نام و نام خانوادگی: غزل بهرامی
رتبه سال 1404: رتبه 12 منطقه 3 , 86 کشوری
نام شهر و استان: پاوه , کرمانشاه
میانگین تراز: 7106
چند عضو کانون بودهاید؟ 2سال ( یازدهم و دوازدهم )
چند آزمون شرکت کردهاید؟ 36 آزمون اصلی
شغل مادر : خانهدار
شغل پدر : کارمند بانک
تراز کنکور تیر: 10764
تراز کنکور اردیبهشت: 11483
مصاحبهگر: بیان لهونی
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟
در دوران دبستان یک خانم از طرف کانون قلم چی به مدرسه طلوع مراجعه کرده و امکانات ویژه دانش آموزان استثنایی را معرفی کردند.در این دوران جرقه ای در ذهن من زده شد و به این فکر افتادم که چند سال بعد حتما به جمع کانونی ها ملحق شوم. چندسال بعد(کلاس هشتم )آقای فتحی که در رادیو اسم من را شنیده بود, با من تماس گرفتند و ضمن معرفی خود و خدمات کانون از من دعوت کردند تا در کانون ثبت نام کنم. از ایشان تشکر کردم ولی اعلام کردم فعلا احساس میکنم کمی برای شروع زود است.دلیل عدم ثبت نامم را در مقطع دهم نمیدانم, فکر میکنم فراموش کردم.اما در مقطع یازدهم باتوجه به جو دانش آموزان در مدارس و بحث هایی که میکردند تصمیم گرفتم در کانون ثبت نام کنم.
نمرههای امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلیتان چند شد؟
ترازسوابق: 10629
نمرات: فارسی 20, زبان 20, فلسفه 20 , علوم و فنون ادبی 20 ,ریاضی 20 , عربی 19.75 ,دینی 19.25 ,جامعه شناسی 18.5, جعرافیا 18 ,تاریخ 16.5 و سلامت و بهداشت 15.75
فکر میکنید چرا نمرههای سلامت و تاریخ کمتر از بقیه دروس است؟
به نظر خودم در درس تاریخ نمره بهتری کسب میکردم و روی نمره آن اعتراض زدم اما مطمئنم بررسی نشده چون تغییری نکرد,اما برای درس سلامت کتاب نداشتم و کتاب صوتی تهران کمی قدیمی بود. چند روز قبل امتحان خانم محمدپور کتاب درسی را میخواند و من گوش می دادم, چون برایم تازگی داشت کمی سخت بود. دلیل دیگر داشتن شکلهای زیاد در کتاب بود که برای من تصور آنها سخت بود و نتوانستم از پس آنها بربیایم.

شما در آزمونهای کانون به صورت حضوری شرکت میکردید یا آنلاین؟
پایه یازدهم آنلاین شرکت میکردم چون فکر میکردم کسی نمی تواند به عنوان منشی به من کمک کند.حتی پدر و مادرم,چون هرکدام نمیتوانستند همه درسها را برای من بخوانند. مثلا برای مادرم درس ریاضی و اقتصاد سنگین بود و برای پدرم درس علوم و فنون سنگین بود.اما برای تمام آزمونهای پایه دوازدهم در حوزه حاضر میشدم.
آیا به کسی در خصوص کمک به عنوان منشی صحبت کردید؟
خیر چون واقعا خجالت میکشیدم و فکر هم نمیکردم کسی بتواند یا بخواهد به من کمک کند. اما الان به خودم می گویم ای کاش به اطرافیانم پیشنهاد میدادم یا قبول میکردند یا خیر.

آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟
در پایه یازدهم به دلیل ناامیدی بعد از افت تراز غیبت داشتم و حس میکردم بهتر است ادامه ندهم به همین دلیل غیبت میکردم. اما در پایه دوازدهم پی بردم که غیبتهای سال گذشته ضربه بدی به من زدهاند و دیگر افت تراز داشتن باعث غیبت در آزمون نشد.
به نظر شما فایده آزمون حضوری چیست؟
آزمون حضوری خیلی متفاوت و مفید است. از مشکلات اینترنت و قطع و وصل شدن آن و شارژگوشی و... بگذریم که استرسی مضاعف برای دانش آموز ایجاد میکند, باید بگویم آزمون حضوری از نظر زمان بندی , شکل و چینش سوالات و رعایت تکنیک های زمان مثل استراتژی بازگشت و حتی خواندن سوال دقیقا مانند جلسه کنکور است.

مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟
بله هر شب برنامه آزمون و برنامه مدرسه را نگاه می کردم , بودجه بندی آزمون را طبق برنامه مدرسه در روز بعد در برنامه شخصی خودم میگنجاندم.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟
در پایه یازدهم چون طبق فایلهای صوتی کانون تحلیل آزمون انجام میدادم و زیاد امکان رد کردن وجود نداشت تمام سوالات را به ترتیب بررسی می کردم,اما در پایه دوازدهم به دلیل کمبود وقت و اطمینان از پاسخ صحیح بعضی از سوالات ,با کمک خانواده از پاسخنامه کاغذی استفاده میکردم و فقط سوالات اشتباه و نزده را بررسی می کردم و البته سوالات صحیحی که شک دار بودند و یا در جلسه آزمون علامت دار کرده بودم را نیز چک میکردم.
کدام درسها نقطه قوت شماست؟
عربی و علوم و فنون هم در آزمون و هم در مدرسه جز نقاط قوت بودند.
کارهایی که برای علوم و فنون انجام میدادم :مرور مداوم و پیوسته تاریخ ادبیات حتی در روزهای منتهی به کنکور,کار کردن عروض به صورت سماعی از پایه دهم, تست زدن مداوم به صورت روتین برای آرایه های ادبی و قرابت معنایی چون در مدرسه به خوبی آن را یاد گرفته بودم.
بسیار روی درس عربی کار کردم ,به خوبی در کلاس به قواعد توجه میکردم و حتی سعی می کردم سوالات مربوط به ترجمه را نیز از روی قواعدی که یاد گرفتهام جواب دهم.
آیا در کلاسهای درس مدرسه شرکت کردید؟
در پایه دوازدهم تا پایان آذر ماه در مدرسه حاضر میشدم اما نه در تمام کلاسها. از آذرماه به بعد بیشتر در کلاسهای دروس عمومی شرکت میکردم به خاطر اینکه اجباری برای خواندن این درسها وجود داشته باشد.
مدرسه رفتن در چه حدی در نظم دادن به برنامه شما موثر بوده است؟
رفتن به مدرسه در خواندن درسهای عمومی و نظم بخشیدن به زمان بقیه روز بسیار موثر بود.چون میدانستم بعد از مدرسه برای بقیه روز و شب چه برنامه داشته باشم و چه کارهایی انجام دهم. البته من به خودم تعهد داده بودم روزهایی که مدرسه نمیروم باید در زمان شروع کلاس مدرسه (ساعت 8) درس خواندن در خانه را شروع کنم و به این تعهد پایبند بودم.
بودن در جمع دوستان و دانش آموزان در مدرسه چگونه بود؟
من عادت داشتم شنبه بعد از آزمون حتما به مدرسه بروم. شنبه بعد از آزمون همه دانش آموزان کارنامه گرفته بودند و از وضعیت تراز و درصدهای خود اطلاع داشتند و در مورد تراز و درصدهایشان باهم گفتوگو میکردند, جو بسیار خوبی در مدرسه وجود داشت حتی دربین دانش آموزان سایر رشتهها و این جو انگیزه بسیاری به من میداد.

چه توصیهای در این خصوص برای دانش آموزان دارید؟
به نظرمن دانش آموزان هرگز نباید به طور کامل مدرسه را رها کنند, این کار میتواند ضربه سختی وارد کند.چون ما 11 سال با چنین نظمی درس خواندهایم که ترک آن نه تنها باعث بینظمی در درس خواندن و ساعات مطالعه , بلکه باعث بی نظمی در کل زندگی میشود.
تکمیل دفتر برنامهریزی چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیردرسی کرده است؟
هم خودم دفتر داشتم و هم دفتر برنامه ریزی به روش قلم چی را پر میکردم,البته مادرم اینکار را برایم انجام میداد.چون طبق برنامه راهبردی کانون پیش میرفتم این دو دفتر تفاوت چندانی نداشتند.صفحه 182 را هم پر میکردم و بسیار به این صفحه توجه میکردم و از آن خوشم میآمد,چون باعث میشد نتایج آزمون و میزان مطالعه هر درس را با هفتهی گذشته مقایسه کنم و میزان تغییرات در هر درس را بسنجم و این کار نظم ذهنی زیادی برای من ایجاد میکرد.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکردید؟
کتاب های صوتی آبی را استفاده میکردم ,بخصوص کتاب روانشناسی که بسیار کمک کننده بود.کتاب های زرد را نیز در ماههای پایانی استفاده کردم چون پاسخنامه تحلیلی خوبی داشتند.
در این بخش خواهشی که دارم و اگر امکان دارد بنویسید این است,در صورت امکان, کانون برای دوران جمع بندی, کتابهای چالشی تری نسبت به کتابهای جمع بندی برای تراز های بالای 6500 تهیه کنند. البته که این کتابها برای بقیه مفید هستند اما حس کردم سوالات برای من آسان بود.

