نام و نامخانوادگی: حسین قمی
مقطع و رشته: دوازدهم علوم انسانی
نام شهر و استان: چالوس _ مازندران
میانگین تراز: 6312
ازچه سالی عضو کانون بوده و چند آزمون شرکت کرده است:
از ششم - ششمنهمدهمیازدهمدوازدهم و ۱۲۳ آزمون اصلی و هدیه
شغل و تحصیلات مادر: خانهدار - دیپلم
شغل و تحصیلات پدر: بازنشسته _ فوقلیسانس
مصاحبهگر: خانم منصورسمائی
_آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمونها چه بود؟
خیر ،در هیچ آزمون اصلی غیبت نداشتم و به طور پیوسته در تمام آزمون ها حاضر بودم.فقط در یک آزمون هدیه غیبت داشتم که آنهم دلیلش سرما خوردگی شدید بود. اما لازم به ذکر است بلافاصله بعد از ظهر فایل را دانلود کرده و سوالات را بررسی کردم.
_پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
پیوستگی در آزمون های برنامه ای کانون ناخودآگاه یک نظم محسوسی را وارد ساختار مطالعاتی دانش آموز میکند و دانش آموز با توجه به کارنامه هایی که جمعه های بعد از آزمون دریافت میکند توانایی این را دارد که دو هفته بعد خود را در ذهنش ترسیم کند و به کمک برنامه راهبردی به این دورنما پایبند باشد و من هم از این قاعده مستثنی نبودم.
_ آیا در آزمونهای هدفگذاری شرکت میکنید؟
بله،مهمترین انگیزهام برای شرکت در این آزمونها ارزیابی و محک مطالب خوانده شده در هفته اول بود .آزمونهای هدفگذاری مانند یک آینه ایرادات کار هفته اولم را نمایان میساخت تا آنها را الساعه اصلاح کرده و با خود به هفته دوم نبرم ؛ فایده دیگرش هم این بود که با توجه به درصد ها میتوانستم برنامه پخته تر و منعطف تری برای هفته دوم منتهی به آزمون داشته باشم.
_آیا در آزمونهای مشابه پارسال شرکت میکنید؟
بله،وجه تسمیه این آزمون که به این نام خوانده میشود همین است که بشود با کمک آن یک بار شرایط آزمون را کاملا شبیه سازی کرده تا با دید جامع تری سر جلسه حاضر شد و برترین انگیزه من هم همین بود.من اغلب سعی می کنم آزمون مشابه را تا پیش از ظهر پنجشنبه به اتمام برسانم تا در فرصت باقی مانده برای آزمون ایرادات و اشکالات احتمالی خودم را رفع کنم که برای شخص خودم خیلی فایده داشت ؛ آزمون مشابه دقیقا مانند چراغ چِک خودرو ست که به راننده میگوید کجای کار میلَنگد تا در اسرع وقت آن قسمت را اصلاح کند.
_شرکت در این تعداد آزمون چه دستاوردی برایتان داشت؟
به نظرم مهمترین دستاورد و ثمره آزمون دادن زیاد آشنا شدن با انواع رایج سوالاتی ست که ممکن است دانش آموز کنکوری سر جلسه آزمون اصلی یعنی کنکور با آن مواجه شود که این خودش بسیار عالی است.
_مطابق برنامه راهبردی حرکت میکردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی میکردید؟ برنامه ی مدرسه و آزمونها هماهنگ بود؟
در پاسخ به سوال اول باید بگویم بله به نوعی ریل گذاری درسی من بر اساس برنامه راهبردی است.
من با توجه به کارنامه اصلی ، اشتباهات و کارنامه مبحثی که در سایت کانون قرار می گیرد برای هفته پیش رو برنامه ریزی میکنم و حد الامکان با صلاحدید مشاور و پشتیبان برایشان زمان معقولی در نظر میگیرم.
