نام و نام خانوادگی: امید فرهودنیا
دانشجو رشته: پزشکی
نام شهر و استان: بندر لنگه، هرمزگان
شغل مادر: کارمند
شغل پدر: کارمند بازنشسته
سالهای حضور در کانون: 7 سال
چند آزمون شرکت کرده است: 165 آزمون برنامهای کانون قلمچی
مصاحبهگر: علیاصغر بحرینی
رتبه یک کشوری علوم پایه علوم پزشکی، امید فرهودنیا قهرمان پیوستگی با 7 سال سابقه کانونی و شرکت در 165 آزمون برنامهای کانون قلم چی
امید فرهودنیا دانشجوی علوم پایه پزشکی هرمزگان موفق شد در آزمون جامع علوم پایه مقام اول کشوری را به دست آورد.
در ادامه صحبت های امید فرهودنیا را با هم میخوانیم.
از چه سالی به کانون پیوستید؟ آیا هدف شما از قبل قبولی در رشته پزشکی بود؟
من از پایه ششم دبستان به کانون پیوستم. در ابتدا هدفم قبولی در آزمون تیزهوشان بود، اما بهمرور و با پیشرفت در دوران راهنمایی و دبیرستان، هدفم بهتدریج تغییر کرد و به قبولی در رشته پزشکی رسید.
الان که در دانشگاه هستید، از دید امروز خودتان، چقدر آن دوران سختکوشی و شرکت در آزمونها ارزش داشت؟
به نظر من مهمترین ارزش سختکوشی در دوران کنکور، بهدستآوردن مهارتهایی بود که از خودشناسی سرچشمه میگیرند؛ مثل مدیریت زمان، مدیریت انرژی و مدیریت منابع. این مهارتها نه فقط در دانشگاه، بلکه در زندگی شخصی و کاری هم ارزشمند هستند. حتی مهارتی مثل «یادگیری، یادگیری» که در ادامه مسیر کمک شایانی میکند، جزو دستاوردهای مهم من از آن دوران است.
این روزها در دانشگاه چه احساسی دارید؟ بیشتر انگیزهدارید یا خسته شدهاید؟ چرا؟
این روزها انگیزهام برای ادامه مسیر در دانشگاه بیشتر از قبل است. قبلاً پتانسیل و وسعت رشته پزشکی را آنطور که باید نمیدیدم، اما هر چه بیشتر پیش میروم، گستردگی و فرصتهای بیپایان آن را بهتر میشناسم. من با رشتههایی که حد رشد مشخصی دارند کنار نمیآیم، و همین بیمرزی در پیشرفت است که به من امید و انگیزه ادامه مسیر میدهد.
چه عاملی باعث شد در دوران مدرسه به طور مداوم در آزمونهای برنامهای و هدفمند کانون قلم چی شرکت کنید؟
حضور همکلاسیها و دوستانم در آزمونها انگیزه بزرگی برایم بود. این محیط رقابتی باعث میشد برای ادامه مسیر انرژی بیشتری داشته باشم و درعینحال آمادگیام برای امتحانهای مدرسه هم بهصورت خودکار بالاتر برود.
شرکت مستمر در آزمونها چه تأثیری بر رشد علمی و پیشرفت در مسیر قبولی در رشته دانشگاه شما داشت؟
شرکت مداوم در آزمونها باعث شد با روشهای مختلف مطالعه آشنا شوم و مسیر یادگیری شخصیام را پیدا کنم. این فرایند نوعی خودشناسی برایم بود که در نهایت به تقویت مهارت برنامهریزی و مدیریت زمان منجر شد و پایهای برای پیشرفت علمیام شد.

چگونه بر اساس برنامهی راهبردی خود پیش میرفتید و برنامهریزی دوهفتهای شما چگونه بود؟
برنامه راهبردی را همیشه جلوی چشمم قرار میدادم و مباحثی را که برای آزمون بعد قرار بود بیاید، مشخص میکردم. در هفته اول بیشتر روی مطالعه دقیق دروس و حل تستهای آموزشی تمرکز داشتم. در هفته دوم، تمرکزم بر افزایش مهارت و مدیریت زمان در حل تستها بود. مثلاً در مباحثی مثل شیمی و استوکیومتری، به طور هدفمند روی سرعت و دقت در حل مسائل همان تیپ کار میکردم.
