نام و نام خانوادگی : مهدی محمدبیدغی
رتبه سال 1403 : 94 منطقه2
رشته و دانشگاه قبولی : کارشناسی ارشد پیوسته علوم قضایی- دانشگاه علوم قضایی تهران
نام شهر و استان : دزفول - خوزستان
میانگین تراز : 6411
از چه سالی عضو کانون بوده اید : از سال یازدهم به مدت 2سال عضو کانون بودم
شغل و تحصیلات مادر : فرهنگی - کارشناسی
شغل و تحصیلات پدر : فرهنگی بازنشسته - کارشناسی
تراز کنکور تیر : 10747
تراز سوابق تحصیلی : 10398

مصاحبهگر : فردوس نادکی
- شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجهای کسب کردند؟
با توجه به اینکه پدرم مدیر متوسطه دوم بودند و اکثر دانش آموزانشان در رشته های مختلف عضو کانون بودند و از برنامه های آن استفاده می کردند نسبت به آزمون ها و شیوه کار کانون شناخت لازم را حاصل نمودم و براین اساس که می دانستم دانش آموزان معمولاً نیاز به چنین برنامه منظمی دارند من هم عضو کانون شدم تا به برنامه هایم نظم بخشیده و مسیر پر چالش کنکور را به خوبی پشت سر بگذارم.
- نمرههای امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلیتان چند شد؟
از ابتدای شروع سال تحصیلی به این نکته توجه داشتم که امتحان نهایی و کنکور مانند دو بال هواپیما به طور همسان نتیجه مرا رقم می زنند و با توجه به این موضوع کوشیدم تا به دروس امتحان نهایی و کنکور به یک میزان اهتمام داشته باشم و همین موجب شد بتوانم نمرات دروس ریاضی، علوم و فنون ، عربی ، دینی را 20 و درس فارسی را 19.50 و زبان انگلیسی را 19.25، تاریخ 18.75، سلامت و بهداشت18.25 و با تراز تحصیلی 10400 و تراز کنکور 10757 به رتبه 94کنکور دست پیدا کنم.
- دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
آزمون های کانون کمک می کرد با نقاط قوت و ضعف و ایرادهای مطالعاتی خود آشنا شده و در جهت رفع آن بکوشم، همچنین شرکت در آزمون ها به صورت حضوری موجب می شد با فضای جلسه آزمون و مدیریت بر استرس خود واقف شده و بتوانم سرعت عمل خود را در حل تست های بیشتر در زمان کمتر افزایش دهم.
- آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمونها چه بود؟
همواره تلاش می کردم در آزمون ها حاضر باشم و حتی آزمون های هدیه را نیز جدی می گرفتم و برایم حائز اهمیت بود زیرا موجب می شد تا با تیپ و سطح تست های جدید آشنا شوم و خود را برای مواجه شدن با سوالات دشوارتر آماده سازم تا در جلسه کنکور غافلگیر نشوم.
- پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
شرکت پیوسته در آزمون ها موجب می شد تا از فضای درس خواندن فاصله نگیرم و حتی اگر گاهی به بودجه بندی آزمون نمی رسیدم باز هم در آزمون شرکت کرده و به طور مستمر خود را محک می زدم تا نقاط ضعف را شناسایی کنم تا در آزمون های بعد نتایج بهتری کسب نمایم.
- آیا در آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت میکردید؟
اگر پاسختان مثبت است،الف) انگیزهتان چه بود؟ ب) فایده آزمونهای هدفگذاری برای شما چه بود؟
بله – این آزمون ها کمک می کرد به درک درستی از سطح تسلط خود بر مباحث آزمون دست پیدا کرده و برای مثال بدانم در آزمون اصلی چه نتیجه ای کسب می کنم تا درصدهای احتمالی خود را از قبل تا حدودی پیش بینی نموده و همچنین با ذهنیت طراحان سوال آشنایی نسبی داشته باشم.
- مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصی سازی میکردید، توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟
بله – تلاش می کردم تا طبق بودجه بندی کانون اکثر دروس و مباحث را در هفته اول مطالعه و به اتمام برسانم و در هفته دوم با حل تست های متنوع به مرور مباحث پرداخته و تست هایی را که اشتباه پاسخ داده بودم و یا پاسخ نداده بودم را به طور جدی تحلیل و بررسی کرده و نکات آن را یادداشت نموده و به ذهن می سپردم تا نکات جدید را یادگرفته و در حل تست های مشابه از آن ها بهره بگیرم، همچنین زمانی را به مطالعه دروس عمومی برای امتحان نهایی اختصاص می دادم و این را با تاکید خدمت شما عرض می کنم که از همین حالا مطالعه دروس عمومی که ضریب بالایی دارند را جدی بگیرید زیرا یک شبه نمی توان مطالعه آن را به اتمام رساند.
- روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟
برای تحلیل آزمون در مرحله اول تعداد تست هایی که غلط پاسخ داده بودم یا پاسخ نداده بودم را بررسی کرده و بر اساس آن پاسخنامه آزمون را بررسی می کردم تا هر نکته کلیدی و مهمی که به نظرم می آمد برای خود یادداشت نموده و برای آزمون های بعدی از آن ها استفاده نمایم، یکی از مواردی که در تحلیل آزمون ها به من کمک زیادی می کرد حل دوباره سوالات صحیحی بود که به نظرم دشوار می آمدند و بررسی آن ها تا بتوانم مهارت خود را ثبات بخشیده و یادگیری های خود را کامل نمایم.
- آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟ خانواده چه کمکی به شما کرد؟
قاعدتاً بله – افت تراز یکی از مسائل عادی دوران کنکور محسوب می شود حتی خود من به دلیل روحیه رقابتی و کمال گرایانه هنگام افت تراز ناامید می شدم اما توصیه های خانواده ام و همچنین اندیشیدن به هدفی که داشتم موجب می شد تا کمتر به این مسئله توجه کنم و به جای آن با وجود حس ناامیدی به تحلیل جدی آزمون بپردازم، برای مثال تراز من به طور متوسط 6500 بود و در یکی از آزمون های نزدیک به کنکور به 6000 کاهش پیدا کرد و این مورد موجب تضعیف روحیه من می شد اما قول می دهم که با استمرار در آزمون دادن و بالا بردن ساعت مطالعه که برای من 9 الی 11 ساعت بود این مسئله را حل کنید.
- کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکردید؟
علوم و فنون، عربی و جامعه شناسی نقاط قوت من بودند که برای آن ها به حل تست های متنوع می پرداختم و در مدرسه نیز نمرات خیلی خوبی کسب می کردم، برای علوم و فنون مبحث سبک شناسی و تاریخ ادبیات را به طور مستمر مطالعه و مرور نموده و مباحث آرایه، قرابت و عروض را هر شب به صورت روتین حل تست داشتم و تمرین می کردم و به درصد 64 در کنکور دست یافتم. در درس جامعه شناسی نکات مهم کتاب را برای خود خلاصه می کردم و حتی مباحثی مانند پاورقی ها و بخوانیم و بدانیم ها را هم مطالعه می کردم و به درصد 93 در کنکور دست یافتم و برای درس عربی اهتمام ویژه به قواعد و مبحث مهم ترجمه داشتم و هر روز در برنامه مطالعاتی ام قرار می دادم و به درصد 90 در کنکور دست یافتم.
- کدام بازهی زمانی در موفقیت تحصیلی شما نقش پررنگتری داشته است: تابستان، پاییز، دیماه، نیمسال دوم، دوران طلایی نوروز، خردادماه و امتحانات نهایی یا دوران جمعبندی؟ دلیل این موضوع چیست؟
دوران طلایی نوروز و دوران جمع بندی نقش بسزایی در موفقیت من داشتند زیرا در این دوران شما هر آنچه را آموخته اید به کرات مرور و تکرار می کنید و با کنکورهای قبلی و سبک و سیاق آن ها آشنا می شوید و بار دیگر به ارزیابی یادگیری های خود می پردازید.
