گفتگو با محمد براندیش، دانشجوی رشته دندان پزشکی

محمد براندیش: مهم‌ترین ویژگی آزمون‌های کانون برنامه‌ای بودن آن‌ها است و شما می‌توانید در یک بازه چند ساله چند بار یک مطلب را مطالعه کنید.

گفتگو با محمد براندیش، دانشجوی رشته دندان پزشکی

نام و نام خانوادگی: محمد براندیش

دانشجو رشته: دندانپزشکی، علوم پزشکی شیراز

نام شهر و استان: رویدر، هرمزگان

شغل و تحصیلات مادر: خانه‌دار، دوم راهنمایی

شغل و تحصیلات پدر: بازنشسته بانک، لیسانس مدیریت بازرگانی

سال‌های حضور در کانون: ۳ سال

 

مصاحبه‌گر: ابوذر باقری

 

از چه سالی به کانون پیوستید؟ آیا هدف شما از قبل قبولی در رشته دندان‌پزشکی بود؟

از کلاس دهم در کانون قلم‌چی ثبت‌نام کردم، خیر، از قبل برای این رشته برنامه‌ای نداشتم؛ ولی هدف من یک رتبه خوب بود تا بعد از کنکور و انتخاب رشته آزادی عمل داشته باشم.

 

الان که در دانشگاه هستید، از دید امروز خودتان، چقدر آن دوران سخت‌کوشی و شرکت در آزمون‌ها ارزش داشت؟

آن دورانِ سخت‌کوشی در شکل‌دادن شخصیتی که الان هستم نقش مهمی داشت، برای دستاوردهای خوب باید تلاش کرد و استمرار داشت، سخت‌کوشی‌های آن دوران باعث شد من دسترسی و آزادی بیشتری برای کشف خود و دنیای اطرافم داشته باشم و این برای من بسیار باارزش است.

 

این روزها در دانشگاه چه احساسی دارید؟ بیشتر انگیزه‌دارید یا خسته‌ شده‌اید؟ چرا؟

در این لحظه حس می‌کنم هنوز دایره شایستگی خود را کاملا پیدا نکردم؛ اما مشغول تلاش‌کردن و بهترشدن هستم، سپاسگزاری از موقعیت‌ها و چیزهایی که در زندگی داری مهم است و من تلاش می‌کنم قوی‌تر بشوم.

 

چه عاملی باعث شد در دوران مدرسه به‌طور مداوم در آزمون‌های برنامه‌ای و هدفمند کانون قلم چی شرکت کنید؟

مهم‌ترین ویژگی آزمون‌های کانون برنامه‌ای بودن آن‌ها است و شما می‌توانید در یک بازه چند ساله چند بار یک مطلب را مطالعه کنید و در آزمون‌های متوالی مهارت‌های خود را نسبت به قبل خود و همچنین بقیه دانش‌آموزها بسنجید.

 

شرکت مستمر در آزمون‌ها چه تأثیری بر رشد علمی و پیشرفت در مسیر قبولی در رشته دانشگاه شما داشت؟

در قدم اول تعهد به کار را به من یاد داد و اینکه من با محک‌زدن خود در آزمون‌ها و تحلیل آن‌ها توانستم به‌مرور برنامه‌ریزی بهتری را برای خود داشته باشم.

 

در دوران تابستان قبل از کنکور، چه برنامه‌ای برای درس‌خواندن و مرور داشتید؟

برای کنکور ۱۴۰۱ که قبولی دانشگاه‌ها صرفا بر اساس امتحان کنکور بود، تابستان قبلش من مرور دروس دهم و یازدهم را در برنامه داشتم، کانون هم در دو آزمون این مورد را پوشش داده بود، چون دروس پایه برای کنکور و بخشی از دروس سال دوازدهم اهمیت زیادی دارد، به این صورت که ابتدا درس را مطالعه می‌کردم، تمرین و تست‌های آموزشی و بعد سراغ تست‌های سنجشی آن مبحث می‌رفتم، مثلا علاقه‌مند بودم تست‌های آزمون‌های کانون که دوره‌های گذشته برگزار شده بود را حل کنم و توانستم حجم قابل‌قبولی از محتوای این دو سال را مرور کنم، علاوه‌برآن مدرسه هم تدریس بعضی دروس سال دوازدهم را شروع کرده بود که مطالعه آن‌ها هم در برنامه‌ من بود.

