نام و نام خانوادگی : معصومه عیدی زاده
مقطع و رشته : فارغ التحصیل تجربی
نام شهر و استان : شوشتر - خوزستان
میانگین تراز : ۵۸۰۰
شغل و تحصیلات مادر : دیپلم - خانه دار
شغل و تحصیلات پدر : دیپلم - آزاد
مصاحبهگر : علی اصغر صفرچی
آیا زمان هایی که خسته می شدید چگونه به وضعیت مطالعه بر می گشتید؟
هر از گاهی به شدت ناامید می شدم و نمی توانستم مباحث آزمون مربوطه را بخوانم و گاهی هم برنامه ام را مطابق نقاط ضعف و قوت خود می نوشتم و برای مدت کوتاهی از برنامه راهبردی فاصله می گرفتم و به محض خواندن مطالب مورد نظرم به مسیر آزمون ها باز می گشتم .
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
حقیقتا مسیر کنکور من بسیار پرفراز و نشیب بود .سال های اول که با مسیر کنکور آشنا نبودم بسیار آزمون و خطا داشتم و همه ی زمان خود را صرفا صرف دیدن ویدئو های آموزشی متعدد می کردم و کم پیش می آمد که آزمون دهم و دلیل آن هم ترس از محک زدن خودم بود و حتی اگر آزمون می دادم تحلیل نمی کردم تست نمی زدم و فکر می کردم که دیدن تدریس دبیر های مختلف می تواند به من کمک کند و درصورتی چیزی که باعث پیشرفت می شود آموزش توسط یک دبیر بخصوص و یا یک درسنامه ی بخصوص و سپس زمان گذاشتن به صورت شخصی بر روی مطالعه ی دروس و تست زدن و آزمون دادن زیاد است .از یه زمانی به بعد بازخوردی که آزمون هایم نشانم داد مرا متوجه ی آن کرد که مسیرم اشتباه است و از این طریق توانستم مسیر صحیح کنکور را پیدا کنم و مرتب و پیوسته در آزمون ها شرکت کردم .
شرکت در این تعداد آزمون چه دستاوردی برایتان داشت؟
کنترل و مدیریت زمان در جلسه ی آزمون و توانایی پیدا کردن سوالات متوسط و آسان و عبور از سوالات سخت مهم ترین دستاورد من بود .
مطابق برنامهی راهبردی حرکت میکردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی میکردید؟برنامهی مدرسه و آزمونها هماهنگ بود؟
اغلب مطابق با برنامه ی راهبردی پیش می روم مگر در مواردی که بدانم بعضی دروس را باید زودتر بخوانم و یا بدانم که ضعف من در درس خاصی بیشتر است که در چنین مواردی برنامه ی خود را به کمک مشاور عزیزم خانم زلقی کمی تغییر می دهم .
نقاط قوت شما کدام درس ها بودند؟ روش مطالعه آن ها را توضیح می دهید؟
درس زیست شناسی و فیزیک نقاط قوت من هستند .
زیست شناسی : ابتدا تدریس استاد موقاری آلا را می بینم و سپس کتاب درسی را می خوانم و سپس تست می زنم و نکات را در پاسخنامه علامت گذاری و مرور می کنم .
فیزیک : ابتدا تدریس استاد یحیوی را می بینم و سپس جزوه ی ایشان را به دقت برسی می کنم و سپس تست می زنم .
دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما میکرد؟
بله . من ابتدا دفتربرنامه ریزی را پر نمی کردم و هدفم صرفا اجرای برنامه ای بود که مشاورم به من داده بود و گمان می کردم که روزانه ۱۰ ساعت مطالعه دارم در صورتی که از زمانی که شروع به پر کردن دفتربرنامه ریزی کردم متوجه شدم مطالعه ی من بسیار کمتر از آن بود و توانستم پله پله و به کمک دفتربرنامه ریزی ساعت مطالعه و تعداد تست خود را افزایش دهم .
