نام و نام خانوادگی : علی حبیبی
نام شهر و استان : قم
میانگین تراز :۶۹۹۰
معدل : ۱۹.۵۴
سالهای حضور در کانون : ۲ سال
شغل و تحصیلات پدر : بازنشسته نیروی انتظامی
شغل و تحصیلات مادر : خانه دار
مصاحبه گر : یاسین دوستی
۱.شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟
از طریق دوستان و آشنایان و توصیه هایی که میشد
رتبه کنکورت چند شد ؟
۲۲۴ منطقه و ۵۲۹ کشوری
۲. نمرههای امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلیتان چند شد؟
نهایی دوازدهم
دینی:۲۰
شیمی:۱۹.۷۵
فیزیک:۱۹.۷۵
زیست:۱۹.۲۵
ریاضی:۲۰
عربی :۱۹.۵
هویت اجتماعی : ۱۹
زبان : ۱۹.۲۵
سلامت و بهداشت: ۲۰
ادبیات : ۱۸.۷۵
تراز سوابق تحصیلی ۹۶۹۹
۳. دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
مهمترین دستاورد من از حضور در آزمونهای کانون، پیدا کردن یک مسیر روشن برای مطالعه بود. آزمونها مثل یک چراغ راه عمل میکردند و باعث شدند بفهمم در هر مقطع از سال در چه جایگاهی قرار دارم. این ارزیابی مداوم به من نظم بخشید و انگیزهام را برای بهتر شدن تقویت کرد.
۴. روش شما برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟
بعد از هر آزمون، فقط به نمره یا تراز اکتفا نمیکردم. تکتک سؤالات را بررسی میکردم؛ چه درست و چه غلط. تلاش میکردم دلیل اشتباهاتم را بفهمم؛ گاهی بیدقتی بود، گاهی ضعف در یادگیری و گاهی هم مدیریت زمان. همین واکاوی دقیق باعث شد اشکالاتم روی هم انباشته نشوند و به مرور تبدیل به نقطه قوت شوند.
۵. کدام درسها نقطه قوت شما بودند و روش مطالعهی آنها چگونه بود؟
فیزیک نقطه قوت اصلی من بود. برای این درس بیشتر از حفظیات، روی درک مفاهیم تمرکز میکردم و بعد با حل تستهای متنوع سعی میکردم سرعت و تسلطم را بالا ببرم. زیست در ابتدا نقطه ضعفم بود، اما با تمرکز روی جزئیات کتاب درسی و مرورهای پیدرپی، کمکم توانستم آن را به سطح قابل قبولی برسانم.
۶. میزان مطالعه و تعداد تستهای شما به طور میانگین چقدر بود؟
در شروع سال، ساعات مطالعهام بین ۶ تا ۷ ساعت در روز بود. با نزدیکتر شدن به کنکور، این زمان به ۹ ساعت هم رسید. در کنار آن، روزانه به طور متوسط حدود ۱۳۰ تست میزدم که این حجم از تمرین کمک زیادی به تثبیت مطالب در ذهنم کرد.
۷. آیا در کلاسهای مدرسه شرکت میکردید؟ نقش مدرسه در موفقیت شما چگونه بود؟
بله، در کلاسهای مدرسه حضور داشتم و معتقدم مدرسه نقش مهمی در ایجاد چارچوب اصلی یادگیری دارد. در کنار آن، از منابع و کلاسهای کانون هم استفاده میکردم تا نقاط ضعفم بهتر پوشش داده شوند. ترکیب این دو فضا کمک کرد دید متعادلتری نسبت به درسها داشته باشم.
۸. نقش خانواده بهویژه پدر و مادر در موفقیت شما چه بود؟
خانوادهام ستون اصلی این مسیر بودند. نهتنها شرایط آرامش و تمرکز را برایم فراهم کردند، بلکه با روحیه دادن در لحظات سخت، اجازه ندادند ناامید شوم. همین حمایت عاطفی باعث شد همیشه با انگیزه ادامه بدهم.
۹. در سال کنکور چگونه برای مطالعه خود برنامهریزی میکردید؟
دفتر برنامهریزی برایم مثل نقشهی راه بود. با آن میتوانستم هر روز و هر هفته اهدافم را دقیق ببینم. وقتی عملکردم را ثبت میکردم، نقاط ضعف و قوت کارم به وضوح مشخص میشد و این باعث میشد هیچ روزی بدون هدف سپری نشود.
۱۰. از کدام کتابهای کانون استفاده میکردید؟ چه ویژگیای برایتان مهم بود؟
تمرکز اصلیام بیشتر روی منابع درسی و تستی دیگر بود و از کتابهای کانون کمتر استفاده کردم. با این حال، برایم مهم بود هر منبعی که انتخاب میکنم، نظم و پوشش کامل مباحث را داشته باشد.
۱۱. اولین ترازتان را یادتان هست؟
بله، اولین ترازم حدود ۵۸۰۰ بود که در آزمون تابستان بین دهم و یازدهم گرفتم. این تراز نقطه شروع من بود و بعد از آن تلاش کردم قدمبهقدم پیشرفت کنم.
۱۲. آیا در برنامهریزی زمانی برای استراحت و تفریح داشتید؟
بله. به این باور رسیده بودم که ذهن خسته نمیتواند خوب یاد بگیرد. به همین دلیل، زمان مشخصی برای استراحت، دیدار با دوستان و بودن کنار خانواده اختصاص میدادم. همین استراحتهای کوتاه باعث میشد با انرژی بیشتری به مطالعه برگردم.
۱۳. روش مطالعهی شما برای دروس عمومی چه بود؟
برای دروس عمومی، کلید اصلیام تکرار بود. همیشه متن کتاب درسی را چندین بار میخواندم تا ملکه ذهنم شود. در کنار آن، تستهای متنوع و مرورهای پیوسته باعث شدند سرعت پاسخگوییام هم بهتر شود.
۱۴. شما از روش بازیابی استفاده میکردید؟
کمی در مورد آن توضیح دهید.بله، یکی از تکنیکهای اصلیام همین روش بود. به جای اینکه فقط بارها مطالب را مرور کنم، سعی میکردم آنها را از حافظهام بیرون بکشم و بدون نگاه کردن به متن، بازگو کنم. این تمرین ذهنی قدرت یادآوریام را بالا برد و در جلسه آزمون کمک بزرگی بود.
۱۵. چه عواملی سبب شد ترازهای بالایی در آزمونها بهدست آورید؟
ترازهای بالای من نتیجهی ترکیب چند عامل بود: مطالعهی مستمر، تستزنی پرحجم، تحلیل دقیق آزمونها و در کنار همه اینها، مدیریت آرامش و اعتمادبهنفس در جلسهی آزمون.
۱۶. چه عواملی سبب شد پیوستگی شما در آزمونها حفظ شود؟
اینکه آزمونها را صرفاً یک امتحان نمیدیدم بلکه یک فرصت برای شناخت مسیر میدانستم، باعث شد انگیزهام حفظ شود. هر آزمون برایم شبیه یک گام رو به جلو بود؛ چه نتیجه خوب میگرفتم و چه ضعیف، همیشه چیزی برای یادگیری وجود داشت.