نقاط قوت درسی شما در دوران مدرسه کدام بود و برای تقویت آنها از چه روشهایی استفاده میکردید؟
نقطه قوت اصلیام درس زیستشناسی بود. برای تقویت آن ابتدا با تستهای پایهای و ساده شروع میکردم تا تسلط اولیه شکل بگیرد، سپس سراغ تستهای چالشیتر و حتی مواردی میرفتم که احتمال حضورشان در امتحان کم بود، اما ذهن را برای مواجهه با هر نوع سؤال آماده میکرد.
چطور از دفتر برنامهریزی استفاده میکردید و این دفتر چه نقشی در مدیریت زمان شما داشت؟
هر روز پس از مطالعه هر درس، زمان صرفشده را در دفتر برنامهریزی ثبت میکردم. در پایان هفته مجموع ساعتهای مطالعه را محاسبه کرده و با هفتههای قبل مقایسه میکردم. این دفتر برایم حکم دفترچه خاطرات مطالعه را داشت؛ با نگاه به آن میتوانستم روند پیشرفتم را ببینم، از ساعتهای بالای مطالعه انگیزه بگیرم و در روزهایی که عملکردم کمتر بود، برای جبران در روزهای بعد برنامهریزی کنم.
تحلیل آزمونها را به چه صورت انجام میدادید و چگونه از نتایج آنها برای بهبود عملکرد استفاده میکردید؟
پس از هر آزمون، سؤالات را در چهار دسته تقسیم میکردم:
سؤالاتی که پاسخ صحیح داده بودم و به آنها اطمینان کامل داشتم.
سؤالاتی که بلد بودم؛ اما در جلسه شک کرده بودم.
سؤالاتی که پاسخ غلط داده بودم.
سؤالاتی که اصلاً پاسخ نداده بودم.
سپس مباحث مرتبط با سه دسته دوم، سوم و چهارم را مشخص کرده و در برنامهریزیهای بعدی روی آنها تمرکز ویژهتری میگذاشتم. این روش باعث میشد دقیقاً بدانم اشکالات و نقاط تردیدم کجاست و بتوانم در آزمونهای بعد عملکرد بهتری داشته باشم.

نقش خانواده، بهویژه پدر و مادر، در موفقیت شما طی دوران مدرسه و کنکور چگونه بود؟
خانواده برایم منبع اصلی حمایت و انگیزه بود. در تمام مسیر مدرسه و کنکور، پشتیبانی عاطفی و مالی آنها نقش تعیینکنندهای داشت. بدون این حمایتها، تلاشهایم شاید آنطور که باید نتیجه نمیداد. با تمام وجود از زحمات و محبتهایشان سپاسگزارم.
برنامهی شما برای جمعبندی و درسخواندن در ماههای پایانی منتهی به کنکور چه بود؟
در ماههای پایانی، با برگزاری آزمونهای یک روز در میان یا دو روز در میان، اشکالات خود را شناسایی میکردم. سپس بر اساس آن، برنامهریزی مطالعاتیام را تنظیم میکردم تا بتوانم آنها را به تسلط نسبی برسانم و برای روز کنکور آمادگی کاملتری داشته باشم.
اگر اکنون به دوران کنکور بازگردید، مجدد مطابق برنامه راهبردی کانون پیشروی میکنید؟
بله قطعاً. برنامهریزی راهبردی کانون با تعیین هدفهای مشخص، مسیر مطالعهام را شفاف میکرد. این هدفگذاریها انگیزهای مداوم در من ایجاد میکرد و همین انگیزه نقش مهمی در آمادهسازی بهترم برای کنکور داشت.
کدام یک از خدمات کانون برای شما کاربردیتر بود؟
از میان خدمات کانون، کارنامههای تحلیلی برایم کاربردیترین بودند. این کارنامهها با ارائه اطلاعات دقیق، بهویژه بخش «جعبهابزار» که امکان شناسایی سؤالات ساده، دشوار و دامدار را فراهم میکرد، به من کمک میکردند نقاط قوت و اشکالات خود را دقیقتر بشناسم. بر اساس این تحلیلها، میتوانستم برنامهریزی مطالعاتی هدفمندتر و مؤثرتری داشته باشم.
