه کوچیکی داشتم که توی اون بی دقتی هام و استراتژی هایی که باید سر آزمون به کار میگرفتم رو می نوشتم.
۷-در مسیر کنکور چطور انگیزه ات رو حفظ میکردی؟ با خستگی، ناامیدی یا افت روحیه چطور کنار میاومدی؟
بزرگترین تفریح من توی کل زندگیم رفتن پیش فامیلامون بود که متاسفانه من هیچ فامیلی توی اهواز ندارم. پس سعی میکردم همیشه از طریق فضای مجازی با دوستام در ارتباط باشم یا اینکه با خواهرم فیلمی سریالی چیزی میدیدیم. هر موقع هم که دچار افسردگی میشدم با دوستام صحبت می کردم یا اینکه با هم سالن می گرفتیم و بعد آزمون فوتسال بازی میکردیم.
۸- نقش خانواده، مشاور یا دوستان در موفقیتت چقدر مؤثر بود؟ چه کمکی ازشون گرفتی؟
قطعا قدرت معنوی خانواده در این راه غیر قابل انکاره و نمیشه اصلا ازش چشم پوشی کرد. اگر زحمات پدر و مادرم و همراهی خواهرم در تمام این سال ها نبود امکان نداشت به این موفقیتی که رسیدم برسم.
۹-به نظرت رایجترین اشتباه داوطلبها در سال کنکور چیه که باید ازش پرهیز کنن؟
این هست که خیلی دنبال نتیجه هستن یا اینکه انقدر در درس غرق میشن که هیچ وقتی برای استراحتشون قرار نمیدن. سعی کنن با منطق و برنامه درس بخونن که هیچ چیزی مهم تر از برنامه درست نیست و با یه حداقل ساعت مطالعه دیگه نیازی به ساعت مطالعه نجومی نیست که باعث بشه نوسانی درس بخونن.
۱0-در روزهای پایانی چطور مرور و جمعبندی میکردی؟ آیا برنامهی خاصی داشتی؟
سعی میکردم طبق برنامه ی آزمون های قلم چی که برای جمع بندی طراحی شده بود پیش برم و اول موضوعی جمع بندی رو انجام میدادم بعد به شکل پایه به پایه و بعد به صورت جامع. به این صورت که اول آزمون میدادم و بعد می رفتم اون قسمت هایی از کتاب که یادم رفته بود رو دوباره مطالعه و مرور میکردم.
۱1-روز قبل و خودِ روز کنکور چطور گذشت؟ استرست رو چطور کنترل کردی؟
والا مثل روز های کاملا عادی بود حتی از روز هایی که آزمون قلم چی داشتم کمتر استرس گرفتم با وجود اینکه آدم به شدت استرسی هستم. چون دیدم که کنکور ریاضی های آسون بوده و کمی خیالم راحت تر شد. من نزدیک به ۸۰ آزمون جامع زده بودم و دیگه استرس آزمون جامع زدن ازم دور شده بود و با آرامش کامل آزمون رو دادم البته که مراقب های سر جلسه باعث شدن زیستم خراب بشه کمی اما در کل همه چیز طبق برنامه ام جلو رفت.
۱2-اگه به عقب برگردی، کاری هست که متفاوت انجام بدی یا بهترش کنی؟
قطعا سعی میکنم که کمتر از گوشی استفاده کنم و اگه از همون سال دهم مشاور و معلم داشتم یا حداقل با بچه های قوی بیشتر در ارتباط بودم ساعت مطالعه و تعداد تست هام رو بیشتر می کردم و شاید پر انرژی تر درس میخوندم.
اما در کل از عملکردم راضی هستم.
