متعادل باشیم

تعادل در مطالعه‌ی درس‌ها به این معنی که هر درس به اندازه‌ی اهمیتش مطالعه شود.

متعادل باشیم

 

فرض کنید به یک ارکستر موسیقی دعوت شده‌اید و هر کدام از نوازندگان اگرچه در کار خود حرفه‌ای هستند سعی دارند ساز خودشان را بنوازند. در این صورت به جای شنیدن صدای دلنواز یک موسیقی، صدایی گوشخراش و ناهنجار خواهید شنید. شاید این مثال درستی برای توصیف تعادل باشد. اساساً داشتن هارمونی در یک سیستم و هماهنگی میان اجزای آن، هر مخاطبی را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد می‌کند؛ خواه آن سیستم، یک ارکستر موسیقی باشد، خواه پروسه‌ی مطالعه‌ی یک دانش‌آموز. تعادل در مطالعه‌ی درس‌ها به این معنی که هر درس به اندازه‌ی اهمیتش مطالعه شود و نیز کسب درصدهای همگون در تست‌زنی، به عنوان یکی از پیش‌شرط‌های موفقیت محسوب می‌شود.


کلید به تعادل رسیدن، یادداشت کردن و در شکل ایده‌آلش داشتن دفتر برنامه‌ریزی است. شما با یادداشت کردن ساعات مطالعه‌تان درمی‌یابید که نقطه‌ی تعادلتان کجاست. تعادل، به ساعات مطالعه‌ی شما کیفیت می‌بخشد. اگر شما بر روی یک یا دو درس متمرکز شده و از بقیه غافل شوید ممکن است به صورت مقطعی نتیجه‌ی مثبتی عایدتان شود اما ناخودآگاه قانون بازده نزولی برای‌تان اتفاق می‌افتد؛ یعنی بعد از مدتی راندمان مطالعه‌تان کم می‌شود بدون آن‌که خودتان متوجه آن باشید.

منبع :

Menu