سیده مهرناز سیدی از مشهد، از کلاس هشتم تا رتبهی 3 کشوری رشتهی انسانی
همان روز آزمون تحلیل را انجام میدادم
سیده مهرناز سیدی در یک نگاه:
شهر: مشهد (استان خراسان رضوی)
رتبهی انسانی : 2 منطقه 1 و 3 کشوری
مدرسهی دبستان: امام رضا (ع)
مدرسهی متوسطهی اول: فرزانگان 1
مدرسهی متوسطهی دوم: فرزانگان 1
میانگین تراز دوازدهم: 8180
سابقهی حضور در آزمونهای کانون: پنجم و ششم دبستان و از کلاس هشتم تا دوازدهم انسانی بهمدت 7 سال (145 آزمون)
تحصیلات و شغل پدر: دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی عمران، مهندس عمران
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی کتابداری و علوم قرآنی، خانهدار
درصدهای کسب شده در کنکور انسانی 1401:
ادبیات: 77 عربی: 85 دینی: 96 زبان: 85
ریاضیات: اقتصاد: 92 ادبیات تخصصی: 97 عربی تخصصی: 95
تاریخ و جغرافیا: 84 علوم اجتماعی: 100 فلسفه و منطق: 70 روانشناسی: 83
چرا رشتهی انسانی را برای ادامهی مسیر خودت انتخاب کردی؟
من از روزهای اولی که وارد متوسطهی اول شدم، متوجه شدم که علاقه و گرایش من بیشتر به سمت درسهای رشتهی انسانی، مثل ادبیات و تاریخ است. این شکاف را بین گرایشی که به ادبیات داشتم و علاقهای که به شرکت در کلاسها داشتم با درسهای دیگر میدیدم. پدر و مادرم هر دو در رشتهی ریاضی درسخوانده بودند و مادرم هم مثل من انسانی را دوست داشتند. من را حمایت کردند تا علاقهام را دنبال کنم. در نهایت رشتهی انسانی را انتخاب کردم و الان هم انتخاب اول من، ادبیات فارسی دانشگاه تهران است.
مطالعهی جدی برای کنکور را از چه سالی شروع کردی؟
من همیشه در سطح مدرسه، خوب درس میخواندم. اما مطالعهی جدی من برای کنکور از نیمسال دوم پایهی یازدهم شروع شد. برنامهریزی و حل تست و نظم در شرکت در آزمونها را جدیتر گرفتم و پایهی یازدهم را تا ماه خرداد جمعبندی کردم. نگران نبودم، چون فرصت خوبی برای جبران داشتم. تابستان هم پایهی دهم را بهخوبی جمعبندی کردم تا در طول سال تحصیلی بتوانم بیشترین زمان را صرف درسهای دوازدهم بکنم. البته تابستان قبل، طبق برنامهی راهبردی درسهای یازدهم را هم مرور کردم. در طول سال هم برای درسهای پایه فقط مرور و حل تست داشتم. این موضوع حجم کار من را در طول سال کمتر میکرد.
میزان مطالعهات را یادداشت میکردی؟
من هم برنامهریزیهایم را مکتوب میکردم و هم میزان مطالعهی هر درس، تعداد تستی که برای هر درس حل میکردم، مجموع ساعات مطالعه و مجموع تعداد تستهایم را مینوشتم. برنامهریزی، مسیر روزهای آینده را به من نشان میداد تا دقیقتر بتوانم روزهایم را بگذرانم. یادداشت گزارش عملکردم هم کمک میکرد تا نواقص و ایراداتم را بشناسم و برای آزمون بعدی، آنها را برطرف کنم. عملکردم را با نتیجهی کارنامهام مقایسه میکردم و اگر کمکاری کرده بودم، آن را جبران میکردم. ممکن بود به تعداد کافی تست کارنکرده باشم یا ساعت مطالعهام کم بوده باشد. مکتوب کردن، موجب رشد عملکرد من میشد.
