چرا نتیجهی تستهای ما در منزل با نتیجهی ما در آزمونها متفاوت است؟! چرا هر چه میخوانیم نتیجهی آزمون ثابت است و تغییری نمیکند؟!
بارها پیش آمده که بعد از مطالعه و تثبیت یک درس به تست زدن میپردازید؛ اما گاهی نتیجهی تستهای حل شده در منزل با نتیجهی همان درس با همان حجم در آزمون زمین تا آسمان متفاوت است.
طی یک تحقیق، سی نفر از دانشآموزان مقطع دوازدهم تجربی با میانگین تراز سه آزمون در حدود 5000، مورد برسی قرار گرفتند. بعد از گذشت چندین آزمون با بررسی وضعیت جدید موارد زیر مشاهده شد.
12 نفر نسبت به سه آزمون اول رشد درون بازه ای داشتند. ( حداکثر میانگین تراز 5500)
11 نفر نسبت به سه آزمون اولیه یک بازه رشد داشتهاند. ( 5500تا 6250)
6 نفر نسبت به سه آزمون اولیه بیش از یک بازه رشد داشتهاند. ( 6250تا 7000ویا بالاتر)
یک دانشآموز نیز دچار افت درون بازهای شد.
عملکرد دانشآموزان در بخشهای مختلف به ترتیب مورد بررسی قرار گرفت:
جمع ساعت مطالعه در هفته – روش مطالعه – منابع کمک آموزشی – مشکلات دانش آموز با بازدهی مطالعه اش در آزمون.
نکته:طی این تحقیق از دانش آموزی که افت درون بازه ای داشت ساعت مطالعه را جویا شدم که اعلام کردند ساعت مطالعهشان افت کرده پس از ادامه تحقیق روی این گزینه صرف نظر کردم.

همانگونه که یادگیری و تثبیت دانسته ها به ترتیب شامل مطالعه کتاب – حل نمونه سوال – تحلیل سوالات و در نهایت کنفرانس دادن درس همانند یک معلم است.
زمانی که ما در یک آزمون نتیجه مورد نظر خود را نمیگیریم این مسیر را تک به تک باید بررسی کنیم چون بدون احتساب استرس در روز آزمون به طور یقین یکی از موارد یادگیری که در بالا ذکر شد نقص دارد.
یکی از شایع ترین مشکلات دانش آموزان این است که تست هایی را که در منزل حل و تحلیل میکنند نتیجه خیلی بهتری نسبت به آزمون دارد! برای پاسخ به این مشکل به راحتی میتوان دریافت که سوالاتی که دانش آموز در منزل تمرین میکند استاندارد نیست، برای همین است که دانش آموز نتیجه ای متفاوت خواهد دید.
با بررسی از دانش آموزانی که مورد تحقیق واقع شدند به این نتیجه رسیدم که هر چه میانگین تراز بالاتر میرود اختلاف درصد حل سوالات تستی دانشآموزان در خانه نسبت به آزمون کمتر میشود.
همچنین منابع مطالعاتی و منابع تستی این دانش آموزان با عیار خالص تری کانونی میشود، به گونه ای که کتاب های آبی پیمانه ای را همگی در طول نیمسال اول استفاده نمودند.
اما هر چه پایین تر رفتم مشکل دانش آموزان تنها استفاده نکردن از کتاب های کانون نبود! بلکه تعدد منابع مطالعاتی آن ها به حدی بود که امکان هرگونه فعالیت را برای آن ها صلب نموده بود و دانش آموز سر در گم بود که کدام کتاب را بخواند!
با هدفگذاری روی دوازده نفری که میانگین ترازشان رشد محسوسی نداشت (5500-4750)، از آنها خواستم که خود منابع مطالعاتی خود را مهندسی کنند و یک منبع استاندارد را برگزینند.
پس از مدت زمان3 روزه ای که دانش آموزان در حال مهندسی کل منابع خود بودند نتیجه به این شکل بود:
پنج نفر از آنها کتاب های کانون را انتخاب کردند، پنج نفر دیگر سایر انشارات و دو نفر حاضر به مهندسی دوباره منابع نشدند. پس از مهلت زمانی دو هفته ای برای مطالعه با برنامه آزمون و برگزاری یک آزمون نتایج زیر به دست آمد.

با این اقدام 4 نفر از 5 دانش آموزی که از منابع کانونی استفاده کرده اند با رشد برون بازه ای به بازه 5500تا 6250 راه یافتند.
همچنین مشخص شد دانش آموزان با مهندسی منابع مدیریت زمان هم انجام داده اند و در زمان کم به بازدهی خود رسیدند.
