گفت و گو با قهرمان پیوستگی آریا نظری فر از لاهیجان
112 آزمون، از هشتم تا رشتهی اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
تا روز کنکور طبق برنامهی کانون پیش رفتم
آریا نظری فر در یک نگاه:
شهر: لاهیجان (استان گیلان)
مدرسهی دبستان: شهید صدوقی
مدرسهی متوسطهی اول: نمونه دولتی شهید نورمحمدی، یاسین
مدرسهی متوسطهی دوم: شاهد، ارشاد
سال های حضور در کانون: کلاس هشتم و از دهم تا دوازدهم انسانی به مدت 4 سال (112 آزمون)
میانگین تراز دوازدهم انسانی: 7318
رتبه: 70 منطقه 2
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی ارشد مهندسی عمران، کارمند راه و شهرسازی
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی ارشد ریاضی، مدرس ریاضی
چگونه بین مطالعه برای امتحانات نهایی و جمعبندی درسها برای کنکور، تعادل برقرار کردی؟
به خاطر شرایط همه گیری کرونا در سال دوازدهم انسانی کلاسهای ما حضوری نبود و به مدرسه نمیرفتم. به صورت آنلاین درس میخواندم و برای بعضی از درسها کلاسهای آنلاین شرکت میکردم. در طول سال تحصیلی تمام تمرکزم روی مطالعه به روش تستی بود و برای تشریحی خوانی زمان زیادی نگذاشته بودم. در ماه خرداد برای هر درسی که لازم بود وقت گذاشتم و تشریحیخوانی را برای امتحانات نهایی انجام دادم. چون در طول سال تستهای زیادی کار کرده بودم و از خودم آزمونهای زیادی چه به صورت جامع و چه به صورت تک درس گرفته بودم، زمانی را که در ماه خرداد صرف مطالعه برای امتحاناتم میکردم، لطمه ای به جمع بندی من نمیزد. البته سال به سال درصد اهمیت امتحانات نهایی بیشتر می شود و قطعاً دانشآموزان باید رویکرد دیگری را نسبت به مطالعهی تشریحی در طول سال تحصیلی اتخاذ نمایند و در دوران امتحانات هم تمرکز بیشتری روی درسها داشته باشند.
با چه روشی جمع بندی را انجام دادی؟
اوایل خرداد ماه بود که برای جمع بندی شروع به آزمون گرفتن با کنکورهای قبل از خودم کردم. به کتابخانه می رفتم. لباسی را که میخواستم در روز کنکور بپوشم می پوشیدم. دقیق و با جزئیات شرایط روز کنکور را برای خودم شبیه سازی می کردم. حتی تغذیهام هم مشابه روز کنکور بود و دلم میخواست روز کنکور شرایط برایم جدید نباشد و به اندازهی کافی تمرین کرده باشم.
هفتهی آخر را با چه برنامهای پیش بردی؟
در روزهای آخر و هفتهی آخر منتهی به کنکور طبق پیشنهادی که کانون داده بود تورق سریع را برای برخی درسها انجام دادم. ما درسهایی داشتیم که نیاز به مرور مجدد مطالب کتاب و نکات داشت. باید میخواندم تا برایم یادآوری شود. مثلاً دینی یا جامعهشناسی یا حتی تاریخ و جغرافیا درسهایی بودند که نیاز به مرور دوباره داشتند. من هم بهترین کار ممکن را که در توانم بود برای این درسها انجام دادم. درسی مثل ریاضی نیاز به این کار نداشتند و مرور مختصر نکات کافی بود.
روز کنکور برایت چگونه گذشت؟
من حتی شب قبل کنکور خواب خیلی راحتی داشتم و روز کنکور هم برایم به خوبی سپری شد. فکر می کنم آزمونهای زیادی که به خصوص در دوران جمعبندی از خودم گرفته بودم به من کمک کرد که در روز کنکور چالشی نداشته باشم. آزمونهای سه روز یک بار و آزمونهایی که خودم جداگانه از خودم میگرفتم باعث شد با آمادگی کامل بتوانم جلسهی کنکور را مدیریت کنم. دوران جمعبندی برای کسب این آمادگی اهمیت زیادی دارد.
کدام درس در کنکور نقطه قوت تو بود؟
من اقتصادم را در کنکور 100 زدم. در دانشگاه هم ابتدا در رشتهی حقوق دانشگاه بهشتی مشغول به تحصیل شدم و بعد از سه ماه تصمیم به تغییر رشته به اقتصاد گرفتم. الان دانشجوی رشتهی اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی هستم.
این درس را با چه شیوهی می خواندی؟
من مطالعهی دقیق درس اقتصاد را از همان سال دهم شروع کرده بودم. در کلاس دهم میتوان گفت تنها درسی که از شیوهی مطالعهی آن راضی بودم، درس اقتصاد بود. این درس را با دقت زیادی کدگذاری و نکتهبرداری کرده بودم. البته مطالب درسی را با این روش به ذهن سپرده بودم ولی در حل مسائل تبحر زیادی نداشتم. برای این درس، نکات را با کمک درسنامههای کتاب آبی کانون مرور می کردم. حل مسائل هم عملیات ریاضی پیچیدهای نمیخواست. منتها مسائل تحلیلی بود و اعداد بزرگی داشت و باید در کنکور در 10 دقیقه به 15 تست پاسخ میدادم. بنابراین مهارت حل مسئله و سرعت عمل خیلی مهم بود. من برای حل مسائل متنوع تر، از تستهای آزمونهای گذشته استفاده میکردم. به نظرم چون تستهای آزمونها با هدف سنجش دانشآموزان طراحی شدهاند، سطح بهتری برای رشد دارند. برای همین همیشه برای تمام درسها یکی از بهترین منابع من برای حل تست، آزمونها بود.
