صفر تا صد استعــاره-علوم و فنون دوازدهم-یاسین مهدیان

صفر تا صد استعــاره از علوم و فنون دوازدهم توسط یاسین مهدیان

صفر تا صد استعــاره-علوم و فنون دوازدهم-یاسین مهدیان

سلام خدمت دوستان پرتلاش کنکوری

این مطلب شامل صفر تا صد نکات کلیدی و کنکوری آرایه ادبی استعاره است که توسط  یاسین مهدیان، رتبه 41 منطقه 2 و دانشجوی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تهیه شده است. 


استعــاره:

هرگاه «مجاز» بر بنیاد شباهت استوار باشد و علاقۀ بین معنای حقیقی و مجازی، علاقۀ شباهت باشد؛ با آرایۀ استعاره روبه­رو هستیم.

در تعریف بالا خواندیم که پایه و اساس استعاره، آرایۀ «تشبیه» می­باشد.

 

نکات مربوط به آرایه تشبیه را به خاطر آورید. خواندیم که هر تشبیه چهــار رکن دارد که از بین آن­ها، ادات تشبیه و وجه شبه قابل حذف می­باشند و مشبـــه و مشبــــه­به، قابل حذف نمی­‌باشند و حتماً باید ذکر شوند.

حال، اگر بین مشبه و مشبه­به، یکی را حذف کنیم و دیگری را ذکر کنیم، آرایۀ استعاره به وجود می­آید. با یک مثال ساده، مطلب را بهتر خواهید فهمید:

- کورش فردی شجاع می­باشد و به­همین خاطر، دوستانش می­گویند: "کورش مثل شیر شجاع است."

یک­بار که کورش وارد مهمانی می­شود، دوستش بلند می­گوید: "شیر آمد."

 

در جملۀ اول، کورش مشبه، شیر مشبه­به، مثل ادات تشبیه و شجاع بودن، وجه شبه است.

در جملۀ دوم، فقط شیر که مشبه­به بود، آمده است و خبری از مشبه نیست. در ذهنِ گویندۀ جملۀ دوم، کورش مثل یک شیر در نظر گرفته شده و به­جای اینکه اسم کورش را بگوید، صرفا مشبه­بهِ آن (یعنی شیر) را می­گوید.

 

پس در استعاره، شاعر از بین مشبه و مشبه­به یکی را حذف می­کند و دیگری را به همراه نشانه­هایی، ذکر می­کند. یک مثال شعری ببینیم:

 

«تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من / هیچ­کس می­نپسندم که به جای تو بود»

خب مشخصاً درخت سرو در دل شاعر جای نگرفته است و شاعر عاشق آن نشده است. از طریق نشانۀ «جای شدن در دل»، پی بردیم که منظور شاعر از سرو، درخت سرو نیست. منظور شاعر از «سرو»، چیزی نیست به­جز معشوق! چون معشوق است که در دل انسان جای می­گیرد.

در واقع در ذهن شاعر چنین تشبیهی بوده است: "معشوق که همانند سرو بلندقامت است، در دل من جای گرفته است." که مشبه (معشوق) را حذف کرده و مشبه­به (سرو) را در بیت آورده است.

                                                                                                   

 

«ای بسا شب که من خشک­لب از حسرت تو / بر زمین ریختم از دیدۀ تر، مروارید»

از چشمِ انسان، مروارید نمی­ریزد؛ بلکه آن، اشک است که از چشم انسان می­ریزد. پس «مروارید» استعاره از «اشک» است.

تشبیهی که مدنظر شاعر بوده، به این شکل است: "اشک که مثل مروارید است، از چشمانم می­ریزد."

 

 

«انواع استعاره»:

باتوجه به این موضوع که در استعاره، مشبه ذکر می­شود یا مشبه­به، استعاره به دو نوع تقسیم می شود:

                                1- استعارۀ مصرحه (آوردنِ مشبه­به، حذف مشبه)

                                2- استعارۀ مکنیه (آوردن مشبه، حذف مشبه­به)

 

1- استعارۀ مصرحه:

هرگاه از بین ارکان تشبیه، مشبه را حذف کنیم و مشبه­به را بیاوریم، با این نوع استعاره روبه­رو هستیم. به دو مثال قبلی بازگردید؛ استعارۀ این دو بیت، از نوع مصرحه می­باشد.

