گفتوگو با: مهدیه میرزایی 
پایه و رشته: دوازدهم انسانی
میانگین تراز: ۵۹۰۰
مصاحبه گر:آناهیتا احمدی
۱. آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟
خیر، سعی کردم در تمام آزمونها حضور داشته باشم. حتی اگر احساس میکردم آماده نیستم، در آزمون شرکت میکردم چون تجربهی آزموندادن براي من ارزشمند بود و با هر بار شرکت، توانایی مدیریت استرسم بیشتر میشد.
۲. پیوستگی در آزمونها چگونه باعث پیشرفت شما شد؟
پيوستگي باعث شد تا در هر درس تراز خود را بالا بياورم و نسبت به هر آزمون ترازم رشد كند و با نقاط قوت و ضعف خود آشنا شوم.
۳. آیا در آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت میکنید؟
بله، آزمون هدفگذاری به من کمک میکند ضعفهای کوچک را بهصورت متمرکز برطرف کنم و تسلطم بر مباحث بیشتر شود. آزمون مشابه پارسال هم خیلی مهم است چون با نوع طرح پرسشهای امتحان نهایی آشنا میشوم.
۴. شرکت در این تعداد آزمون چه دستاوردی برایتان داشت؟
اعتمادبهنفسم بالا رفت و تواناییام در کنترل زمان و استرس آزمون بهتر شد. همچنین یاد گرفتم تحلیل کارنامه چقدر مهم است و چطور میتوانم از اشتباهاتم برای آزمون بعدی استفاده کنم.
۵. آیا مطابق برنامهی راهبردی حرکت میکردید؟
بله . كاملا طبق برنامه راهبردي پيش مي رفتم و برنامه ام كاملا طبق برنانه راهبردي بود.
۶. نقاط قوت شما کدام درسها بودند و چطور مطالعهشان میکردید؟
نقطهقوت من درسهای تاریخ و جامعه شناسي بودند. براي جامعه شناسي از حاشيه نويسي و خلاصه نويسي استفاده مي كردم. برای تاریخ هم از جدولهای مقایسهای و کارت حافظه استفاده میکردم که باعث تثبیت مطالب شد.
۷. آیا دفتر برنامهریزی داشتید؟
بله، دفتر برنامهریزی براي من حکم نظمدهنده داشت. با نوشتن ساعات مطالعه و درسهای هر روز، میتوانستم ببینم کدام روزها بهتر عمل کردهام و کجا باید بیشتر تلاش کنم.
۸. مهمترین چیزی که در این سالها از کانون یاد گرفتید چیست؟
یاد گرفتم ثبات در تلاش مهمتر از شدت تلاش است. حتی اگر روزی خسته باشم، نباید ترک مطالعه کنم. کانون به من یاد داد چطور خودم را بشناسم و براساس نقاط ضعف و قوت، روش مناسب مطالعهام را پیدا کنم.
۹. در چه درسهایی با تغییر روش، پیشرفت چشمگیری داشتید؟
در رياضي وفنون با ديدن فيلم هاي آموزشي توانستم به درصد خوبي برسم به علاوه هرشب ٥ تست از مباحث اين دو درس مي زدم.
۱۰. تحلیل آزمونها را چگونه انجام میدادید؟
همان روز آزمون، دفترچهام را بررسی میکردم و همهی سوالهای اشتباه را در دفتر تحلیل مینوشتم. علت هر اشتباه را مشخص میکردم (بیدقتی، بلد نبودن یا کمخواندن) و برای هر مورد برنامهی اصلاحی میگذاشتم.
۱۱. از چه منابع کانون استفاده میکردید؟
من از کتابهای آبی در درسهای عربی و ریاضی استفاده میکردم، كه براي من بسيار كمك كننده بود.
۱۲. در طول این سالها خسته نمیشدید؟
گاهی چرا، اما با دیدن پیشرفتم و حمایت خانواده انگیزه میگرفتم. وقتی احساس خستگی میکردم، استراحت کوتاه یا پیادهروی میکردم تا دوباره با انرژی برگردم سراغ درس.
۱۳. چرا کانون را انتخاب کردید و چطور با آن آشنا شدید؟
از طریق یکی از دوستانم آشنا شدم به دلیل این که نتیجه خوبی از آزمون ها گرفت و من هم تصمیم گرفتم شرکت کنم
۱۴. نقش خانواده، بهویژه پدر و مادر، در مسیر تحصیلی شما چگونه بود؟
پدر و مادرم همیشه مشوق من بودند. محیط خانه را برای مطالعه آرام نگه میداشتند و هر وقت استرس داشتم، با من صحبت میکردند. حمایت عاطفیشان باعث شد با انگیزه و آرامش ادامه دهم.
۱۵. آیا پدر یا مادر نتایج آزمون را میدیدند؟
بله، همیشه کارنامهام را با دقت بررسی میکردند. در مواقع پیشرفت، تحسین میکردند و در زمان افت عملکرد به من یادآوری میکردند که شکست موقت طبیعی است و باید ادامه بدهم.
۱۶. به نظرتان مهمترین ویژگی مثبت شما که باعث موفقیتتان شد چیست؟
پشتکار و انضباط در مطالعه. معتقدم حتی اگر سرعت یادگیری بالا نباشد، استمرار و نظم میتواند هر هدفی را ممکن کند. همیشه سعی کردم تسلیم نشوم و مسیر را تا انتها ادامه بدهم.