بهترین درس شما در کنکور کدام است؟
جامعه شناسی که در کنکور 100 درصد زدم.به این کتاب علاقمند بودم و این علاقه قطعا تاثیرگذار بود اما کاری که انجام میدادم:
از پایه دهم سعی میکردم روی هر درسی که یاد میگرفتم عمیق فکر کنم و آنقدر روی آن درس کار کنم تا در خانه هم به گونهای برای پدرومادرم (این درس را ندارند) بیان کنم که آنها نیز این درس را یاد بگیرند.
در پایه دوازدهم هر مطلبی را که از جامعه شناسی می آموختم مانند یک معلم برای عروسکم توضیح میدادم.
اگر در آزمون تیرماه نسبت به آزمون اردیبهشت ماه پیشرفت قابل ملاحظهای داشتید؟
به طور کلی خیر اما درس محور بله , تغییر 12 درصدی در درس علوم وفنون(از 66 به 78 ), تغییر 16 درصدی درس جامعه شناسی ( از 84 به 100 )
در طول سال چقدر به رتبه فکر میکردید؟
خیلی زیاد, به خودم قول داده بودم که رتبه زیر 100 شوم و اغلب آخر شبها برای انگیزه دادن به خودم یادآور میشدم که تو قول دادهای و باید ادامه دهی و به این هدف برسی. خودم را خیلی روی سن در مراسم تجلیل تصور میکردم و حتی اینکه روی سن به مردم بگویم که من این سختی را پشت سر گذاشتم.این کار به من روحیه و انگیزه میداد. خانواده و اطرافیانم بخصوص خانم محمدپور هم بسیار الهام بخش بودند.

دلیل این که در آزمونهای تابستان شرکت کردهاید چه بود؟
همیشه میگویند تابستان فرصتی است که میتوان پیشی گرفت چون بسیاری درس نمیخوانند, این واقعا درست است. به علاوه در تابستان من توانستم وضیعت بسیاری از درسها را تثبیت کنم.
برنامه شما برای مطالعه درسهای دهم و یازدهم چگونه بود؟
ابتدا میخواستم هم دروس دهم و هم یازدهم را در کنار دروس دوازدهم بخوانم, اما بعد از مدتی پی بردم که این حجم از مطالب سنگین است و نمیتوانم به این صورت پیش بروم, بنابراین به روال برنامه کانون و زوج درسها برگشتم. اولویت اول دوازدهم بود یعنی هفته اول تا سه شنبه را کامل به دوازدهم اختصاص میدادم و بعد از آن به سراغ دروس دهم میرفتم البته در کنار دروس دهم دروس عمومی را نیز میخواندم.هفته دوم از شنبه تا دوشنبه مجدد به سراغ دروس دوازدهم میرفتم و بعد آن دهم را جمع بندی و دوازدهم را مرور میکردم و پنجشنبه آزمون مشابه پارسال را کار میکردم.
آیا معلم خاصی هست که بخواهید از ایشان تشکر کنید؟
از همه دبیران و معلمین که به من کمک کردند ولو کمک درسی نبوده و تنها من را درک کرده باشند,که تعدادشان هم کم نیست تشکر میکنم. اما دبیران خاصی بودهاند که دوست دارم از آنها نام ببرم که در راس همه خانم محمدپور هستند.ایشان بسیار زیاد به من کم کردهاند و معلمهای درس ریاضی آقای احمدی و آقای مقصودی که در درس ریاضی بسیار کمک کردند.
فکر میکردید چنین رتبهای کسب کنید؟
فکر میکردم زیر 100 منطقه باشد(بین 30 تا 70 ) اما 12 منطقه و زیر 100 کشوری نه.
روز اعلام نتایج من خبر نداشتم نتایج اعلام شدهاست و نتیجه را خانم محمدپور گرفتند و همان لحظه به من زنگ زده بودند ولی چون من پاسخگو نبودم به مادرم زنگ زدند و وقتی مادرم با خوشحالی کلمه دوازده را تکرار می کردند من باخودم گفتم امکان ندارد دوازده باشد.
اما برای اعلام نتایج رشته قبولی دوس دارم به این موضوع اشاره کنم. در خانه تنها و مشغول ضبط کاری برای گویندگی بودم و مدام با من تماس میگرفتند و من تماس را رد میکردم چون اصلا این موضوع که نتایج اعلام شده به ذهنم خطور نکرده بود.درنهایت یکی از دوستانم تماس گرفت و من به جای رد تماس اشتباهی به آن پاسخ دادم و با جیغ و خوشحالی گفت که من در فلان رشته قبول شدهام. در یک لحظه نمیدانستم که در مورد چه چیزی حرف میزند,پرسید یعنی تو هنوز خبر نداری در چهرشته ای قبول شدی گفتم نه. تماس را قطع کردم و وارد سایت شدم اما متاسفانه برای نابینایان دسترسی به کد امنیتی امکان پذیر نیست و نمیتوانستم وارد شوم ,پدرو مادرم هم در دسترس نبودند. تنها کسانی که به رمز من دسترسی داشتند خانم محمدپور و نعمتی بودند که هردو سرکلاس بودند.در این حین خانم صافی پور زنگ زدند و من با گریه گفتم هنوز نمیدانم چه رشته ای قبول شدم و ایشان گفتن با خانم نعمتی تماس میگیرند. همزمان هم خانم نعمتی به خانم صافی پور اعلام کرده بودند و هم خانم محمدپور نتیجه را دریافت کرده بود و تماس گرفتند. تمام دانش آموزان ایشان یکصدا فریاد میزند بهشتی بهشتی و این برای من به یادماندنی است.