برای موفقیت در امتحانات و کنکور، از چه کتابهایی استفاده میکردید و روش استفادهی مؤثر از آنها چه بود؟
برای هر درس کتابهای متفاوتی انتخاب میکردم، با تاکید بر شخصیسازی متناسب با سطح خودم. مثلاً در زیستشناسی، ابتدا از کتابهای ساده شروع میکردم تا مفاهیم پایه کاملاً تثبیت شود. وقتی به مطالب مسلط میشدم، به سراغ منابع تستی و سوالات دشوارتر میرفتم، مخصوصاً آنهایی که میزان چالش بالاتری داشتند. این مسیر پلکانی باعث میشد بدون فشار اضافه، توانایی حل انواع سوالات را پیدا کنم.
آیا لحظهای در مسیرتان بود که بخواهید تسلیم شوید یا ادامه ندهید؟ در آن لحظه چه چیزی باعث شد دوباره بلند شوید و ادامه دهید؟
طبیعی است که در مسیر سنگینی مثل کنکور، لحظات ناامیدی و تمایل به کنارگذاشتن وجود دارد. برای من، راه غلبه بر چنین لحظاتی، تصور آینده خودم بود. با خودم فکر میکردم که اگر تسلیم شوم و ادامه ندهم، چه اتفاقی میافتد؛ و اگر ادامه بدهم، چه نتیجههایی ممکن است بگیرم. حداقل ضرری که در ادامهدادن داشت، شکست در کنکور بود، اما بهاینترتیب از خودم خجالتزده نمیشدم که چرا تلاش نکردم یا بلند نشدم. همیشه از همان نسخهام که بلند شد و ادامه داد، ممنونم.
اگر بخواهید فقط یک توصیه به دانشآموزانی که امروز رویای قبولی در رشتهی شما را دارند بدهید، آن توصیه چیست؟
جرئت کنار زدن موانع برای رسیدن به هدف خود را داشته باشید.

حس الان شما نسبت به جایگاهی که به آن رسیدید چیست؟
الان از جایگاهی که دارم حس خوبی دارم، اما میدانم که همیشه جا برای پیشرفت هست. نباید به وضعیت فعلی بسنده کرد؛ باید هر روز تلاش کرد تا یک پله بالاتر رفت. طبیعتاً روزهایی هست که شرایط طبق برنامه پیش نمیرود، اما مهم برآیند کلی مسیر است؛ برآیندی که ما را به سمت رشد واقعی و جایگاهی بالاتر هدایت کند.
بزرگترین درسی که در این مسیر گرفتهاید چه چیزی بوده است؟
بزرگترین درسی که در مسیر کنکور گرفتم این بود که در کاری که ارزش تلاش دارد، هرگز تسلیم نشوم. البته گاهی اوقات توقف یا تغییر مسیر یک تصمیم منطقی است، اما وقتی به این نتیجه میرسم که هدفم ارزش جنگیدن دارد و نمونههای موفقی را اطراف خود میبینم، دیگر اجازه نمیدهم درجا بزنم و تا رسیدن به موفقیت برایش میجنگم.
دوست دارید بعد از تمامشدن دانشگاه کجا باشید یا چه کاری انجام بدهید؟
بعد از فارغالتحصیلی قصد دارم در امتحان دستیاری شرکت کنم و باتوجهبه رتبهای که کسب میکنم، انتخاب رشته کنم و وارد تخصص شوم. اگر امکانش باشد، حتی فراتر از تخصص هم پیش میروم. من هیچ نقطه پایانی برای مسیر خودم در نظر نمیگیرم و همیشه به دنبال مرحله بعدی پیشرفت هستم.
از اهداف خود بعد از فارغالتحصیلی و بازگشت به شهر زیبای خودتان بگویید؟
بعد از فارغالتحصیلی هم همچنان بدون تعیین نقطه پایان، مسیر پیشرفت در پزشکی را ادامه خواهم داد؛ چه از طریق فعالیتهای پژوهشی و چه با ادامه تحصیل و کسب مدارک بالاتر. علاوه بر این، ایدههایی برای تغییر و بهبود آموزش پزشکی دارم که امیدوارم بتوانم آنها را عملی کنم و سهمی در ارتقای کیفیت این حوزه داشته باشم.
با 6 نفر قهرمانان پیوستگی بندرلنگه در کنکور1400 آشنا شوید