گاهی برنامه آزمون و مدرسه هماهنگ نیست و این یک چیز کاملا عادی و طبیعی ست ( مانند زمان امتحانات میانترم و... ) اما این هنر دانش آموز است که بتواند این دو را همگام هم پیش ببرد تا به قولی نه سیخ بسوزد نه کباب!
_نقاط قوت شما کدام درسها بودند؟ روش مطالعه آن ها را توضیح میدهید؟
عربی ،علومفنون ، جامعهشناسی
عربی: ابتدا به ساکن خودم را ملزم میکنم که بر لغات آن درسی که قصد مطالعه اش را دارم کامل مسلط شوم چون به تعبیری میشود گفت فونداسیون کار همین لغات اند! بعد از تسلط بر لغات سعی میکنم بدون استفاده از متن ترجمه شده توسط استاد خودم با دانشی که از لغت های درس کسب کردم متن را ترجمه کنم و جاهایی که مشکل داشتم از آن متن ترجمه شده کمک بگیرم و بعد از بستن بخش واژگان و ترجمه و تست های آنها سراغ قواعد میروم که اول یک دور متن کتاب را مطالعه میکنم و بعد از جزوه استاد آن مبحث را مورد بررسی بیشتر قرار میدهم.
فنون: این درس را طی چند بخش توضیح میدهم:
تاریخادبیات: برای این قسمت فقط متن کتاب را چندین و چند بار خوانده و مرور میکنم زیرا تکنیک خاصی ندارد.
سبکشناسی: سعی میکنم خودم را در فضای اجتماعی_سیاسی دوره شاعر قرار دهم ؛ مثلا در سبک خراسانی وقتی حکیم فردوسی میفرماید :
سپه را به جنگ اندر آورد شاه
بجنبید ناچار دیگر سپاه
به مراتب با حال و هوای فکری سبک عراقی که جناب سعدی شیرین سخن میفرماید:
ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم
فرق دارد ؛ پس باید سعی شود خود را در آن حال و هوا قرار داد.
آرایهادبی: چاره کار آشنایی با تست های متنوع است البته استمرار حرف اول را در تسلط بر این بخش میزند.
عروضوقافیه: به نظرم داشتن استاد خوب بسیار بسیار کمک کننده ست ؛ باید سعی شود در مدرسه و سر کلاس نهایت حواس خود را به تخته و کلاس و معلم داد ؛ جا دارد در اینجا از استاد خوبم جناب آقای دکتر مختاری نژاد یاد کنم که بیشترین نقش را در پیشرفت من ایفا کرده اند.
جامعهشناسی: این درس را هم باید خوب حفظ کرد و خوب فهمید ؛ زدن تست زیاد بسیار مثمر ثمر است.
_دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما میکرد؟
صد البته ؛ با پر کردن منظم و شب به شب دانش آموز میتواند ضعفهای خود را به راحتی شناسایی کند.
_مهمترین چیزی که در این سالها از کانون و آزمونها یاد گرفتهاید چیست؟
نظم داشتن ؛ استمرار داشتن و مدیریت زمان سر جلسه مهم ترین ثمراتی ست که کانون برای من به ارمغان آورد.
_تکنیکها و روشهای مدیریت زمان را نمرین و استفاده میکردید؟
بله مهمترین آنها که به من کمک بسیار بسیار زیادی در ذخیره زمان و مدیریت آن کرد تکنیک ضربدر و منها بود ؛ من این روش و دیگر روشها را مکرراً تکرار میکنم ؛ چه زمان تست زنی در خانه و چه در سر آزمون اصلی.
_تحلیل آزمون را چگونه انجام میدادید؟
متقدم قبل از تحلیل آزمون بایستی تحلیل کارنامه صورت گیرد!
و به همین منظور بعد از اینکه تراز ؛ درصد دروس و دیگر اطلاعات مهم را بررسی کردم ؛ سوالات دفترچه آزمون را به سه دسته تقسیم میکنم:
۱. سوالات با پاسخ درست
۲. سوالات با پاسخ غلط
۳. سوالات نزده
برای دسته اول فقط یک دور خیلی سریع پاسخنامه را میخوانم تا اگر نکته ای بود که مرا از راه سریعتر و مطمئنتری به جواب میرساند را از دست ندهم.
