بعضی از کلمات، دارای دو معنی هستند: 1- معنای حقیقی: معنای واقعی و حقیقی یک لغت
2- معنای مجازی: معنای دروغین و ادبی یک لغت
مجاز چیه؟! کاربرد واژه، در معنای مجازیِ (دروغین) آن است. (به زبان خودمانی، گوینده در آرایه «مجاز»، آن معنای دروغین کلمه را مدنظر خود قرار می دهد و ما باید از معنای حقیقی به معنای مجازی، پی ببریم.)
چطور پی ببریم که معنای مجازی یک واژه مدنظر گوینده است؟ قبل از پاسخ به این سوال، دو تعریف مهم را یاد بگیرید:
علاقه: رابطه و پیوندی که میان معنای واقعی یک واژه با معنای مجازی آن وجود دارد را «علاقه» می گویند.
قرینه: نشانه ای در کلام است که ذهن مخاطب را به سمت معنای مجازی، سوق می دهد. (یعنی یک سری نشانه وجود دارد که به ما می گوید باید معنای دروغین (مجازی) را برداشت کنیم و معنای واقعی آن کلمه، مدنظر نیست.)
پس جوابِ سوال هم مشخص شد، ما از طریق «قرینه» به معنای مجازی پی می بریم.
«چو آشامیدم این پیمانه را پاک / در افتادم ز مستی بر سر خاک»
خب، هیچ انسان عاقلی، پیمانه (ظرف) را نمی نوشد، بلکه محتویاتِ درون آن (شراب) را می آشامد. پس ما فهمیدیم که واژه «پیمانه»، در معنای حقیقی خود به کار نرفته است. قرینه ای که ما را به سمت معنای مجازیِ آن سوق داد، «آشامیدن» بود.
«من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم / که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد»
در این بیت، «نگین»، مجاز از «انگشتر» است. توجه داشته باشید که کسی نگین را نمی گیرد، بلکه خودِ انگشتر را می گیرند.
«دست ندامت چو به دندان گزید / چاره بجز صبر بر اَندُه ندید»
کاملاً مشخص است که وقتی فردی شرمسار باشد، کلِ دستش را به دندان نمی گزد؛ بلکه انگشت را به دندان می گزد. پس، «دست» مجاز از «انگشت» می باشد.
«من آن فریب که در نرگس تو می بینم / بس آب روی که با خاک ره برآمیزد»
«نرگس» در این بیت، مجاز از «چشم معشوق» می باشد.
«ماه، دشت لاله ها را روشن کرده بود.»
به نظر شما، خودِ ماه باعث روشنایی می شود یا نورِ ماه؟! کاملاً درست است. در این جمله، «ماه» مجاز از «نور ماه» است و قرینه آن، «روشن کردن» می باشد که ما را به سمت معنای مجازی سوق داد.
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری»
شاعر در این بیت، تعدادی از کائنات را آورده و منظورش همه کائنات و موجودات بوده است. بنابراین، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک»، مجاز از «تمامی کائنات» هستند.
«انواع علاقه ها» :
در کتاب درسی، اشاره ای به انواع علاقه ها نشده است و صرفاً علاقه شباهت مورد بحث قرار گرفته است. امّا یادگیری آن ها، کمک زیادی به تشخیص مجاز می کند؛ پس مختصراً به آن اشاره خواهم داشت.
قبل از هرچیزی، تعریف علاقه را به یاد آورید. ساده ترین تعریفِ آن عبارت است از: «رابطه ای که بین معنای حقیقی و مجازی وجود دارد.»
با این مقدمه، انواع علاقه را بشناسید:
1- حال و محل (ظرف و مظروف) : محلِ چیزی را گفته و محتویاتِ آن را مدنظر داشته باشیم. به اولین مثال توجه کنید؛ شاعر «پیمانه» را گفته بود و منظورش «شرابی» بود که در آن پیمانه وجود داشت.
2- جزئيه : بخشی از چیزی گفته می شود و منظور، کلِ آن چیز است. مثال دوم، دارای علاقه جزئيه است. شاعر بخشی از انگشتر (نگین) را ذکر کرده و منظورش، کلِ انگشتر است.
3- کلیّه : دقیقا بر خلافِ جزئيه است؛ یعنی کلِ چیزی را گفته و منظور، بخشی از آن چیز است. به مثال سوم دقت کنید. «دست» را گفته و منظورش «انگشت» بوده است. (خب، دست یک کل هست و انگشت جزئی از آن.)
4-آلیّه : ابزار و وسیله انجام کاری را بیان می کند و منظورش، خودِ آن کار است. مثلاً «قلم» را می گوید و منظورش نوشتن است.
5- لازمیّه : چیزی را به سبب همراهی همیشگی با چیزی، به جای یکدیگر به کار می برند. مثلاً «خون» را می گوید و «کشتن» را مدنظر دارد؛ زیرا این دو همراه یکدیگرند.
6- شباهت : چیزی به دلیل شباهت با چیز دیگری، جانشین آن می شود. مثال چهارم را نگاه کنید؛ «نرگس» مجاز از «چشم» است. حال اگر عکس گل نرگس را مشاهده کنید، می بینید که می توان آن را شبیه به چشم دانست. (به دلیل سفیدی های اطراف آن و زرد بودنِ وسط آن.)
نکته خیلی مهم: مجاز با علاقه شباهت را «استعاره» می گویند؛ اما با توجه به نظر طراحان کنکور سراسری، استعاره گرفتنِ مجاز با علاقه شباهت، بر مجاز گرفتنِ آن، ارجحیت دارد. (یعنی اگر جایی مجاز با علاقه شباهت دیدید، ابتدا آن را استعاره فرض کنید؛ هرچند که این موضوع، چندان علمی نیست و صرفاً به خاطر عرف کنکور، آن را مدنظر داشته باشید.)
