مرد جوانی از سقراط پرسید: «راز موفقیت چیست؟» سقراط به او گفت: «به کنار نهر بیا تا راز موفقیت را به تو بگویم.» صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار نهر رفت. سقراط از او خواست به دنبالش برود. جوان با او به راه افتاد و به لبهی رود رسیدند و به آب زدند. آنقدر پیش رفتند تا آببه زیر چانهی آنها رسید. ناگهانسقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد. جوان ناامیدانهتلاش کرد تا خود را رها کند؛ اما سقراط آنقدر قوی بود که میتوانست او را در همان حالت نگه دارد. مرد جوان آنقدر زیر آب ماند تا رنگش به کبودی گرایید.بالاخره توانست خود را رهایی بخشد. همین که روی آب آمد اولین کاری که کرد آن بود که نفسی بس عمیق کشید و هوا را به اعماق ریهاش فرو فرستاد. سقراط از او پرسید: «زیر آب چه چیز را بیشتر از همه مشتاق بودی؟» گفت: «هوا.:» سقراط گفت: «هر زمان که به همین میزان که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را مشتاق بودی تلاش خواهی کرد که آن را به دست بیاوری.»
موفقیت راز دیگری ندارد. حالا چرا نیمسال دوم مهمتر است؟ زیرا دانشآموزان با امتحانات نیمسال اول متوجه ضعفهای خود میشوند و مانند شروع سال تحصیلی با خود قرار میگذارند که از این به بعد به بهترین نحو عمل کنند و ضعفهای خود را اصلاح کنند و حرکت روبهجلو داشته باشند و اجازه ندهند زمان از اختیارشان خارج شود، بلکه آن را در اختیار بگیرند و بهخوبی از آن استفاده کنند. دانشآموزان در نیمسال اول با دفتر برنامهریزی آشنایی کامل ندارند و امکان دارد به آن اهمیت ندهند؛ ولی در نیمسال دوم تمام و کمال از این ابزار استفاده میکنند و به آن ایمان میآورند و متوجه میشوند که برنامهریزی، نقشهی راه است و مسیر حرکت را نشان میدهد. در این شرایط، مهمترین کار این است که:
اول ضعف خود را تشخیص دهید.
دوم ارادهای برای حل آن پیدا کنید.
سوم به طرف حل مشکل قدم بردارید.
با نتایج امتحانات خود به دانستهها و ندانستههای خود پی میبرید و چه زمانی از این بهتر که فرصت بررسی و جبران را پیدا کردهاید.
نیمسال دوم بهترین فرصت برای جبران عقبماندگیهاست.