 

چگونه بر اساس برنامه‌ی راهبردی خود پیش می‌رفتید و برنامه‌ریزی دوهفته‌ای شما چگونه بود؟

اول یک برنامه تقریبی بر اساس نیازهای خودتنظیم می‌کردم و تخمین می‌زدم هرکدام چقدر مهم است و چقدر ممکن است از من وقت بگیرد و من چقدر می‌توانم به آن برسم، بعد بر اساس آن اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی دقیق‌تر را روزانه مشخص می‌کردم و بر اساس آن جلو می‌رفتم، برای مطالعه آزمون هم به‌عنوان‌مثال ممکن بود درسی را اول مطالعه کنم، تمرین‌های آموزشی آن را حل کنم، خلاصه‌نویسی و مرور کنم و بعد به سراغ تست‌های سنجشی می‌رفتم تا متوجه بشوم چقدر آمادگی دارم.

 

نقاط قوت درسی شما در دوران مدرسه کدام بود و برای تقویت آن‌ها از چه روش‌هایی استفاده می‌کردید؟

با اینکه دانش‌آموز تجربی بودم؛ ولی دروس فیزیک و ریاضی برای من خیلی شیرین بودند، همیشه سعی می‌کردم این دروس در برنامه مطالعاتی من باشند و مرتب تکرار و تمرین را داشته باشم و همین مسئله باعث شد در این دروس قوی بشوم.

 

چطور از دفتر برنامه‌ریزی استفاده می‌کردید و این دفتر چه نقشی در مدیریت زمان شما داشت؟

دفتر برنامه‌ریزی برای من بسیار مهم بود؛ زیرا به روند مطالعه و برنامه‌های من نظم کاملی می‌داد، به این صورت که من از شب قبل یک برنامه تخمینی برای روز بعد خود می‌نوشتم و آن را انجام می‌دادم و همیشه اطلاعات ساعت‌های مطالعاتی و تعداد تست‌های حل شده خود را در هر درس و کل دروس به‌صورت روزانه و هفتگی داشتم و اگر جایی کم‌کاری داشتم متوجه آن می‌شدم.

 

تحلیل آزمون‌ها را به چه صورت انجام می‌دادید و چگونه از نتایج آن‌ها برای بهبود عملکرد استفاده می‌کردید؟

هر درس و مبحث را روز آزمون بررسی می‌کردم تا هم نکات را مرور کنم و اینکه متوجه بشوم مطالعه آن مبحث چگونه بوده است، آیا به‌اندازه کافی زمان گذاشته‌ام؟ آیا روش و مدل مطالعه من درست بوده است؟ یا باید به یک سری موارد دیگر هم توجه می‌کردم؟ بر اساس نتیجه و بازخوردی که از دروس و روند مطالعه آن‌ها به دست می‌آوردم برای آزمون‌های پیش‌رو برنامه جدید تنظیم می‌کردم.

 

نقش خانواده، به‌ویژه پدر و مادر، در موفقیت شما طی دوران مدرسه و کنکور چگونه بود؟

خانواده برای من حامی و دلگرمی بودن، سعی می کردن محیط آرامی که برای درس‌خواندن نیاز هست را برای من فراهم کنند، همین‌طور چیزهایی که نیاز داشتم را برای من فراهم می‌کردند، به‌عنوان‌مثال کتاب‌ها یا منابعی که لازم داشتم، غذا و تغذیه، تایمی که کتابخانه می‌رفتم من را می رساندن که هیچ‌کدام از این کارها ساده نیست و نیازمند دلسوزی است.

