نام و نام خانوادگی: فاطمه خندان
رشته و دانشگاه قبولی: پرستاری روزانه دانشگاه ایلام
نام شهر و استان: ثلاث باباجانی , کرمانشاه
میانگین تراز: ۵۱۰۰
نام مدرسه: خلیج فارس
از چه سالی عضو کانون بودهاید؟ از سال1403 به مدت 1 سال
چند تا آزمون شرکت کرده است: ۱۸ آزمون اصلی
شغل و تحصیلات مادر: در حد خواندن و نوشتن , آزاد
شغل و تحصیلات پدر: درحد خواندن و نوشتن , آزاد
تراز سوابق تحصیلی: ۸۴۷۹
تراز کنکور :۷۲۷۹
مصاحبهگر: ندا صافی پور
خودتان را معرفی کنید.
فاطمه خندان, ۲۵ساله متاهل و مادر دو فرشته کوچک هستم لیای قشنگم ۵ساله و راد مهربانم ۷ساله
✅مسیر تحصیلی؛ از وقفه تا رسیدن
اگر بخواهید مسیر تحصیلی زندگیتان را در یک جمله توصیف کنید، آن جمله چیست؟
مسیر تحصیلی من مسیری پرچالش و سرشار از فراز و نشیب بود که در نهایت به طعم شیرین رسیدن ختم شد.
سال ۱۳۹۳ که ازدواج کردید، تصور میکردید روزی دوباره به کنکور بازگردید؟
شوق ادامه تحصیل رویایی نبود که حتی برای لحظهای چراغش در دل من خاموش شود.در واقع تا قبل مادرشدنم در کنار زندگی مشترک، مسیر آموزشیام را ادامه دادم؛ حتی در مقاطعی بهصورت غیرحضوری. در این مسیر، همراهی دبیران و مدیران مدرسه نقش مهمی در حفظ انگیزه من داشت.
شاگرد اول بودن و سپس فاصله گرفتن از مدرسه؛ سختترین بخش این تغییر برای شما چه بود؟
سختترین بخش، کنار آمدن با این واقعیت بود که دیگر نمیتوانستم جایگاه قبلیام را حفظ کنم. با گذشت زمان یاد گرفتم میان زندگی و تحصیل تعادل ایجاد کنم و فهمیدم همیشه لازم نیست بهترین یک جمع باشی؛ کافی است بهترین نسخه خودت باشی.
✅ رؤیا در دل مسئولیت
در سالهایی که بهدلیل زندگی و مادری از فضای رسمی آموزش فاصله گرفتید، علاقهتان به درس چگونه زنده ماند؟
ترک تحصیل را هرگز پایان راه ندانستم. آن را توقفی موقت میدیدم و تلاش میکردم در کنار تجربه مادر شدن، ارتباطم با رؤیای تحصیل را حفظ کنم.
آیا لحظهای بود که احساس کنید مسیر تحصیل برای همیشه تمام شده است؟
خیر. امید همیشه در من وجود داشت؛ شاید گاهی کمرنگتر، اما هرگز خاموش نشد.
مادر شدن چه چیزهایی به شما آموخت که بعدها در مسیر درس خواندن به کمکتان آمد؟
مادر شدن در ۱۸سالگی به من آموخت که لازم نیست همهچیز را بهتنهایی مدیریت کنم. کمک گرفتن از خانواده، بهویژه مادرم و مادرشوهرم، به من یاد داد همکاری و همراهی، نقطه قوت است نه ضعف.
✅بازگشت آگاهانه به تحصیل
چه چیزی در سال ۱۴۰۲ شما را به بازگشت جدی به تحصیل رساند؟
مهمترین دغدغه من زمان بود؛ نمیخواستم درس خواندن، کودکی فرزندانم را از من بگیرد. حذف دروس عمومی از کنکور باعث شد این بازگشت عملیتر به نظر برسد و در کنار تشویق خانواده، تصمیم من جدیتر شد.
واکنش اطرافیان به این تصمیم چگونه بود؟
حمایت همسر و خانواده بزرگترین دلگرمی من بود و باعث شد با اطمینان بیشتری این مسیر را شروع کنم.
از چه نقطهای تصمیم گرفتید مسیر را حرفهایتر دنبال کنید؟
در سال اول تمرکزم را بر امتحانات نهایی گذاشتم تا هم زمان کمتری بگیرد و هم خانواده برای سال کنکور آمادهتر شود. از اواخر مهر ۱۴۰۳ و با شرکت منظم در آزمونهای کانون قلمچی، مسیر کنکوری درس خواندن من شکل جدیتری به خود گرفت.