مثال دیگر:

«باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است / شمشاد خانه­پرور من از که کم­تر است؟»

در این بیت، شاعر معشوق (که مشبه هست) را حذف کرده و شمشاد خانه­پرور (که مشبه­به هست) را به جای آن آورده است.

 

2- استعارۀ مکنیه:

هرگاه از بین ارکان تشبیه، مشبه­به را حذف کنیم و مشبه را به همراه یکی از ویژگی­های مشبه­به بیاوریم، با این نوع استعاره مواجه هستیم.

مثال:

«هزار نقش برآرد زمانه و نبود / یکی چنان که در آیینۀ تصوّر ماست»

مشخص است که زمانه نمی­تواند نقش برآورد. تشبیهی که در ذهن شاعر بوده است بدین شرح است: "زمانه مانند انسانی است که نقر بر می­آورد."   پس زمانه به انسانی تشبیه شده است و نقش برآوردن که از ویژگی­های انسان است، همراه مشبه آمده است.

 

نکتـــۀ 1: گاهی در استعارۀ مکنیه، مشبه موجودی بی­جان است و مشبه­به محذوف، انسان است و ویژگی­های انسان (مشبه­به)، به آن موجود بی­جان نسبت داده می­شود.این اتفاق، آرایۀ «تشخیص» را به­وجود می­آورد:

«دشت بخندد همی ز لالۀ سیراب / باغ بنازد همی به سوسن آزاد»

«دشت» همانند انسانی در نظر گرفته شده که می­خندد.

«باغ» همانند انسانی در نظر گرفته شده که می­نازد.

«سوسن» همانند انسانی در نظر گرفته شده که آزاد است.

 

پس هر تشخیصی، استعارۀ مکنیه است.

 

نکتـــۀ 2: هرگاه غیر انسان را منادا قرار دهیم، به این معناست که آن را مثل «انسان» فرض کرده­ایم و این، همان تشخیص است:

«ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟ / منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست؟»

تشبیهی که در ذهن شاعر بوده است به این شکل است: "ای نسیم که همانند انسان هستی، آرامگاه یار کجاست؟"

 

پس هرگاه غیرانسان را مورد خطاب قرار دهیم، تشخیص و استعارۀ مکنیه داریم.

توضیحی در رابطه با نکتۀ 2: هرگاه انسان در معنای استعاری قرار گرفته و آن­گاه مورد خطاب قرار گیرد، تشخیص نیست:

«ای غنچۀ خندان چرا خون در دل ما می­کنی؟ / خاری به خود می­بندی و ما را ز سر وا می­کنی»

در این بیت، شاعر غنچه را مورد خطاب قرار نداده است؛ بلکه «غنچۀ خندان» استعاره از معشوق می­باشد و در حقیقت، شاعر معشوق خود را مورد خطاب قرار داده است؛ بنابراین تشخیص نداریم.

 

نکتــــۀ 3: گاهی در استعارۀ مکنیه، مشبه با یکی از ویژگی­های مشبه­به، به صورت ترکیب اضافی می­آید. این ترکیب­های اضافی را «اضافۀ استعاری» می­نامند:

«کس چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب / تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند»

تشبیهی که مدنظر شاعر بوده است، این چنین می­باشد: "اندیشه مثل انسانی است که رخ دارد."     شاعر اندیشه (که مشبه است) را با یکی از ویژگی­های انسان (که مشبه­به است) می­آورد. در ترکیبِ «زلف سخن» نیز همین اتفاق افتاده است.

                                  این ویژگی، رخ داشتن است.

«تســــت»:

1- کدام بیت فاقد استعاره است؟ (کانون 99)

    1) گر به رخسار چو ماهت صنما می­نگرم / به حقیقت اثر لطف خدا می­نگرم

    2) سروی و بلندی و قدت پیدا نیست / خوبی و لطیفی و دلت با ما نیست

    3) ای باد صبح، اگر بر منظور ما رسی / آن بی نظیر گو: نظر از ما مدار دور

    4) از مردم زمانه مروت وداع کرد / با اهل روزگار به غیر از ستم نماند

 

پاسخ: گزینــــۀ 2 - آرایۀ استعاره در سایر ابیات:

گزینۀ «1»: «صنما» استعاره از معشوق است.

گزینۀ «3»: «مخاطب قرار دادن باد صبح» استعاره و تشخیص است.

گزینۀ «4»: «وداع کردن مروت» استعاره و تشخیص است.