چرا در دانشگاه تصمیم به تغییر رشته گرفتی؟
رتبه و درصدهایم خوب بود و طبق پیش فرضهایی که جامعه به من میداد رشتهی حقوق را انتخاب کردم. روحیات و اخلاقیات من و آیندهای که برای خودم تصور میکردم، با رشتهی حقوق همخوانی نداشت. وقتی حقوق را انتخاب کردم هدفم این بود که در مقاطع بالاتر به سمت حقوق اقتصادی بروم. اما وقتی دیدم در دانشگاه مجبورم حقوق جزایی و مدنی و اساسی و ... را بخوانم و فقط تعداد کمی واحدهای درسی مربوط به حقوق اقتصادی دارم، تصمیم قطعیام را برای تغییر رشته گرفتم. به مباحث فقهی حقوق هم علاقهای نداشتم. پدر و مادرم از تصمیماتم حمایت کردند، اما اطرافیان معتقد بودند حیف است که رشتهام را تغییر بدهم. اما من دوست داشتم رشتهی مورد علاقه ام را بخوانم تا بتوانم در هر جای دنیا که رفتم حرفی برای گفتن داشته باشم. اقتصاد به من ذهنی تحلیلی میدهد و به نظرم با این رشته میتوانم آیندهی خوبی داشته باشم.
112 آزمونی که در کانون دادی چه کمکی به تو کرد؟
مهمترین کمکی که سالها آزمون دادن به من کرد این بود که بتوانم زمانم را در جلسهی آزمون بهتر مدیریت کنم و سرعت عملم را در فهم و حل تستها افزایش بدهم. برنامهی راهبردی آزمونها خیلی هوشمندانه طراحی شده بود و من تا روز کنکور طبق این برنامه درس میخواندم و خودم را آماده میکردم. این برنامه به مطالعات من نظم خیلی خوبی داده بود.
با کدام درس چالش داشتی؟
در درس ادبیات ضعف داشتم. با درصدهای منفی شروع کرده بودم. چالشم با این درس تا کنکور ادامه یافت، اما پیشرفت خوبی داشتم و توانستم به 5 یا 6 از 10 برسم. زمان زیادی در هفته به این درس اختصاص میدادم. از این درس فرار نکردم. تستهای زیادی را به صورت روتین برای ادبیات کار میکردم. سعی می کردم مبحثی خوانی داشته باشم.
میزان مطالعهی روزانه ات چقدر بود؟
دهم و یازدهم که بودم حدود 7 تا 8 ساعت در روز را به مطالعه اختصاص می دادم. سال دوازدهم سعی کردم در طول روز مطالعه را زودتر شروع کنم و میزان مطالعه ام بین 8 تا 10 ساعت در طول روز بود. در فصل بهار و به خصوص خرداد ماه که هم برای امتحانات درس میخواندم و هم جمع بندی انجام می دادم، تقریباً از ساعت 6 صبح کارم را شروع میکردم و میزان مطالعهام افزایش یافته بود. شبها کمی زودتر میخوابیدم، ولی صبحها زود بیدار می شدم و بازده یادگیری ام بالاتر بود.
تحلیل آزمونها را با چه روشی انجام میدادی؟
من تمام تستها را صرف نظر از اینکه چه جوابی به آنها داده بودم، تحلیل میکردم. نکاتی را هم که از تستها استخراج میکردم برای اینکه بتوانم مرور بهتری داشته باشم، در گوشیام یادداشت میکردم تا همیشه همراهم باشد. این کار زمان کمتری از من میگرفت و بازده بهتری داشت. حتی در مسیر هم میتوانستم با گوشی این نکات را مرور کنم. بعد از تحلیل، تستهای بعضی از درس ها را دوباره از خودم آزمون میگرفتم.
نقش پدر و مادرت در مسیر موفقیتت چه بود؟
شرایط خانه برای مطالعات من به خوبی فراهم بود و منابعی که نیاز داشتم برایم تهیه می کردند. اجازه میدادند به طور مستقل این مسیر را پیش ببرم و برای نتایج آزمونهایم من را تحت فشار قرار نمیدادند. من همیشه نتایجم را با آنها در میان میگذاشتم اما ایمان داشتند که کارم را به خوبی انجام میدهم. از تصمیمات من حمایت میکردند و در نهایت هم از تصمیم من برای تغییر رشته حمایت کردند تا بتوانم علاقهام را دنبال کنم.
و اما نکتهی آخر ...
به دوستان دانشآموزانم پیشنهاد میکنم اگر مستعد کسب رتبههای خوب در کنکور هستید و برای رسیدن به موفقیت تلاش زیادی کردهاید، موقع انتخاب رشته کاری به پیش فرضها و فضای حاکم بر جامعه نباشید و بر طبق شرایط و علایق خودتان انتخابتان را انجام بدهید. کنکوریهای امسال فاصلهی زیادی با این تصمیم مهم ندارند و باید از الان به این موضوع فکر کنند. من دوستی دارم که با هم در یک خوابگاه هستیم و تا ترم 5 در رشتهی برق دانشگاه امیرکبیر درس می خواند و رتبهاش 100 شده بود. چون علاقه نداشت دوباره کنکور داد و الان در رشتهی مشاوره دانشگاه شهید بهشتی درس میخواند. من اجازه ندادم چند ترم بگذرد و زود مسیرم را عوض کردم. بهتر است از ابتدا انتخاب صحیحی داشته باشیم. اگر کسی رشتهاش را دوست داشته باشد، بازار کارش را خلق می کند.