مهمترین چیزی که در این سال ها از کانون و آزمون ها یاد گرفته اید چیست؟
ادامه دادن به طی کردن مسیر تحت هر شرایطی.
تکنیکها و روشهای مدیریت زمان را، تمرین و استفاده میکردید؟
بله آشنا هستم و استفاده می کنم .
در چه درسهایی با تغییر روش تغییر رادیکال داشتید؟ روش مطالعه این درسها را توضیح میدهید؟
درس ریاضی ابتدا به شدت مشکل داشتم به همین دلیل مرتبا اساتید خود را عوض می کردم و پیشرفتی نمی کردم . مسیر خواندن این درس را تغییر دادم به این صورت که فقط تدریس یک استاد را ببینم . سپس با کمک جزوه ی استاد مربوطه مبحث را دسته بندی کنم و به صورت خلاصه بنویسم که هر گروه و دسته از مطالب را با تست به چه روشی حل می شود . و بعد به سراغ تست زدن بروم و سعی کنم متوجه شوم هر سوال از کدام دسته تستی است که نوشته ام.
در طول این همه سال خسته نشدید؟ چه چالشهایی امسال داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام میدادید؟
من زمان های ناامیدی بسیار زیادی را گذراندم .کلاس دهم که بودم از بهمن ماه دیگر مدرسه نرفتیم و از آن جو شاد و رقابتی که با دوستانم داشتیم خارج شدم کلاس های مجازی مدرسه را دنبال نمی کردم و به سراغ کلاس های آنلاین و دی وی های ضبط شده ی موسسات رفتم و این عامل افت من شد .من هر روز بیشتر افت می کردم و روحیه خود را به شدت از دست دادم .خودم را به شدت محدود کرده بودم و از موبایل اصلا استفاده نمی کردم و حتی یه تفریح ساده هم نداشتم و اینکار هم باعث از دست دادن بیشتر روحیه ی من شد .
اما با کمک پدر و مادرم و استفاده ی کنترل شده از موبایل و فضای مجازی ،رفتن به تفریحات ساده و کوتاه مثل پیاده روی و یا سینما و...به من کمک کرد و روحیه ی من را کمی بهتر کرد و دوباره شروع به پیشرفت کردم .
چرا کانون را در این سالها انتخاب کردید؟ چگونه با کانون آشنا شدید؟ کسی از خانواده یا بستگان عضو کانون بود؟
از طریق مدرسه
نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در این سالها چگونه بود؟
پدر و مادر هر دو به شدت حامی من بودند و پدر که از هیچ حمایت مالی دریغ نکردند و مادر هم به شدت مرا دلگرم به ادامه دادن و جا نزدن می کردند .
آیا پدر یا مادر نتایج آزمون را میدیدند؟ در صورت افت خودتان یا خانواده چه عکس العملی داشتند؟
سال های گذشته خیر نتایج خوبی نمی گرفتم و نشان آنها نمی دادم . ولی امسال خودم را موظف کردم که همه ی کارنامه های خود را نشان شان بدهم و آنها را درجریان کوچک ترین افت و یا پیشرفتی قرار دهم اگر پیشرفت کنم که تشویق می کنند و اگر هم افت کنم مرا دلسرد نمی کنند بلکه تشویق به ادامه دادن و جا نزدن و تلاش بیشتر می کنند .
از سایت کانون و مجله آزمون استفاده میکردید؟ کدام بخشها برای شما جالبتر بود؟
بله . در واقع اگر من توانستم مسیر صحیح درس خواندن را پیدا کنم به کمک همین آزمون دادن و مطالعه ی روش مطالعه ی دوستانی بود که مصاحبه ی آن ها در سایت قرار داده می شد .
به نظرتان مهمترین ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟
ادامه دادن پس از افت های متعدد .
و سخن آخر :
ما انسانیم ،طبیعی است که گاه خسته و ناامید شویم
ولی کم نیاورید
ادامه دهید و صبور باشید
مطمئنا به نتیجه ی خوبی میرسید…
