قدرت «نه» گفتن را در کانون یاد گرفتم
از چه زمانی به کانون آمدی و در چند آزمون برنامهای شرکت کردی؟
از دوم دبیرستان در 52 آزمون برنامهای کانون شرکت کردم.
دلیل پیوستگی شما به آزمونهای کانون چه بود؟
دوست داشتم وقتی دو هفته درس میخوانم با آزمون دادن خودم را بسنجم و عمق یادگیریام را متوجه شوم.
در سال کنکور دچار ناامیدی هم شدی؟ در این مواقع به این فکر نکردی که در آزمون شرکت نکنی؟
من در سال کنکور بارها و بارها اتفاق افتاد که از ادامهی راه ناامید شدم. حضور برادرم در این مواقع خیلی به من کمک کرد. برادرم سال 94 رتبهی 13 ریاضی منطقه را به دست آورد و الگوی من در تلاش است.
برنامهی راهبردی از نظر شما چه ویژگیهای مهمی دارد؟
برنامهی راهبردی در دو هفتههای بین آزمونها دارای هدفهای کوتاهمدت بود و مباحث را به صورت جزئی پوشش میداد. هدفمند بودن در این دو هفته مرا از سردرگمی نجات داد. از طرف دیگر با برنامهی مدرسه هماهنگ بود و اگر جایی تناقض داشت هر دو را انجام میدادم.
چگونه این دو برنامه را با هم تلفیق میکردی؟
معمولاً برنامهی مدرسه با کانون هماهنگ بود و فقط در یک درس گاهی تناقض داشت. برای آن هم با کمک برادرم پیشخوانی میکردم.

چه شد که به کانون آمدی؟
پدر و مادرم همیشه توجه خاصی به وضعیت درسی ما داشتهاند. پیشنهاد آنها بود که به کانون بیایم. من خیلی چیزها در کانون یاد گرفتم.
میتوانی بگویی در کانون چه چیزهایی یاد گرفتی؟
قدرت «نه» گفتن را در کانون یاد گرفتم. تفریحاتم را حذف نکردم اما با خودم قرار گذاشته بودم در زمان مطالعه فقط درس بخوانم و به برنامهام متعهد باشم.
از چه ترازی شروع کردی و به چه ترازی رسیدی؟
در اولین آزمون ترازم 7440 شد و امسال میانگین ترازم 8200 بود.
چه عواملی باعث این پیشرفت شد؟
هر بار با آزمون دادن تجربهام بیشتر میشد و در سال کنکور یاد گرفتم که در زمان حال زندگی کنم. من در سال کنکور خیلی استرس داشتم و تا جایی پیش رفت که ممکن بود به سلامتم آسیب بزند. با خودم تصمیم گرفتم در زمان حال زندگی کنم و حتی هنگام مطالعه با خودم قرار گذاشته بودم که اسمم را هم فراموش کنم و فقط روی کاری که انجام میدادم متمرکز باشم.
سهم هوش و استعداد در موفقیت شما چیست؟ چهقدر برای تلاش و پشتکار و مهارتهای فراشناختی ارزش قائلید؟
من نمیتوانم برای این موارد نمرهی خاصی قائل شوم اما دلیل اصلی موفقیتم را مادرم میدانم.
مادرت چه نقشی داشت که او را دلیل اصلی موفقیت خود میدانی؟
مهمترین کمکی که به من کرد این بود که یاد داد چگونه با اضطراب مبارزه کنم. من همیشه از روز کنکور میترسیدم. مادرم مثال قشنگی داشت. از من پرسید اگر روزی حال خوبی نداشتی و آزمون دادی نتیجهات چه تغییری کرده است؟ در جواب گفتم حتی نتیجهام بهتر هم شده است. بنابراین نتیجه گرفتم که اگر روز کنکور هم اتفاق غیر منتظرهای بیفتد تأثیری در نتیجهام نخواهد داشت.

در کدام درسها مهارتهای فراشناختی داشتی؟
درس فیزیک برای من درسی بود که حتی اگر حوصلهی درس خواندن نداشتم آن را مطالعه میکردم. برای این درس روش خودم را بهخوبی پیدا کرده بودم. فیزیک یکسری فرمول و مسئله نبود بلکه باید به عمق مفهوم آن پی میبردم و همیشه خودم را ارزیابی میکردم که چهقدر عمیق یاد گرفتهام. بعد از تدریس معلم و قبل از رجوع به جزوهام، ابتدا چند تست حل میکردم تا متوجه شوم آیا درس آن روز را یاد گرفتهام یا خیر.
چگونه به این روش دست پیدا کردی؟
من در زمینهی یادگیری خیلی دچار توهم میشدم اما با همین روش 5تستی میتوانم از این توهم جلوگیری کنم و این روش را با تجربه به دست آوردم.
جلسات نفرات برتر تهران را دنبال میکردی؟
عصر جمعههای آزمون برای استراحت به پیادهروی میرفتم و به فایلهای صوتی این جلسات گوش میدادم.
آیندهات را چگونه میبینی؟
دوست دارم وقتی به دانشگاه میروم هدفم چیزی فراتر از درس خواندن باشد و بتوانم با مشکلاتی که سر راهم خواهد بود مقابله کنم. هدفم رشتهی برق است.
خودت را در یک جمله تعریف کن.
من رودخانهای بودم که با اینکه انشعاب زیادی را تجربه کردم اما درنهایت به دریا رسیدم.


