نام و نام خانوادگی: فاطمه زهرا کیانی
استان و شهر: استان مازندران- شهر چمستان
رشته تحصیلی: فیزیوتراپی دانشگاه ایران و دانشجوی دکترای فیزیوتراپی دانشگاه تهران
مصاحبه گر: شهربانو انصاری
در کدام دانشگاه و چه رشته ای تحصیل کردید؟ رتبه شما در کنکور چند بود؟
رتبه کنکور سراسری ام ۲۵۰۰ منطقه دو بوده و کارشناسی فیزیوتراپی در دانشگاه ایران خواندم.
در حال حاضر چکار می کنید؟
درحال حاضر دانشجوی دکترای فیزیوتراپی دانشگاه تهران هستم.
دوران دبیرستان و کنکور را چگونه گذراندید؟
مثل همه دانش آموزان کنکوری مطالعه با مدرسه و آزمون های آزمایشی، یک روزهایی راضی و یک روزهایی نگران
در کدام مدرسه درس خواندید؟
مدرسه فرزانگان آمل

اولین بار چگونه با کانون آشنا شدید؟ چه عاملی باعث شد به کانون بپیوندید؟
من اولین بار کلاس پنجم دبستان برای آمادگی در آزمون های نمونه و تیزهوشان با پیشنهاد خانم انصاری (مسئول نمایندگی کانون در چمستان) در آزمون های کانون شرکت کردم و بابت این انتخاب همیشه راضی و خوشحالم و قدردان زحماتشون هستم.
شما چند سال در کانون بودید؟
من حدود پنج سال در آزمون های کانون شرکت کردم سه سال در متوسطه2 و دو سال دوره تحصیلی ابتدایی
موقع آزمون دادن استرس داشتید؟ اگر نتیجه ای که می خواستید نمی شد واکنش خودتان و پدر و مادرتان چه بود؟
قطعا موقع آزمون ها استرس داشتم ولی سعی می کردم با حرف زدن با مشاور کانون آقای نوربخش و خانم انصاری و خانواده ام، این استرس را مدیریت کنم و خدا را شکر خانواده ام خصوصا پدر و مادرم همیشه کنارم بودند و اگر نتیجه ام چیزی که می خواستم نمی شد، استرسی به من نمی دادند. اما چیزی که متوجه شده بودم این بود که بیشتر از عملکردم در یک آزمون، دور شدن از برنامه به من استرس می داد. بخاطر همین به مرور سعی می کردم تا جایی که شده روی دو هفته بین آزمون تمرکز کنم و مباحث را خوب بخوانم و آزمون برایم محکی باشد که نکات مثبت و منفی ام را کشف کنم وحتی اگر ترازم کم می شد خیلی نگران نمی شدم و به چشم یک فرصت می دیدم که کاستی هایم را تا کنکور جبران کنم بخاطر همین، بررسی و ارزیابی آزمون ها برایم خیلی مفید و کمک کننده بود.
در برنامه راهبردی آزمون ها مهمترین نکته ای که به درد شما خورد و ذهن شما را درگیر کرد چه بود؟
برنامه راهبردی خیلی برایم خوب بود و درواقع مرا از مشاور و برنامه تحصیلی بیرونی بی نیاز می کرد چون می دانستم در بلند مدت و کوتاه مدت باید روی چه مباحثی تمرکز کنم.
روش هایتان را به تدریج بهبود دادید یا وقتی به دوازدهم که رسیدید همه روش ها را بلد بودید؟
قطعا روش ها به مرور به دست آمد. من سال اخر خیلی عمقی تر درس می خواندم و تمرکز روی فهم مطالب بود نه ساعت درس خوندن! و چیزی که خیلی کمکم کرد تست و مرور آزمون ها و بررسی اشتباهاتم بود.
