گفت و گو با مهشید یوسفی قهرمان پیوستگی

خیر، هیچ‌وقت در آزمون‌ها غیبت نکردم. چون برای من هر آزمون مثل یک میدان نبرد بود؛ جایی که می‌توانستم توانایی‌هایم را محک بزنم

گفت و گو با مهشید یوسفی قهرمان پیوستگی

نام و نام خانوادگی: مهشید یوسفی

مقطع و رشته:یازدهم تجربی

شهر:تهران


مصاحبه گر:بهاره آبنیکی



آیا در آزمون‌های کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمون‌ها چه بود؟

خیر، هیچ‌وقت در آزمون‌ها غیبت نکردم. چون برای من هر آزمون مثل یک میدان نبرد بود؛ جایی که می‌توانستم توانایی‌هایم را محک بزنم و برای پیشرفت واقعی بجنگم. حضور در آزمون‌ها باعث می‌شد هیچ مبحثی را جا نیندازم و انگیزه‌ام برای مطالعه بیشتر شود.



آیا در آزمون‌های هدف‌گذاری و مشابه پارسال شرکت می‌کنید؟

بله، در این آزمون‌ها شرکت کردم.


الف) انگیزه‌تان چه بود؟

می‌خواستم روند پیشرفتم را به‌طور دقیق‌تر ارزیابی کنم و ببینم تا چه اندازه توانسته‌ام روی نقاط ضعفم کار کنم. همچنین این آزمون‌ها برایم یک چالش شخصی بود تا خودم را در شرایط سخت‌تر محک بزنم.


ب) فایده آزمون‌های هدف‌گذاری برای شما چه بود؟

کمک کرد نقاط ضعفم را شفاف‌تر بشناسم و تمرکز بیشتری روی مباحثی که تسلط کمتری داشتم بگذارم. این آزمون‌ها باعث شد به‌صورت هدفمندتر مطالعه کنم و بهتر بتوانم اولویت‌بندی داشته باشم.



 شرکت در این تعداد آزمون چه دستاوردی برای‌تان داشت؟

شرکت مداوم در آزمون‌ها باعث شد اعتمادبه‌نفسم بیشتر شود و جرئت کنم سراغ سوالات سخت بروم. همچنین فهمیدم که باید در مواجهه با تست‌های دشوار آرامش خودم را حفظ کنم و به‌جای ترسیدن، به دنبال راه‌حل باشم.



مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می‌کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه‌ریزی می‌کردید؟ برنامه‌ی مدرسه و آزمون‌ها هماهنگ بود؟

سعی می‌کردم همیشه برنامه‌ی آزمون‌های کانون را در اولویت قرار بدهم و سپس تکالیف مدرسه را انجام دهم. برای دو هفته، ابتدا بودجه‌بندی آزمون را بررسی می‌کردم و براساس آن، مطالعه و تست‌زنی را تقسیم می‌کردم. در بیشتر مواقع، هماهنگی نسبی بین مدرسه و آزمون‌ها وجود داشت، اما اگر مغایرتی پیش می‌آمد، تلاش می‌کردم با مدیریت زمان، هر دو را پوشش بدهم.



نقاط قوت شما کدام درس‌ها بودند؟ روش مطالعه‌ی آن‌ها را توضیح می‌دهید؟

فیزیک از نقاط قوت اصلی من بود. روش مطالعه‌ام این‌طور بود که ابتدا درس‌نامه‌ها را به‌طور کامل می‌خواندم و سعی می‌کردم مفاهیم پایه را کاملاً درک کنم. سپس تست‌های آموزشی کار می‌کردم تا مطالب برایم جا بیفتد. در مرحله‌ی بعد به سراغ تست‌های پیشرفته‌تر می‌رفتم تا ذهنم درگیر شود و تسلطم بیشتر شود. همچنین مرورهای مداوم باعث شد نکات مهم در ذهنم ماندگار شود.



 مهم‌ترین چیزی که در این سال‌ها از کانون و آزمون‌ها یاد گرفته‌اید چیست؟

آموختم که پشتکار و استمرار در تلاش، مهم‌ترین عامل موفقیت است. آزمون‌ها به من یاد دادند که نباید از اشتباه کردن بترسم، بلکه باید از هر شکست به‌عنوان یک تجربه‌ی ارزشمند برای پیشرفت استفاده کنم.



تحلیل آزمون را چگونه انجام می‌دادید؟

بعد از هر آزمون، سوالات غلط و نزده را با دقت بررسی می‌کردم. ابتدا سعی می‌کردم خودم راه‌حل درست را پیدا کنم و اگر موفق نمی‌شدم، از معلم‌ها یا دوستانم کمک می‌گرفتم. این کار کمک کرد اشتباهاتم تکرار نشود و نقاط ضعفم به‌تدریج به نقاط قوت تبدیل شود.



شما از چه منابع کانون استفاده می‌کردید؟ این منابع چه ویژگی‌هایی داشتند؟

از کتاب‌های آبی و سه‌سطحی استفاده می‌کردم. کتاب آبی تنوع خوبی از تست‌های آموزشی و کاربردی داشت که برای مرور و تمرین بسیار مفید بود. کتاب سه‌سطحی هم باعث می‌شد سوالات را در سه سطح آسان، متوسط و دشوار دسته‌بندی کنم و بتوانم به‌تدریج توانایی‌ام را در حل سوالات سخت افزایش بدهم.



در طول این همه سال خسته نشدید؟ چه چالش‌هایی امسال داشتید؟

خستگی بخشی طبیعی از مسیر است، اما همیشه با یادآوری هدفم دوباره انگیزه می‌گرفتم. امسال بزرگ‌ترین چالش من ایجاد تعادل میان درس‌های مدرسه و برنامه‌ی آزمون‌ها بود. گاهی فشار زیاد باعث می‌شد انرژی‌ام کم شود، اما با مدیریت زمان و استراحت‌های کوتاه، توانستم دوباره تمرکز پیدا کنم.



چرا کانون را در این سال‌ها انتخاب کردید؟ چگونه با کانون آشنا شدید؟ کسی از خانواده یا بستگان عضو کانون بود؟

یکی از دوستان صمیمی‌ام عضو کانون بود و همیشه از موفقیت‌ها و پیشرفت‌هایش صحبت می‌کرد. همین باعث شد علاقه‌مند شوم و تصمیم بگیرم من هم در کانون ثبت‌نام کنم.



نقش آموزشی خانواده، به‌ویژه پدر و مادر در این سال‌ها چگونه بود؟

پدر و مادرم همیشه پشتیبان و حامی من بودند. اگر دچار خستگی یا بی‌انگیزگی می‌شدم، با تشویق‌ها و دلگرمی‌هایشان انرژی دوباره می‌گرفتم. همچنین همیشه محیط آرام و امکانات لازم برای مطالعه را فراهم کردند تا بتوانم با خیال آسوده روی درسم تمرکز کنم.


Menu