نام و نام خانوادگی: سید فرید موسوی فراز
رتبه کنکور در سال ۱۴۰۴ : ۱۱۶ کشوری و ۴۵ منطقه ۱ تجربی و رتبه 6 پنج درصد
شهر و استان: شیراز، فارس
میانگین تراز: ۷۲۰۰
از چه سالی عضو کانون بودهاید؟در چند آزمون شرکت کردید؟ سال دهم به مدت ۳ سال، ۸۴ آزمون برنامهای کانون
شغل و تحصیلات مادر: خانهدار، فوق دیپلم علوم تجربی
شغل و تحصیلات پدر: بازنشسته، دکترای حقوق
درصدهای کنکور (تیر و اردیبهشت):
درصدهای کنکور اردیبهشت: زیست شناسی ۸۵ ٪ / شیمی۸۲٪ / فیزیک ۹۱ ٪ / ریاضی ۸۵٪ و زمین شناسی ۶۴٪
درصدهای من در تیرماه: زیست شناسی ۹۱٪ / شیمی ۷۷ ٪ / فیزیک ۸۵ ٪ / ریاضی ۷۰ ٪ و زمین شناسی ۷۳ ٪
تراز کنکور (تیر و اردیبهشت): کنکور اردیبهشت ۱۲۵۱۱ / کنکور تیر ۱۲۴۷۲
تراز سوابق تحصیلی: ۱۰۴۵۰
نام مصاحبهگر: آیناز هوشمند

شما چگونه با کانون آشنا شدید؟
از طریق تبلیغات و دیدن نتایج برترهای سال قبل با کانون قلم چی آشنا و علاقمند به شرکت در آزمونها شدم.
نمرات و ترازتان در هر درس چگونه بود؟
نمراتم به ترتیب در دروس تخصصی، ریاضی و فیزیک نمره ۲۰، زیست شناسی و شیمی نمره ۱۹/۵ و همچنین در بین دروس عمومی: زبان انگلیسی و دینی نمره ۲۰، فارسی و عربی نمره ۱۹/۵، هویت اجتماعی نمره ۱۸/۷۵ و سلامت و بهداشت ۱۷/۵ شد.
معمولا آزمونها را به صورت حضوری شرکت میکردید یا آنلاین؟ علت آن چه بود؟
اکثراً آزمونها را حضوری شرکت میکردم، با این هدف که شرایط و فضای آزمون کنکور را برای خودم شبیه سازی و شخصیسازی کنم، از عادت کردن به نشستنهای طولانی و حفظ تمرکز حین حل سوالات گرفته تا مدیریت کردن زمان و کنترل پرش ذهنی حین آزمون و حتی پیدا کردن لباس و پوششی که برای آزمون دادن در آن راحتتر بودم.

آیا در آزمونها غیبت میکردید و علتی برای غیبت کردن داشتید؟
خیر، همیشه اولویتم این بود که آزمون را حتما حضوری شرکت کنم و اگر نمیتوانستم سرجلسه ی آزمون حاضر شوم، آزمون را آنلاین شرکت میکردم. چون از نظرم هر آزمون فرصتی برای شناختن نقاط ضعف و قوت علمی و عملکردی ام بود.
آیا مطابق با برنامه راهبردی درس میخواندید؟چطور آن را شخصیسازی میکردید؟روشتان چه بود؟
بله برنامه راهبردی اساس اصلی برنامه ام برای پیش روی در هر درس بود. با توجه به نقاط قوت و ضعف و نیازهای خودم آن را شخصیسازی میکردم؛ به طور مثال اگر در درسی در مدرسه و کلاسهایم عقبتر از برنامه راهبردی بودم آن مطالب را موقتا حذف میکردم و در آزمون بعدی و همچنین ایستگاههای جبرانی مجدداً برای آن زمان میگذاشتم. همچنین بودجه برنامه را طوری تقسیم میکردم که در طول دو هفته تمام مطالب را خوب خوانده و تست زده و مرور کرده باشم.
اگر از برنامه راهبردی عقب می افتادید ، چه راه حلی برای جبران ناهماهنگی داشتید ؟ چطور دروس عقب افتاده را می خواندید؟
معمولا تلاش میکردم تستها را به صورت پیمانهای حل کنم. هر زمان که ناهماهنگی با برنامه راهبردی پیش میآمد، از تعداد تستهای مطالبی که تسلط کافی در آنها کسب کرده بودم کسر میکردم و زمان آن را برای دروسی که در آن عقب افتاده بودم میگذاشتم.