✅ ورود به مسیر کنکور
اولین قدم عملی شما برای بازگشت به درس چه بود؟
تهیه کتابهای جدید درسی که نسبت به دوران تحصیل من تغییرات زیادی داشتند. در این مسیر، راهنمایی معلم دلسوز شهرمان آقای عزیزی نقش مؤثری داشت.
آشنایی شما با کانون قلمچی چگونه شکل گرفت؟
کانون قلمچی برای بسیاری از داوطلبان نامی آشناست. تجربه موفق دوستانم و مراجعه به دفتر کانون و توضیحات دقیق و دلگرمکننده مدیر دفتر شهرستان، تصمیم من را برای شرکت در آزمونها قطعی کرد.
✅ انتخاب آگاهانه
چه ویژگی کانون قلمچی برای شما تعیینکننده بود؟
من نظم مطالعاتی ضعیفی داشتم. برگزاری آزمونهای منظم و حضوریِ دو هفته یکبار باعث شد مطالعهام استمرار پیدا کند، مطالب انباشته نشود و بهتدریج استرس آزمون در من کاهش یابد.
برنامهریزی و آزمونها چه نقشی در تعهد شما داشتند؟
برنامههای کانون به مطالعه من نظم دادند و آزمونها تعهدم به اجرا را واقعیتر کردند.
تحلیل آزمونها چه کمکی به شما کرد؟
تحلیل آزمونها به من نشان میداد کدام مباحث نیاز به مرور دارند و کدامها تثبیت شدهاند. این موضوع باعث صرفهجویی در زمان شد؛ چیزی که برای من بهعنوان مادر دو فرزند، بسیار حیاتی بود.
✅چالشها و ماندن
سختترین بخش این مسیر چه بود؟
حفظ تعادل میان مادری، خانهداری، همسرداری و تحصیل. مدیریت زمان و اولویتبندی، بزرگترین چالش من بود.
آیا لحظهای به رها کردن مسیر فکر کردید؟
بله، مانند هر مسیر دشواری، این فکر به ذهنم آمد؛ اما ادامه دادن، انتخاب شجاعانهتری بود.
چه چیزی مانع انصراف شما شد؟
تعهد به رؤیاهایم، حمایت خانواده و امید به ساختن آیندهای بهتر برای خود و خانواده ام.
✅سنجش پیشرفت
دیدن پیشرفت در آزمونها چه تأثیری داشت؟
پیشرفت در کارنامهها انگیزهام چند برابر میکرد و حتی در زمان افت، باعث میشد تلاش بیشتری داشته باشم.
آیا این بازخوردها نگاه شما به توانمندیهایتان را تغییر داد؟
بله، به شکل محسوسی اعتمادبهنفسم را افزایش داد.
✅ لحظه نتیجه
هنگام دیدن نتیجه کنکور چه احساسی داشتید؟
کاملاً غافلگیر شدم.
قبولی در رشته پرستاری را لطف خداوند میدانم و بابت آن بسیار شاکرم.
این قبولی برای شما چه معنایی دارد؟
بیش از هر چیز، اثبات این نکته که نباید توانمندیهایمان را دستکم بگیریم و از آرزوهایمان دست بکشیم.
✅ جمعبندی الهامبخش
چه پیامی برای زنانی با شرایط مشابه خودتان دارید؟
این مسیر پرچالش است، اما اگر شجاعت شروع را دارید، توان ادامه و موفقیت را هم دارید. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید؛ مهم، پیشرفت مستمر است. شما قهرمان زندگی خودتان هستید.
دوست دارید فرزندانتان چه پیامی از شما بگیرند؟
اینکه دوستشان دارم و آنها مهمترین دارایی زندگی من هستند. خودتان را دوست داشته باشید و بهدنبال آرزوهایتان بروید، حتی اگر در ابتدا دستنیافتنی به نظر برسند.
✅یادداشت پایانی
در پایان، از همسر مهربانم، خانوادههایمان، معلمان و مدیران مدرسه و همچنین مدیرمحترم کانون قلمچی شهرستان ثلاث، خانم خلخال عزیز، بابت همراهی و حمایت در این مسیر صمیمانه قدردانی میکنم.