 

2- به­ترتیب در کدام دو بیت، «استعارۀ با ذکر مشبه­به» و در کدام دو بیت، «تشبیه» وجود دارد؟ (کانون 93)

     الف) اندر وصال روی تو ای شمس تابناک / اشکم چو سیل جانب دریا روانه است

    ب) باز کن این قفس و پاره کن این دام از پای / پرزنان، پرده­دران رو به دیار دلدار

    پ) هرجا که می­روی، ز رخ یار، روشن است / خفّاش­وار راه نبردیم سوی دوست

    ت) من دل­سوخته، پروانۀ شمع رخ او / رخ زیباش عیان بود و عیان است هنوز

    1) الف و ب - پ و ت                 2) ب و ت - الف و پ              3) ب و پ - الف و ت                4) الف و ت - ب و پ

 

پاسخ: گزینــــۀ 1 - بیت «الف»: «شمس تابناک» استعاره از یار و تشبیه اشک به سیل

بیت «ب»: «قفس» . «دام»، به ترتیب استعاره از «این جهان» و «تعلّقات دنیوی»

بیت «پ»: «خفّاش­وار» تشبیه است.

بیت «ت»: تشبیه «رخ یار» به «شمع» و تشبیه «شاعر» به «پروانه»

 

3- در کدام بیت، هم آرایۀ تشخیص و هم استعاره با ذکر مشبه­به به کار رفته است؟ (کانون 96)

    1) تا چه دیده است زمین دیده که هر دم گوید / کاین همه آب رخ از رهگذر ماست تو را

    2) این نکهت مشکین­نفس باد بهار است / یا چین سر زلف تو یا نافۀ چین است

    3) تو را صبا و مرا آب دیده شد غمّاز / وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند

    4) در قدم­های خیال تو به دامن هر دم / چشم دریادل من لؤلؤ لالا می­ریخت

 

پاسخ: گزینــــۀ 4 - دریا دل بودن چشم - قدم­های خیال: تشخیص

لؤلؤ: استعاره از اشک

تشریح گزینه­های دیگر:

گزینۀ «1»: دیدنِ زمین: تشخیص

گزینۀ «2»: نفس باد بهار: تشخیص

گزینۀ «3»: غماز بودن صبا و آبِ دیده: تشخیص

 

4- در همۀ گزینه­ها به­جز گزینۀ ...، شاعر از آرایۀ «استعاره» بهره برده است. (کانون)

    1) پشتم خمیده ماند ز بار گران عشق / چون شاخۀ ضعیف ز بار گران برف

    2) ننگرد دیگر به سرو اندر چمن / هرکه دید آن سرو سیم­اندام را

    3) ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی است / حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی است

    4) گرچه از کبر، سخن با منِ درویش نگفت / جان فدای شکرین پستۀ خاموشش باد

 

پاسخ: گزینــــۀ 1 - در این گزینه، تشبیه به­کار رفته است.

تشریح گزینه­های دیگر:

گزینۀ «2»: «سرو سیم اندام» استعاره از معشوق زیبا است.

گزینۀ «3»: ماه استعاره از یار است.

گزینۀ «4»: «شکرین پستۀ خاموش» استعاره از لب معشوق است.

 

5- در بیت کدام گزینه اضافۀ استعاری به­کار نرفته است؟ (کانون 97)

    1) سر نشتر عشق بر رگ روح زدند / یک قطره فروچکید و نامش دل شد

    2) بگرفت هم­چو لاله دلم در هوای سرو / ای مرغ وصل، کی شوی آخر تو رام ما

    3) حجاب چهرۀ جان می­شود غبار تنم / خوشا دمی که از چهره پرده برفکنم

    4) مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود / آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم

 

پاسخ: گزینــــۀ 2 - «مرغ وصل» اضافۀ تشبیهی است.

اضافۀ استعاری در سایر گزینه­ها: 

گزینۀ «1»: رگ روح

گزینۀ «3»: چهرۀ جان

گزینۀ «4»: دامن حسن



برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174(حیدریان) تماس بگیرید.

سایت برترها

پیج اینستاگرام گروه انسانی

مطالب مرتبط:

آزمونک روانشناسی-رواشناسی یازدهم-یاسین مهدیان

صفر تا صد آرایه ادبی مجاز-ادبیات دوازدهم-یاسین مهدیان

اختیارات شاعری وزنی-علوم و فنون دوازدهم-یاسین مهدیان

Menu