تحلیل آزمون را چقدر جدی میگرفتید و چطور انجام میدادید؟ روش شما برای تحلیل آزمون چگونه بود؟ آیا همه سوالات را بررسی میکردید؟
هدف اصلی من از شرکت کردن در آزمون، تحلیل کردن نتیجه آن و شناخت پیدا کردن روی خودم بود؛ به همین دلیل تحلیل آزمون را با دقت بالا انجام می داد. برای این که عملکردم سر جلسه ی آزمون را ارزیابی کنم و ضعف های آموزشی و یادگیری های ناقص و نکات فراموش شده را پیدا کنم، روش من برای تحلیل آزمون به این صورت بود که تمام سوالات را یک بار دیگر به طور دقیق بخوانم. سوالات غلط و نزده را با تمرکز بالا دوباره بررسی و حل می کردم که متوجه شوم چرا سر جلسه ی آزمون نتوانستم آن را حل کنم و همچین سوالاتی که صحیح حل کرده بودم را روخوانی می کردم با هدف این که نکات کلیدی را برای خودم مرور کنم و همچنین راه حلهای جدید و خلاصهتر را یاد بگیرم.
بعد از هر بار تحلیل آزمون، برای پیشرفت کردن در آزمونهای بعدی چطور هدف گذاری میکردید؟ چه برنامهریزی انجام میدادید؟
برنامهام برای پیشرفت کردن در آزمون بعدی به این صورت بود که ،بعد از تحلیل نتایج آزمون، ضعفهای آموزشی و عملکردی خودم را پیدا میکردم و تمام تلاش و تمرکزم را روی تقویت نقاط ضعف و اصلاح اشتباهات میگذاشتم. به طور مثال اگر احساس میکردم ضعفم در یک درس به علت روش مطالعه اشتباه است روش مطالعهام را تغییر میدادم و یا اگر احساس میکردم تستهایی که حل میکنم ساده و راحت هستند از منبع درسی دیگری با تستهای چالشی تر و سختتر استفاده می کردم.
کدام دروس نقاط قوت شما بود؟ در مدرسه و آزمون های کانون چه نمراتی کسب می کردید؟ روش مطالعه تان چگونه بود ؟
تقریبا در تمام دروس قوی بودم. چون همیشه سعی می کردم قبل از این که نقطه قوت داشته باشم در هر درس نقطه ضعفی نداشته باشم. اما به طور کلی در دروس زیست شناسی و ریاضی همیشه در مدرسه و در آزمون های کانون نمرات و درصد های بالاتری کسب می کردم. برای خواندن این دروس برنامه ی مشخصی داشتم و روزانه در حجم کم آن ها را پیوسته مطالعه میکردم.
کدام دروس نقاط ضعف شما بود؟ برای پیشرفت کردن در این دروس چه راه حلی به کار بردید؟
در پایه ی دوازدهم شیمی درسی بود که برایم چالش به همراه داشت. برای پیشرفت کردن در این درس، ابتدا تعداد تکرار بخش های مطالعه ی شیمی در طول هفته را افزایش دادم و روش مطالعه ام را تغییر دادم و مطالب را به قسمت های کوچک تر تقسیم کردم و تلاش کردم بر متن کتاب درسی کاملا مسلط شوم و بعد با تهیه کردن منبع درسی سخت تر، زمانم را برای حل تست های چالشی اختصاص دادم.
آیا در کلاس های مدرسه شرکت می کردید؟ به نظرتان شرکت کردن در مدرسه نقش موثری در موفقیت شما داشته است؟
بله. شرکت میکردم. چون به نظرم مدرسه مکمل خوبی برای مطالعه ام بود و به طور کلی علاوه بر آموزش و یادگیری سر کلاسی، رفتن به مدرسه از نظر انگیزشی هم برای من موثر بود. چون با دیدن دوستانم در مدرسه روحیه ام را باز می یافتم و انگیزه ام برای تلاش کردن و جدی تر درس خواندن بیشتر میشد.
آیا از کتاب های کانون استفاده میکردید ؟ چه ویژگی مثبتی داشتند؟
بله از مجموعه کتاب های سه سطحی استفاده می کردم. حل کردن تستهای دشوار و چالشی این کتاب به پیشرفت من در درسهایم مخصوصاً در درس شیمی بسیار کمک کرد.
آیا از سایت کانون استفاده میکردید؟ کدام یک از کارنامههای صفحه شخصی خود را بیشتر استفاده میکردید؟
بله در سایت کانون مصاحبههای رتبه برترها را میخواندم و در صفحه ی شخصی ام تقریبا از تمام کارنامه ها بازدید می کردم. اما کارنامه اشتباهات، پنج نوع درس و پروژه ای را بیشتر استفاده می کردم. برای تحلیل اشتباهاتم و هدف گذاری درس محور در هر پروژه، خصوصا در دوران جمع بندی استفاده از این کارنامه ها بسیار به من کمک کرد.
به نظرتان نقش والدین در کسب این موفقیت چقدر و چگونه اثرگذار بوده است؟
پدر و مادرم همیشه من را در هر زمینه ای حمایت میکنند. اگر کلاس، کتاب و یا هر منبعی نیاز داشتم برایم فراهم می کردند. همچنین همواره از نظر عاطفی حامی من بودند و در تمام دوران تحصیل و زندگی ام حضورشان در کنار من پر رنگ و استوار است.

