نگین دهقانی فرد در یک نگاه:
نام شهر: شهرستان کوهنانی از توابع کوهدشت استان لرستان
رتبه: 2منطقه 3 درگروه علوم انسانی
سابقه عضویت در کانون : 4 سال، از پایه نهم تا دوازدهم
شغل پدر: کارگر
شغل مادر: خانه دار
به نظر دانش آموزان رتبه های برتر هیچ مشکلی از لحاظ درسی ندارند. این دیدگاه را قبول دارید؟
به نظر من افراد تواناییهای مختلفی دارند. شاید همچنین افرادی باشند اما این که همه مشکل ندارند یک دیدگاه نادرست است که تا حدودی رایج شده است. من مصداق مناسبی برای تغییر این دیدگاه هستم . من در درس زبان انگلیسی ضعیف بودم دیر اقدام کردم وانگیزه ای در آن درس برای من نمانده بود.
چگونه مطالعه می کردید؟
در مطالعه، هدف من مرور مفید مطالب و مطالعه برای رسیدن در حد تسلط برمطالب بود. در سال دوازدهم توانستم تا اتمام تعطیلات نوروز مطالب دوازدهم روتمام کنم وبرای مرور های بیش تر زمان بخرم . ساعت مطالعه من قبل از عید 10 ساعت و بعد از عید بیشتر از 10 ساعت شد.
چگونه خودتان را در روز کنکور مدیریت کردید؟ روشهای مدیریت زمان و شبیه سازی را چند بار قبل کنکور تمرین کردید؟
چون دردوران جمع بندی این روز (کنکور) را خیلی تمرین ومجسم کرده بودم توانستم با تمرکز برسوالات آرامشم راحفظ کنم. مهم ترین عامل موفقیت خودم را تمرکز می دانم. کنکور بهترین آزمون برای من بود وازروش های زمانهای نقصانی استفاده کردم وزمان به خوبی مدیریت کردم. علاوه بر آزمونهای حضوری وغیر حضوری کانون، 12کنکور داخل وخارج کشور انسانی نیز کار کردم واثرآن به خوبی درروز کنکور مشاهده کردم.
با پیشنهاد چه کسی به کانون آمدید؟ پیوستگی شما به آزمونها چقدر بود؟
برادرم قبلا کانونی بود. به همین دلیل پدرومادرم نیز از این پیشنهاد ثبت نام من استقبال کردند. من از سال دهم آزمون ها را جدی گرفتم و ودر سال آخرتلاشم روچندبرابرکردم وبه فکر کسب رتبه برتر شدم. مهم ترین عامل موفقیت من این بود که اصلا در آزمونها غیبت نداشته باشم. یک بار بهانه آوردن وغیبت کردن یعنی وسوسه شدن برای غیبت های بعدی واین یعنی جاماندن از برنامه کانون که هر عنصرآن به جا ومناسب بود.
نظرت در مورد آزمونهای کانون چیست؟
آزمونهای کانون به من انگیزه می داد وهر موقع شرکت می کردم نقاط ضعف خود رامی شناختم که این مطلب باعث می شد برای ادامه دادن مطالعه ام وانگیزه ام بیشتر شود.به نظرم اگه این آزمون ها نبود انگیزه ام را ازدست می دادم. این آزمونها عامل انگیزه وپشتکارمن بود. من ازمون های هدف گذاری کانون را هم شرکت می کردم.
اگر در آزمونی افت می کردی واکنش خودت چطور بود؟ واکنش پدر و مادرت چه بود؟
احساس می کردم که انگیزه ام ضعیف شده است. اما پدرومادرم با نشان دادن یک واکنش عالی واین که این عامل را تلنگر بدانم وآن را به عنوان عامل رشد تبدیل کنم. به قول معروف آنها به نیمه پرلیوان نگاه می کردند وحمایتم می کردند.
دفتر برنامهریزی داشتید؟ چه کمکی برایت بود؟ روزی هم که درس نمیخواندی، مینوشتی؟
بله. با کمک این دفتر برنامه ریزی توانستم بی نظمی ها راکنار بگذارم وساعت مطالعه ام راافزایش دهم. من برای روزهایی که درس نمی خواندم از خودکار قرمز استفاده می کردم واین رنگ عامل حرکت من بود.
از کدام یک از کتاب های کانون استفاده می کردی؟
از کتاب های آبی اقتصاد وروانشناسی و کتاب های سه سطحی استفاده می کردم. کتاب هاب سه سطحی را دوست داشتم چون سطح دشواری آن ها باعث می شد بیشتر مطالعه داشته باشم. کتاب های زرد عمومی خیلی خوب بودند و باعث رشد من درعمومی ها شدند. زرد اختصاصی را در دوران جمع بندی کنکور کار میکردم که برای آمادگی درکنکور و مدیریت زمان خیلی خوب بود.
مهم ترین چیزی که در کانون یادگرفتی و بعدا ادامه خواهی داد چیست؟
برنامه ریزی مهم ترین درسی بود که از آزمونهای کانون فراگرفتم. متوجه شدم درهرکاری و درهرموقعیتی برنامه ریزی عنصرمهمی است.