 

برنامه‌ی شما برای جمع‌بندی و درس‌خواندن در ماه‌های پایانی منتهی به کنکور چه بود؟

در ماه‌های پایانی مرور درس‌ها خیلی مهم است به این صورت که باید همراه با به چالش کشیدن خود باشد، به‌عنوان‌مثال من تست‌های مارک‌دار یا تمرین‌های از قبل مشخص‌شده‌ای را برای تایم مرور داشتم تا علاوه بر مطالعه مطلب، در قالب سوال هم نکات برای من مرور بشود، همین‌طور منابع آزمونی و تست‌های سنجشی را برای تثبیت‌ مطالب در برنامه خود داشتم که کمک می‌کرد نقاط قوت و اشکالات خود را بهتر بشناسم.

 

کدام یک از خدمات کانون برای‌ شما کاربردی‌تر بود؟

برنامه راهبردی آزمون‌های منظم کانون و دفتر برنامه‌ریزی برای من بسیار مفید بودند.

 

آیا لحظه‌ای در مسیرتان بود که بخواهید تسلیم شوید یا ادامه ندهید؟ در آن لحظه چه چیزی باعث شد دوباره بلند شوید و ادامه دهید؟

معمولا دانش‌آموز پرتلاشی بودم؛ اما ماه‌های نزدیک به کنکور، زمان‌هایی بود که از نظر ذهنی احساس خستگی می‌کردم یا انگیزه قبلی را در خود نداشتم که این طبیعی است و برای هر شخصی ممکنه پیش بیاید؛ ولی چیزی که مهم هست تعهد به کار و اهداف است، به نظر من آدم باید باوجود رنج‌هایش سپاسگزار باشد و متوجه شود که در آن لحظه چه چیزهایی را می‌تواند به دست آورد، من هم باوجود این احساس خستگی در نهایت سعی می‌کردم احساسات خود را بپذیرم به راه خود ادامه بدهم.

 

اگر بخواهید فقط یک توصیه به دانش‌آموزانی که امروز رویای قبولی در رشته‌ی‌ شما را دارند بدهید، آن توصیه چیست؟

هر دوره زندگی دشواری‌های مختص به خودش را دارد و سختی‌های الان شاید در آینده بسیار کوچک به نظر بیاید؛ اما این به آن معنا نیست که تلاش‌های شما بیهوده است، هر قدمی که شما برای پیشرفت خودتان برمی‌دارید ارزشمند است، و حتی به نظر من مهم‌ترین دستاورد یک شخص می‌تواند یک وجدان آسوده از خود و کار و تلاش‌هایش باشد، چون نتیجه تحت تاثیر همین روندهای مختلف شکل می‌گیرد، پس پرتلاش باشید؛ چون همیشه دستاوردهای خوب نیاز به تلاش و پشتکار دارد.

 

دوست دارید بعد از تمام‌شدن دانشگاه کجا باشید یا چه کاری انجام بدهید؟

مسیر علم و دانش هیچ‌وقت پایان ندارد و بعد از دانشگاه نیز می‌خواهم به مطالعه و تلاش خود ادامه بدهم، دوست دارم بعد از تمام‌شدن دانشگاه با استفاده از حرفه‌ای که یاد گرفتم به خانواده و همشهری‌های خود کمک کنم، سلامت دهان و دندان روی حال و کیفیت زندگی آدم‌ها تاثیرگذار است و می‌خواهم تاثیر مثبتی برای جامعه خود داشته باشم.

 

از اهداف خود بعد از فارغ‌التحصیلی و بازگشت به شهر زیبای خودتان رویدر بگویید؟

تصورکردن چند سال آینده از الان کمی سخت است؛ ولی می‌خواهم یک آدم بامهارت در حرفه خود باشم تا بتوانم از درد و رنج خود و آدم‌های جامعه و شهر خود کم کنم و برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را می‌کنم.

مطالب مرتبط

Menu