«مجاز های پرکاربرد در کنکور سراسری» :
تعدادی از پرکاربردترین کلماتی که در کنکور، مجاز به حساب می آیند را برایتان می آورم امّا توجه داشته باشید که هرجا این واژگان وجود داشت، به معنای مجاز بودن آن نیست. بلکه باید با توجه به قرینه های جمله، بفهمید که مجاز هست یا خیر.
سر: قصد و نیّت / نرگس: چشم / دست و زبان: کل وجود / آب: اشک / نگین: انگشتر / کشور، جهان، ایران: مردمِ کشور، جهان و ایران / امروز: زمان حال / فردا: زمان آینده / دیروز: زمان گذشته / خون: کُشتن / خاک: انسان / دست: انگشت دست / بیت: شعر / دینار و درهم: ثروت و دارایی / می، شراب: جام، پیاله / جام، پیاله: شراب / چپ و راست: همه طرف / زبان: سخن / بازار: دنیا / نان: روزی / ماه: معشوق / زمین: جهان
«تســـت»:
1- در کدام بیت واژۀ «جهان» در معنای مجازی به کار نرفته است؟ (کانون 97)
1) جهان دل نهاده بدین داستان / همان بخردان نیز و هم راستان
2) چنین است فرجام کار جهان / نداند کسی آشکار و نهان
3) افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن / افتادهتر از من نه و مدهوشتر از من
4) به یک مسلسل رگبار شهر شد خاموش / از آن سپس که جهانی به جنبوجوش آمد
پاسخ: گزینـــۀ 2 - «جهان» در این بیت، در معنای حقیقی خود به کار رفته است. در سایر گزینهها، «جهان» مجاز از «مردم جهان» است.
2- در همۀ ابیات بهجز بیت گزینۀ ... آرایۀ «مجاز» بهکار رفته است. (کانون 96)
1) با آن همه بیداد او وین عهد بیبنیاد او / در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود
2) هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی / مگر آن وقت که شادیخور و غمخوار تو باشم
3) کیست آن کِش سر پیوند تو در خاطر نیست / یا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نیست
4) جهانی در پیات مفتون به جای آب گریان خون / عجب میدارم از هامون که چون دریا نمیباشد
پاسخ: گزینــــۀ 2 - واژۀ «عالَم» در این بیت در معنای حقیقی بهکار رفته است و مجاز نیست.
تشریح سایر گزینهها:
گزینۀ «1»: «سینه» مجاز از «دل»
گزینۀ «3»: «سر» مجاز از «قصد و اندیشه»
گزینۀ «4»: «جهان» مجاز از «مردم جهان»
3- در تمام ابیات کدام گزینه «مجاز» بهکار رفته است؟ (کانون 96)
الف) اگر جهان همه دشمن شود به دولت دوست / خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند
ب) فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید / شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
ج) آنچه او ریخت به پیمانۀ ما نوشیدیم / اگر از خمر بهشت است و گر بادۀ مست
د) سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی / چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
هـ) هر گه که نظر بر گل رویت فکنم / خواهم که چو نرگس مژه بر هم نزنم
1) الف، ب، ج 2) الف، د، هـ 3) ب، ج، د 4) د، ب، الف
پاسخ: گزینــــۀ 4 - مجاز ها در گزینهها:
الف) جهان مجاز از «مردم جهان»
ب) فردا مجاز از «قیامت»
د) سر مجاز از «قصد و نیت»
4- در کدام بیت هر دو آرایۀ «تشبیه» و «مجاز» به کار رفته است؟ (کانون 96)
1) بر آتش عشقت آب تدبیر / چندان که زدیم باز ننشست
2) سر به جیب خرقۀ تقوا فرو بردم که دوست / سینه از گنج غمم گنجینۀ اسرار داشت
3) شهری به تو یار است و غریب این همه محروم / ای شاه بنازم دل درویش نوازت
4) من و زلف تو قرینیم به سرگردانی / من ز تو دورم و او ز تو جدا نیست چرا؟
پاسخ: گزینــــۀ 2 - «سینه» مجاز از «دل» / «گنج غم» اضافه تشبیهی است.
تشریح گزینههای دیگر:
گزینۀ «1»: «آتش عشق» و «آب تدبیر» هر دو تشبیه هستند. بیت مجاز ندارد.
گزینۀ «3»: «شهر» مجاز از مردم شهر است. بیت تشبیه ندارد.
گزینۀ «4»: بیت مجاز و تشبیه ندارد.
5- واژۀ «گل» در کدام بیت زیر نمیتواند آرایۀ «مجاز» بهحساب بیاید؟ (کانون 97)
1) گل جامه چاک کرده و نرگس فتاده مست / وز عندلیب در چمن افتاده غلغله
2) آن را که می و مطرب دلکش باشد / در موسم گل چرا مشوش باشد
3) منم از خوردن غمهای تو شاد / چو زنبور عسل از خوردن گل
4) نیستم بلبل که هر ساعت سرایم بر گلی / اهل توحیدم گلی دارم در این گلزار و بس
پاسخ: گزینــــۀ 1 - در این بیت، گل در معنای واقعی خود به کار رفته است.
تشریح سایر گزینهها:
گزینۀ «2»: گل مجاز از «بهار»
گزینۀ «3»: گل مجاز از «شهد گل»
گزینۀ «4»: گل (دوم) مجاز از «معشوق»
برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174(حیدریان) تماس بگیرید.
مطالب مرتبط:
