گفت و گو با عسل نجاریان قهرمان پیوستگی دوازدهم انسانی

من تمام آزمون‌های سال دوازدهم و دوران جمع‌بندی را به صورت حضوری شرکت می‌کردم. دلیل این انتخاب، شبیه‌سازی کامل شرایط کنکور بود.

گفت و گو با عسل نجاریان  قهرمان پیوستگی دوازدهم انسانی

| نام و نام خانوادگی | عسل نجاریان |

| نام شهر و استان | شیراز، استان فارس |

شمارنده 512520167 |

عضویت در کانون | از سال نهم (به مدت ۴ سال) |

تعداد آزمون‌های شرکت کرده | بیش از 75 آزمون |

شغل و تحصیلات: پدر | مهندس، کارشناسی ارشد |

شغل و تحصیلات: مادر | خانه‌دار، کارشناسی |


مصاحبه : حسنا شاه حیدری

میانگین تراز (مقطع دوازدهم) | 6650 |

تراز سوابق تحصیلی | 9800 |

تراز کنکور (اردیبهشت 1402) | 7100 |

تراز کنکور (تیر 1402) | 7300 |

رتبه نهایی (کنکور 1402) | 750 (منطقه 2) |

درصدهای کنکور 1402 (رشته انسانی) | |

| ریاضیات و آمار | 55% |

| اقتصاد | 95% |

| ادبیات و زبان‌شناسی | 80% |

| تاریخ و جغرافیا | 78% |

| فلسفه و منطق | 85% |

| روانشناسی | 90% |



 1. شما چگونه با کانون آشنا شدید؟


آشنایی من با کانون فرهنگی آموزش از طریق مشاور مدرسه‌ی دوره متوسطه اول بود. ایشان بر اهمیت آزمون‌های منظم و پیوستگی در برنامه تأکید می‌کردند. همچنین، موفقیت رتبه‌های برتر سال‌های گذشته شهرمان که همگی عضو کانون بودند، انگیزه اصلی من برای ثبت نام و حفظ پیوستگی در آزمون‌ها از همان سال نهم شد.


 2. نمره‌های امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلی‌تان چند شد؟


با توجه به تأثیر بالای سوابق تحصیلی در کنکور 1402، نمرات نهایی برای من بسیار حائز اهمیت بود. من توانستم در تمام دروس نهایی، نمراتی بالاتر از 19.5 کسب کنم و تراز سوابق تحصیلی‌ام 9800 شد. روش من این بود که در طول سال تحصیلی، در کنار تست‌زنی، مطالعه‌ی دقیق و عمقی متن کتاب درسی را رها نمی‌کردم تا تسلط لازم برای پاسخگویی به سؤالات تشریحی در امتحانات نهایی را نیز داشته باشم.


3. شما در آزمون‌های کانون به صورت حضوری شرکت می‌کردید یا آنلاین؟ چرا؟


من تمام آزمون‌های سال دوازدهم و دوران جمع‌بندی را به صورت حضوری شرکت می‌کردم. دلیل این انتخاب، شبیه‌سازی کامل شرایط کنکور بود. آزمون حضوری به من یاد می‌داد که چگونه استرس محیط، مدیریت زمان زیر فشار و عوامل حواس‌پرتی را کنترل کنم. همچنین، داشتن یک حوزه‌ی ثابت برای آزمون دادن، نظم روانی بیشتری به من می‌داد.


 4. شما در تابستان چند درس نگاه به آینده (درس‌های سال بعد) را می‌خواندید و امتحان می‌دادید؟


در تابستان سال یازدهم به دوازدهم، دو درس تخصصی و مهم سال دوازدهم را به صورت نگاه به آینده مطالعه و در آزمون‌ها پاسخ می‌دادم: فلسفه و منطق و اقتصاد. انتخاب این دو درس به این دلیل بود که فلسفه و منطق پایه‌ای و مفهومی است و نیاز به تثبیت زودهنگام دارد، و اقتصاد درسی است که با حجم کم، ضریب بالا و قابلیت کسب درصد کامل، می‌تواند تعیین‌کننده باشد.


 5. آیا در آزمون‌های کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمون‌ها چه بود؟


خیر، من تقریباً هیچ غیبتی نداشتم. دلیل اصلی‌ام برای حفظ پیوستگی، درک این نکته بود که غیبت کردن به معنای از دست دادن فرصت سنجش و عقب ماندن از برنامه راهبردی است. حتی اگر برای آزمونی کاملاً آماده نبودم، شرکت می‌کردم تا نقاط ضعفم را پیدا کرده و یاد بگیرم چگونه تحت شرایط ناآمادگی، بهترین مدیریت آزمون را داشته باشم.


 6. مطابق برنامه راهبردی درس می‌خواندید؟ چگونه شخصی‌سازی می‌کردید؟ توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟


بله، برنامه راهبردی کانون نقشه راه من بود. شخصی‌سازی من بر اساس اصل جبران و تمرکز بر ضعف‌ها انجام می‌شد:


1.  تحلیل کارنامه: در هر آزمون، درس‌هایی را که درصد کمتری کسب کرده بودم، مشخص می‌کردم.

2.  تغییر بودجه‌بندی زمان: اگر برنامه راهبردی به طور مساوی برای دو درس زمان تعیین کرده بود، اما من در یکی از آن‌ها ضعیف بودم (مثلاً ریاضی و آمار)، سهم زمان مطالعه‌ی آن درس را از زمان درس قوی‌ام (مثلاً اقتصاد) اضافه می‌کردم.

3.  دفتر برنامه‌ریزی: برنامه راهبردی را به فازهای هفتگی و سپس روزانه در دفتر برنامه‌ریزی تبدیل می‌کردم تا اجرای آن دقیق و قابل اندازه‌گیری باشد.


 7. روشتان برای تحلیل آزمون‌ها چگونه بود؟ آیا همه سؤالات را تحلیل می‌کردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی می‌کردید؟


تحلیل آزمون برای من مهم‌تر از خود آزمون بود و روشی جامع داشتم:


1.  سؤالات غلط: ابتدا دلیل هر اشتباه را مشخص می‌کردم (اشتباه محاسباتی، بی‌دقتی، یا عدم تسلط بر مبحث). اگر ضعف مبحثی بود، به خلاصه‌نویسی یا کتاب درسی مراجعه می‌کردم.

2.  سؤالات بدون پاسخ (نزده): این سؤالات را با صرف زمان کافی دوباره حل می‌کردم. اگر با آرامش حل می‌شدند، مشکل من مدیریت زمان بود؛ اگر حل نمی‌شدند، نشانه‌ی ضعف یادگیری بودند که باید در هفته بعد جبران می‌شدند.

3.  سؤالات درست با شک: سؤالاتی که در آزمون با تردید جواب داده بودم را نیز مرور می‌کردم تا نکته‌ی نهفته در آن‌ها را کاملاً تثبیت کنم و شانس در پاسخ‌دهی‌ام دخیل نباشد. تمام نکات جدید را در دفترچه‌ی خودآموز یادداشت می‌کردم.


 8. کدام درس‌ها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درس‌ها چگونه است؟


نقاط قوت من دروس اقتصاد، روانشناسی، و عربی بودند.


*   روش مطالعه (مثال: اقتصاد):

    1.  مفهومی‌خوانی و سرعت عمل: درس اقتصاد با وجود حجم کم، تست‌های بسیار چالشی دارد. ابتدا مفاهیم را کاملاً درک می‌کردم و فرمول‌ها را تثبیت می‌کردم.

    2.  تست‌زنی بلافاصله: چون این درس حفظی نیست، بعد از مطالعه‌ی هر فصل، فوراً تعداد زیادی تست زمان‌دار می‌زدم تا در محاسبات و سرعت به تسلط برسم.

    3.  نمرات: در آزمون‌های کانون معمولاً تراز اقتصاد من بالای 7500 بود و در کنکور درصد 95% را کسب کردم.


 9. آیا در کلاس‌های درس مدرسه شرکت کردید؟ نقش مدرسه در موفقیت شما چگونه بود؟


بله، من حضور منظمی در کلاس‌های مدرسه داشتم. در رشته‌ی علوم انسانی، جایی که متن کتاب درسی اهمیت مطلق دارد، نقش مدرسه به شرح زیر بود:


*   یادگیری اولیه عمیق: دبیران، مفاهیم عمیق و سخت فلسفه و منطق را به سادگی به ما منتقل می‌کردند که این، پایه‌ی تست‌زنی موفق من شد.

*   تثبیت دروس فرّار: تدریس مداوم دبیران دروسی مانند تاریخ و جغرافیا، به مرور و تثبیت بهتر مطالب فرّار کمک می‌کرد.

*   آرامش ذهنی: مدرسه خیال مرا از بابت یادگیری اولیه راحت می‌کرد و اجازه می‌داد در خانه تمام وقتم را صرف تست‌زنی و تحلیل کنم.


 10. دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیر درسی کرده است؟


بله، دفتر برنامه‌ریزی کانون ابزار اصلی من برای سنجش عملکرد و حفظ تعادل درسی بود.


*   کمک درسی: این دفتر به من نشان می‌داد که در طول هفته چند ساعت مطالعه‌ی مفید داشته‌ام و آیا بین دروس عمومی و تخصصی و همچنین بین دروس قوّت و ضعف، تعادل را رعایت کرده‌ام یا خیر. این کار، برنامه‌ام را از حالت ذهنی به حالت قابل اندازه‌گیری تبدیل می‌کرد.

*   کمک غیردرسی: تکمیل این دفتر باعث شد تا زمان‌های استراحت و خوابم نیز هدفمند شوند. می‌دیدم که وقتم کجا تلف می‌شود و این آگاهی، انگیزه بیشتری برای استفاده‌ی بهینه از هر ساعت درسی به من می‌داد.


 11. کدام یک از کتاب‌های کانون را استفاده می‌کردید؟ این کتاب‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟


من در طول دوران کنکور از دو نوع کتاب کانون استفاده می‌کردم که مکمل هم بودند:


1.  کتاب‌های آبی (تست): این کتاب‌ها را برای دروس پایه و تثبیت‌کننده مانند عربی، جامعه‌شناسی و تاریخ و جغرافیا استفاده می‌کردم. ویژگی اصلی آن‌ها پوشش کامل مباحث کتاب درسی و تست‌های طبقه‌بندی شده بود که پس از هر درس، امکان مرور و تمرین سریع را فراهم می‌کرد.

2.  کتاب‌های سه‌سطحی: این کتاب‌ها را برای دروس مهم مانند فلسفه و منطق، و اقتصاد استفاده می‌کردم. ویژگی منحصر به فرد آن‌ها سطح‌بندی سؤالات بر اساس میزان رجوع دانش‌آموزان بود. این امر به من اجازه می‌داد تا وقتم را روی سؤالات با کیفیت‌تر و چالش‌برانگیزتر بگذارم که برای کسب رتبه‌ی زیر 1000 حیاتی هستند.


 12. بهترین درس شما در کنکور کدام است؟ روش‌های مطالعه خود را در این درس به صورت آیتم‌وار بنویسید.


بهترین درس من در کنکور، اقتصاد بود که با درصد 95% توانستم تراز بالایی از آن بگیرم.


*   روش‌های مطالعه:

    *   مفهومی‌خوانی و ارتباط‌یابی: به جای حفظ کردن، ارتباط بین مباحث مختلف (مثلاً تولید، عرضه و تقاضا) را درک می‌کردم.

    *   تمرکز بر مسائل محاسباتی: تمام تست‌های محاسباتی را چندین بار حل می‌کردم و روش‌های میان‌بر را یاد می‌گرفتم.

    *   فیش‌نویسی فرمول‌ها: تمام فرمول‌ها و نکات کلیدی را روی فیش‌های کوچک می‌نوشتم و هر شب قبل از خواب یک مرور سریع انجام می‌دادم.

    *   تست‌زنی زمان‌دار شدید: پس از تسلط، ده‌ها تست را پشت سر هم و با زمان بسیار کم پاسخ می‌دادم تا سرعت و دقتم به اوج برسد.


 13. اگر در آزمون تیرماه نسبت به آزمون اردیبهشت ماه پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشتید، توضیح دهید که در طی ماه‌های بین این دو آزمون چه برنامه‌ای اجرا کردید؟

پیشرفت من در کنکور تیرماه نسبت به اردیبهشت ماه (افزایش تراز از 7100 به 7300) به دلیل اصلاح برنامه ریاضی و آمار و جمع‌بندی تستی سریع بود.


1.  جبران ریاضی: در آزمون اردیبهشت، درصد ریاضی‌ام قابل قبول نبود. در فاصله‌ی این دو آزمون، تمرکز حداکثری بر مباحث پربازده ریاضی (مانند آمار و دنباله‌ها) گذاشتم و روزانه تست‌های زمان‌دار بیشتری از آن‌ها کار کردم.

2.  آزمون‌های شبیه‌ساز کامل: هر هفته دو تا سه نوبت، کنکور سال‌های قبل را در شرایط کاملاً مشابه (ساعت 8 صبح، بدون وقفه، با ماسک) شبیه‌سازی می‌کردم. هدف اصلی من در این شبیه‌سازی‌ها، افزایش مدیریت زمان و کاهش خطای بی‌دقتی بود.


14. در طول سال چقدر به رتبه فکر می‌کردید؟ خانواده شما چه انتظاری از شما داشتند؟ استرس و نگرانی ناشی از فکر کردن به رتبه را چگونه مدیریت می‌کردید؟


من در طول سال سعی می‌کردم به جای رتبه‌ی نهایی، بر فرآیند و افزایش درصدها در هر آزمون تمرکز کنم. رتبه یک هدف بلندمدت بود، اما هدف روزانه‌ام پیشرفت 10 تا 20 واحدی تراز در هر درس بود.


*   انتظار خانواده: خانواده‌ام از من تنها انتظار تلاش حداکثری و صادقانه را داشتند. آن‌ها هیچ‌گاه فشار عددی برای رتبه بر من تحمیل نکردند و همیشه می‌گفتند: "اگر تمام تلاش خودت را بکنی، بهترین نتیجه برای تو خواهد بود."

*   مدیریت استرس: استرس ناشی از فکر کردن به رتبه را با تکیه بر برنامه‌ریزی روزانه مدیریت می‌کردم. هر وقت احساس اضطراب می‌کردم، دفتر برنامه‌ریزی‌ام را باز می‌کردم و با دیدن تلاش‌های ثبت شده، به خودم یادآوری می‌کردم که کارم را درست انجام داده‌ام و نتیجه، خود به خود حاصل خواهد شد.


 15. دلیل این‌که در آزمون‌های تابستان شرکت کرده‌اید چه بود؟


شرکت در آزمون‌های تابستان برای من سه هدف کلیدی داشت:


1.  مرور دروس پایه: فرصتی طلایی برای تثبیت و جمع‌بندی دروس دهم و یازدهم بود، به‌ویژه دروسی مانند تاریخ و جغرافیا که فرّار هستند.

2.  نگاه به آینده: شروع آرام و زودهنگام مباحث دوازدهم، به من اعتماد به نفس زیادی برای شروع سال تحصیلی جدید داد.

3.  عادت به نظم آزمونی: کمک کرد که از همان تابستان، نظم دو هفته یک‌بار آزمون و تحلیل را در خودم نهادینه کنم.


16. برنامه شما برای مطالعه درس‌های دهم و یازدهم چگونه بود؟


برنامه‌ی من برای دروس پایه (دهم و یازدهم) چرخشی و مبتنی بر نقاط ضعف بود:


1.  جمع‌بندی تابستان: تابستان را به مطالعه‌ی مباحث اصلی و تست‌زنی از کتاب‌های آبی اختصاص دادم.

2.  در طول سال: در طول سال دوازدهم، دروس پایه را به صورت مجزا نمی‌خواندم. تنها زمانی به سراغ آن‌ها می‌رفتم که برنامه راهبردی کانون، مرور پایه را تعیین کرده بود. در این بازه‌ها، فقط تست‌های نشان‌دار قبلی و خلاصه‌نویسی‌های دفترچه‌ی خودآموز را مرور می‌کردم تا زمانم صرف خواندن مجدد کتاب نشود.


17. آیا معلم خاصی هست که بخواهید از ایشان تشکر کنید؟ در چه درسی؟ دلیل این قدردانی چیست؟


بله، بسیار مایل هستم از آقای مهندس پارسا، دبیر ریاضی و آمار تشکر کنم. با توجه به این که ریاضی و آمار یک درس چالشی در رشته انسانی است، ایشان با روش‌های تدریس بسیار ساده و تکنیک‌های تست‌زنی سریع، به من کمک کردند که نه تنها از این درس فراری نباشم، بلکه بتوانم به درصدی فراتر از انتظار برسم و از این طریق، تراز کلی‌ام را تقویت کنم.


 18. فکر می‌کردید چنین رتبه‌ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف می‌کنید؟


با توجه به تلاشم و روند رو به رشدم در آزمون‌های جامع پایانی، انتظار رتبه‌ای زیر 1000 را داشتم، اما رتبه‌ی 750 بسیار دلگرم‌کننده بود.



Menu