و برای گروه دوم ابتدا علت غلط شدن پاسخ را در میآورم ؛ بعد از انجام این کار پاسخنامه را با دقت میخوانم و نکته مهمش را یادداشت میکنم.
برای دسته آخر هم باز پاسخنامه را مطالعه میکنم ؛ مانند همان مراحلی که برای دسته دوم انجام میدهم.
_شما از چه منابع کانون استفاده میکردید؟ اینمنابع چه ویژگی هایی داشتند؟
من از منابع مختلف کانون استفاده میکنم اما کتابی که میخواهم به آن اشاره کنم که بسیار بسیار به من کمک کرد و مهارت آزمون دادنم را تقویت کرد کتاب سه سطحی جامع بود که گنجینه ای از سوالات دستچین شده از آزمون های مختلف کانون در سالهای گذشته با درجه های سختی متفاوت و البته استاندارد و مطابق با کنکور بود.
_ درطول این همه سال خسته نشدید؟ چه چالش هایی امسال داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام میدادید؟
خستگی بخش لاینفک مسیر یک کنکوری است اما مطلب مهم در اینجا این است که اصولی و درست به رفع خستگی پرداخته شود ؛ من خودم به شخصه با خواندن اشعار و متون لطیف ادبی خستگی خود را رفع میکنم به خصوص اشعار اعجاز انگیز جناب مولوی ؛ که خودش هم چنین میگوید:
من آن مولای رومی ام که از نطقم شکر ریزد...
_ چرا کانون را در این سالها انتخاب کردید؟ چگونه با کانون آشنا شدید؟ کسی از خانواده یا بستگان عضو کانون بود؟
به دلیل اینکه کانون یک سیستم آموزشی معتبر و مطابق با استانداردهای روز جهانی در حوزه های مختلف آموزش است که این خود دلیل محکمی بر این انتخاب است.
من خودم از طریق برادرم که کانونی بود با کانون قلمچی آشنا شدم زیرا او نیز رضایت زیادی داشت.
بله ؛ همانطور که گفتم برادرم و دیگر دوستان نیز عضو کانون بودهاند.
_ نقش آموزشی خانواده ، بالاخص پدر و مادر در این سالها چگونه بود؟
ایشان همیشه و همه جا مرا پشتیبانی کرده اند به طوری که زبان قلم به شرح شَأنشان الکن است ؛ پدرم در بعد آموزش و به خصوص در درس اقتصاد اکثر مواقع به من کمک میکردند زیرا ایشان چندسالی مدرس اقتصاد بودند.
_ آیا پدر یا مادر نتایج آزمون را میدیدند؟ در صورت افت خودتان یا خانواده چه عکس العملی داشتند؟
بله اتفاقا بعد از دریافت کارنامه خودم کارنامه را نشانشان میدادم. وقتی افت میکردم خانواده به هیچ وجه مرا مواخذه نمیکردند و پدرم در این مواقع آن جمله معروفش را به من میگفت: آزمون های کانون و آزمون های مدرسه همگی وسیله ای هستند برای انعکاس ضعف هایت تا روز به روز وضعت بهبود پیدا کند و به جای غصه خوردن باید برای برطرف کردن این کاستی ها اقدام کنی.
_ از سایت کانون و مجله آزمون استفاده میکردید؟ کدام بخش ها برای شما جالب تر بود؟
بله ؛ جذاب ترین بخش سایت قسمت مصاحبه با رتبه برتر ها بود.
_ به نظرتان مهمترین ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟
از نظر خودم توکل بر خدا ؛ نا امید نشدن از نتیجه نامطلوب و درس گرفتن از اشتباهات.
و در نهایت کمال تشکر و قدردانی را از کانون فرهنگی آموزشی قلمچی دارم که این فرصت را در اختیار بنده قرار داد.