آیا شخص خاصی هست که بخواهید از ایشان تشکر کنید؟
بله از مشاور مدرسهام آقای صالحی از صمیم قلب تشکر میکنم، برای راهنمایی عالی و انگیزهای که همیشه به من میدادند.
مسیر رسیدن به این موفقیت را چطور طراحی کردید؟ آیا به رتبه شدن فکر میکردید ؟
از نظر مطالعاتی، به طور کامل برنامه راهبردی را مبنا قرار داده بودم و همچنین برای من معیار اصلی برای ارزیابی میزان کیفیت گام هایی که برمی داشتم و اقداماتی که انجام میدادم، نتایج و کارنامه های آزمونم بود، تلاش میکردم که با هدف گذاری اصولی آزمون به آزمون پیشرفت کنم و با تحلیل کردن نتایج اشتباهات را اصلاح و ضعف هایم را تقویت کنم. برای این که به خودم استرس ندهم به رتبه شدن فکر نمیکردم. چون در اصل اولویت اولم، قبول شدن در رشته و دانشگاه مورد علاقه ام بود.
استرس و اضطراب سال کنکور را چطور مدیریت میکردید ؟
گاهی با نوشتن سعی میکردم افکار منفی را از ذهنم بیرون کنم. اما در اکثر مواقع از طریق فعالیت بدنی و دویدن و پیاده روی های طولانی، ذهن و بدنم را با هم همراه میکردم و بعد از آن انگیزه ام برای تلاش کردن بسیار بیشتر میشد و دیگر استرس نداشتم.

آیا اشتباهی داشته اید که اگر به عقب برگردید آن را انجام ندهید ؟ یا فعالیتی بود که از تکرار آن جلوگیری کنید؟
بله. داشتن ذهنیت کلاس محور اشتباهی بود که من مدتی آن را مرتکب میشدم و فکر میکردم برای بهتر یاد گرفتن، حتما باید در کلاس های تقویتی شرکت کنم. اما بعد از گذشت چند ماه متوجه شدم که تلاش خودم برای یاد گرفتن، میزان زمانی که برای آن درس اختصاص می دهم و روشی که برای مطالعه آن درس به کار می گیرم از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین گاهی پیش میآمد که به صورت فرسایشی و بدون استراحت درس میخواندم. این باعث میشد که میانگین ساعت مطالعهام نوسان داشته باشد. بنابراین اگر به عقب برمی گشتم، تلاشم برای یادگرفتن را به طور پیوسته و منظم با یک برنامه ی دقیق مشخص می کردم.
فکر می کنید مهمترین تصمیمی که باعث پیشرفت شما در سال کنکور شد چه بود؟ چه شد که آن تصمیم را گرفتید؟
بعد از گذشت چند ماه از درس خواندنم احساس میکردم که زمان مرده بین بخش های مطالعه ام زیاد شده است و تمرکز کافی برای درس خواندن را در اتاقم ندارم؛ تغییر دادن محیط مطالعه ام تصمیم بسیار مهم و درستی بود که من گرفتم. چون میانگین مطالعه ام کم شده بود و انگیزه ی درس خواندنم داشت تضعیف می شد. مدتی در کمپ و پانسیون مطالعاتی درس میخواندم که از نظرم بسیار مفید بود.

در روزهای خستگی و دل زده گی چه اقداماتی برای بازیابی و مدیریت انگیزهتان انجام دادید؟
سعی می کردم محیط مطالعه ام را تغییر بدهم، با دوستانم کمی وقت بگذرانم و در مطالعه ام تنوع ایجاد کنم که انرژی کافی برای درس خواندن و انگیزه قوی برای ادامه دادن داشته باشم.
دوران جمع بندی و ماه های آخر مطالعه تان را چطور گذراندید؟
ماههای آخر مطالعهام آزمون محور و بر پایه مرور کردن با تست بود. یعنی به جای این که دوباره سراغ درسنامههایم بروم، تلاش میکردم با تست زدن دروس را برای خودم مرور کنم. همچنین با حل کردن سوالات کنکور های اخیر سطح خودم را ارزیابی میکردم. به طور کلی استفاده از این روش برای جمعبندی باعث شد که بدون هیچ نوع استرسی سر جلسه کنکور حاضر شوم طوری که انگار احساس میکردم کنکور هم یکی از آزمونهای کانون است.
درحال حاضر ،چه رشته ای را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟ علت انتخابتان چه بود؟
درحال حاضر دانشجوی پزشکی دانشگاه شیراز هستم، این رشته رؤیای همیشگی من بود و خوشحالم از این که توانستم به این جایگاه برسم.
و در پایان، موفقیت خود را در یک جمله خلاصه کنید.
موفق شدن در کنکور سخت نیست، کافی است که شما در این مسیر متوقف نشوید و هرروز بیشتر از دیروز تلاش کنید. جمله ای که میخواهم بگویم این است « استمرار شما را استثنا می کند»