میزان مطالعهات تا کنکور حدوداً چقدر بود؟
در پایهی یازدهم از روزی 6 تا 7 ساعت شروع کردم. ابتدای تابستان را با روزی 7 تا 8 ساعت شروع کردم و انتهای تابستان، ساعت مطالعهام را به بالای 10 ساعت رساندم. میانگین ساعت مطالعه و کلاسهایم در نیمسال اول دوازدهم حدوداً 12 ساعت بود. کلاسهایم را هم حساب میکنم، چون برای من بازده خوبی داشتند و مفید بودند. در نیمسال دوم هم این میزان به 13 ساعت رسید.
بهترین درصدهایت در کنکور مربوط به چه درسهایی بود؟
جامعهشناسی را 100 زدم. درصد عربی تخصصی من 95 بود و در درس علوم و فنون ادبی یا همان ادبیات تخصصی درصدم در حدود 97 بود که بالاترین درصد را در کشور کسب کردم.
فنون را با چه روشی مطالعه کردی که بهترین نتیجه را در کنکور گرفتی؟
درس فنون سه بخش شامل تاریخ ادبیات، عروض و آرایه است. برای تاریخ ادبیات متن کتاب را میخواندم و برای تثبیت مطالب، تستهای بسیار زیادی کار میکردم. فقط حل تست و مرور زیاد به تثبیت مطالب در ذهن کمک میکنند. برای بخش عروض سماعی تقریباً از زمانی که فنون را شروع کردم، تمرین میکردم. با کمک دیوانهایی که وزن شعر را نوشته بود، شعرها را میخواندم و سعی میکردم وزن شعر را بگویم. این تمرین عروض من بود و من بعد از مدتی تقریباً سماعی شده بودم و وقتی شعری را میخواندم، وزنش را متوجه میشدم. برای آرایه هم طبیعتاً به جز مطالعهی کتاب، تستهای کتابهای مبحثی آرایه را کار می2کردم. برای این مبحث هم تست زیادی کار کردم.
روشت برای مطالعهی جامعهشناسی به چه صورت بود؟
برای این درس تأکیدم بر مطالعه و یادگیری خط به خط کتاب درسی بود و به نظرم نیازی به مطالعهی درسنامه نیست. این درس هم حفظی و مفهومی است و روش من برای این درس، حل تست زیاد و مرور زیاد بود. برای این درس از کتاب جامع آبی کانون هم در کنار سایر منابعم استفاده کردم. من برای بهخاطر سپردن مطالب به خودم فشار نمیآوردم. مفهوم را با مطالعهی کتاب متوجه میشدم و سعی میکردم جزئیات مطالب را با حل تستها یاد بگیرم. حل تست، مکمل یادگیری برای من بود و کمک میکرد همهی مفاهیم در ذهن من ثبت شوند. بهمرور هر چه تست بیشتری کار میکردم نکات بیشتری را یاد میگرفتم و حفظ میکردم.
برای عربی چه روشی داشتی؟
پایهی درسی من برای عربی، از متوسطهی اول خوب بود. اول کتاب درسی را با جزئیات کامل میخواندم. حتی تمرینها را کار میکردم و لغات پاورقی را یاد میگرفتم. بعد درسنامهی کتاب کمکدرسیام را میخواندم و تست کار میکردم. تستهای زیادی کار کردم و همین به من کمک کرد که نتیجهی خوبی بگیرم.
برای تحلیل آزمون چه شیوهای داشتی؟
اهمیت آزمون به تحلیل آن است و اگر آزمونی تحلیل نشود، شرکت کردن یا نکردن در آن عملاً تفاوتی ندارد. من همان روز آزمون، تحلیل را انجام میدادم و در تحلیل، سه دسته سؤالات را بررسی میکردم: اشتباهاتم، نزدههایم و سؤالاتی که به آنها پاسخ درست داده بودم، اما یا شک داشتم و یا در سؤال نکتهی خوب و جدیدی وجود داشت. من در حین آزمون دادن، سؤالات خوب و نکتهدار را برای خودم علامتگذاری میکردم تا در زمان تحلیل، حواسم به آنها باشد. سعی میکردم منبع اشتباهاتم را پیدا کنم. ممکن بود اشتباهاتم ناشی از فراموشی مطالب حفظی یا بیدقتی باشد. ممکن بود زمان کم آورده باشم یا یادگیریام ناقص بوده باشد.