بهترین درس کنکور شما چه بود و چرا در آن موفق شدید؟ برای تقویت این درس از چه منابع یا روش هایی استفاده کردید؟
بهترین درس هایم زیست و شیمی بود و قبلا جزو ضعیف ترین درس هایم بودند و اوایل با درصد سی شروع شد و در کنکور بالای هفتاد زدم. تمرکزم بعد کتاب حتما و حتما روی تست های تالیفی بود من کتاب را می خواندم یک دور تست های کنکور را نگاه می انداختم و با تست های تالیفی خیلی عمقی به مفاهیم پی می بردم و با تست ها مرتبا به کتاب برمی گشتم و نکات را یادداشت می کردم. منابعم سوالات کنکور و کتاب سه سطحی برای زیست و شیمی بود.
اگر به گذشته برگردید کدام اشتباهات را تکرار نخواهید کرد؟
اگر به گذشته برگردم قطعا تمرکزم را روی زمان می گذاشتم و بابت از دست دادن یک سری زمان ها نگرانی ام را کمتر می کردم چون پیوسته در مسیر بودن خیلی مهم است و اگر یک روزهایی نشد اشکالی ندارد. سعی کنیم در آن روز و ساعت ها انرژی بگیریم تا بتوانیم دوباره به مسیر برگردیم.
اگر به گذشته برگردید کدام کار مثبت را دوباره انجام خواهید داد؟
کار مثبتم هم بررسی آزمون ها بود. در طول سال که جمعه و گاهی شنبه بعد آزمون را به آن اختصاص می دادم و دوماه پایانی تمرکز کامل روی تست های کنکور بود که خیلی زیاد به من کمک کرد.
مهمترین درسی که از حضور در کانون گرفتید چیست؟
مهمترین درسم برنامه ریزی و پیشروی منظم بود که بودن در مسیر آزمون حتی بدون آمادگی زیاد باعث می شد من از هدفم خیلی دور نشوم و بتوانم کاستی های مسیر را سریع تر جبران کنم .

آیا تجربه کانون بر انتخاب شغل یا سبک زندگیتان تاثیر گذاشت؟
یک جمله ای که همیشه تو ذهنم مانده این بود که هرروز درس همان روز را بخوانم که حتی در زندگی و خارج از شرایط درسی هم این جمله به من آرامش خاطر میدهد و انجام دادن یک سری کارهای کوچک در روز که مختص همان روز است باعث بهم ریختن و استرس برای روزهای بعدی نمی شود ولی تلنبار کردن همان موارد باعث می شود برای جبران گذشته روزهای دیگر را هم از دست بدهیم و از مسیر دورتر شویم.
برای دانش آموزانی که انگیزه کم دارند چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟
بنظرم قبل از شروع هر مسیری باید کاملا نسبت به آن آگاهی داشته باشیم حتی بنویسیم که در این هدفی که داریم چه چیزهایی را بدست می آوریم و از چه چیزهایی باید بگذریم و ببینیم همچنان می خواهیم آن هدف را داشته باشیم یا نه چون ناامیدی و بی انگیزگی بخشی از مسیر است و برای همه پیش می آید و بنظرم نمی شود حذفش کرد ولی اگر بدانیم برای چه اینجاییم و بپذیریم که این حس نه دائمی و نه صرفا مختص ماست و در همه کسانی که این مسیر را طی کردند بوده، راحتر از آن می گذرید و به مسیر برمی گردید.
مهم ترین عامل موفقیت خودتان را در چه می دانید؟
یک علت نمی تواند باشد ولی شاید چیزی که بیشتر کمکم کرد داشتن آدم هایی در کنارم بود که می دانستم دلسوزانه در مسیر همراه من هستند و کمکم می کنند ازجمله خانواده ام، مشاوره کانون آقای نوربخش و مسئول نمایندگی کانون خانم انصاری عزیز
چه توصیه های برای دانش آموزانی دارید که در کانون آزمون می دهند؟
توصیه من به همه دانش آموزان این است که خودتان را با مقایسه با بقیه و منابع مختلف درگیر نکنید. یک فرد قابل اعتماد پیدا کنید و در مسیری که به آن باور دارید جلو بروید و مطمئن باشید این تلاش ها بی نتیجه نخواهد ماند و قطعا می ارزد.
با آرزوی موفقیت