نقش پدر و مادرت را در موفقیتت چگونه ارزیابی میکنی؟
وجود پدر و مادرم در موفقیتم بسیار اثرگذار بود و مایهی امید من بودند. مسیر کنکور مسیری است که ممکن است بچهها بارها خسته شوند و اینجا نقش اولیا مشخص میشود. من زمانی که خسته میشدم با پدر و مادرم گفتوگو میکردم و آنها به من حس خوب اعتمادبهنفس میدادند تا باز هم پرتلاش به مسیرم ادامه بدهم. نقطه عطف تأثیر پدر و مادرم این بود که به من این فرصت را دادند و تشویقم کردند تا در رشتهی موردعلاقهام درس بخوانم. این بزرگترین کمک به من بود که در رشتهای درس میخواندم که آن را دوست داشتم و برای تلاش، انرژی لازم را به من میداد. اگر بهاجبار، رشتهی دیگری را انتخاب میکردم، شاید حتی نمیتوانستم آن را به سرانجام برسانم.

عادت خاصی داشتی که با استمرار در انجام آن، نتیجهی خوبی گرفته باشی؟
من برای یک سری موضوعات مثل آرایه، قرابت و عروض، روتین روزانه داشتم. سحرخیز بودم. سعی میکردم شبها نهایتاً ساعت 11 بخوابم و صبحها ساعت پنج و نیم بیدار شوم. هرگز شبها تا دیروقت درس نمیخواندم و این برای من عادت بسیار خوبی بود. عادت به مکتوب کردن برنامههایم و نوشتن گزارشکارهایم داشتم.
از فضای مجازی در چه حد استفاده میکردی؟
من در سال کنکور چیزی را حذف نکردم. به نظر من کسی که میخواهد کنکور بدهد، آنقدر بالغ است که بتواند موضوعی مثل استفاده از فضای مجازی را مدیریت کند. طبیعتاً در استراحت میان روز یا آخر شب، زمانی که دیگر درس نمیخواندم، از گوشی استفاده میکردم و حداکثر استفادهی من، یک ساعت هم نمیشد.
چالش خاصی داشتی که بتوانی آن را مدیریت کنی؟
من دو برادر کوچکتر دارم و در خانه درس میخواندم. همیشه در خانهی ما سروصدا بود. اما من سعی میکردم تمرکزم را در این شرایط حفظ کنم و همین موضوع به من کمک کرد تا در روز کنکور بتوانم در سروصدای محیط، با تمرکز کافی به سؤالات پاسخ بدهم. همچنین من در سال کنکور کرونا گرفتم که دو ماه درگیر آن بودم. دندانعقلم را هم کشیدم. اما برای کرونا نهایتاً دو تا نصفه روز از درس فاصله گرفتم و حتی وقتی برای اسکن ریه یا کشیدن دندان عقل رفتم، تا زمانی که نوبتم شود، همانجا هم مشغول مطالعه بودم. اذیت بودم، اما تحت آن شرایط هم درسم را خواندم. کرونا داشتم، سُرم به یک دست و کتاب به دست دیگرم بود. بهخاطر تأثیر داروها بهشدت خوابآلود بودم، اما باز هم صبح زود بیدار میشدم. مدتی هم بهخاطر استرس، مشکل معده داشتم، اما هیچکدام از این مشکلات من را متوقف نکرد.
تنوع درسهای انسانی زیاد است. چطور برنامهریزی میکردی؟
تعدد و تنوع درسهای انسانی آنقدر زیاد است که اگر طبق برنامهی راهبردی برنامهریزی نمیکردم ممکن بود در برنامهام یک درس را فراموش کنم. سعی میکردم در یک روز، هفت تا نه بازهی درسی داشته باشم تا فاصلهی مطالعه یک درس تا نوبت بعدی آن در هفته زیاد نشود و مطالب را فراموش نکنم. با این شیوه، هر سه روز، یکبار تمام درسها در برنامه تکرار میشد و من در هر نوبت، لازم نبود میزان زیادی از آن درس را پیش ببرم. آهسته، اما پیوسته پیش میرفتم. سعی میکردم هفتهی اول بودجهبندی آزمونها را بخوانم و جمعه، آزمون هدفگذاری را بزنم. هفتهی دوم بیشتر جنبهی حل تست و تثبیت و مرور داشت.