- در جلسه کنکور آیا توانستید سؤالهای سادهتر را تشخیص دهید؟
در آزمون های کانون برای مثال در درس ریاضی همواره سوالات را به صورت گزینشی انتخاب کرده و ابتدا سراغ سوالات ساده تر می رفتم تا زمان خود را ذخیره نمایم و در کنکور سراسری نیز با همین رویه عمل نمودم و بلافاصله با دریافت دفترچه سوالات به تشخیص و حل سوالات ساده تر پرداختم و از اتلاف وقت جلوگیری نمودم.
کدام درس در جلسهی کنکور شما را غافلگیر کرد؟ واکنش شما به این موضوع چگونه بود؟ چقدر توانستید خودتان را مدیریت کنید؟
درس فلسفه و منطق بر خلاف انتظاراتم بسیار دشوار طرح شده بود و من را غافلگیر کرد اما تلاش کردم روحیه خود را از دست نداده و طبق روند حل سوالات از ساده به دشوار بتوانم جلسه آزمون را مدیریت نمایم. توصیه من این است که این کار را بسیار تمرین کنید زیرا کنکور غیرقابل پیش بینی است.
- در طول سال چقدر به رتبه فکر میکردید؟ خانواده شما چه انتظاری از شما داشتند؟ استرس و نگرانی ناشی از فکر کردن به رتبه را چگونه مدیریت میکردید؟
در طول سال حداقل برای بالابردن انگیزه خود به کسب یک رتبه خوب بسیار فکر می کردم اما حتی پیش بینی هم نمی کردم که بتوانم یک رتبه دورقمی کسب کنم، لازم به ذکر است که خانواده ام همواره از من حمایت می کردند و در تمامی سختی های این مسیر همراه و پشتیبان من بودند.
- اگر دوباره به گذشته برگردید چه کارهایی را انجام نمیدهید؟ چرا؟
قطعاً بر روی یک سری مباحث که برای آن ها وقت کمی صرف می کردم، زحمت بیشتری می کشیدم و وقت زیادی در نظر می گرفتم مانند درس ریاضی، تاریخ و جغرافیا که بر خلاف انتظاراتم تست های نسبتاً آسانی از آن ها در کنکور طرح شد و کسی می توانست برنده باشد که دشواری این دروس را بهانه نکند و وقت بیشتری را برای آن ها صرف کرده باشد.
- فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
به نظر من زاویه دید شما نسبت به مطالعه دروس می تواند بسیار موثر باشد برای مثال همواره به کنکور به چشم یک رقابت ماراتون نگاه می کردم و تلاش می کردم تا از باقی افراد جلوتر باشم و این روند باعث می شد تا برای درس خواندن اعتماد به نفس کافی را داشته باشم.
فکر میکردید چنین رتبهای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف میکنید؟
در ابتدای مسیر کنکور رتبه ای بین 1000 تا 2000 مدنظرم بود اما میزان مطالعه و تلاشم فراتر از رتبه ای بود که انتظار داشتم و بعد از اعلام نتیجه کنکور، ورق به طور کامل برگشت و در آن لحظه تمام سختی های این مسیر بار دیگر از جلوی چشمان من گذشت و با خود اندیشیدم که پایان این تلاش و سختی ها شیرین و آسانی است.
نقش اولیا در موفقیتتان چقدر بود؟
پدر و مادرم در لحظه لحظه درس خواندن و مسیر کنکور پشتیبان من بودند و تمام انگیزه من در این سال ها کسب یک نتیجه مطلوب بود تا از این طریق بتوانم ذره ای از زحمات آن ها را جبران نمایم، در تمام ابعاد زندگی ام مدیون و سپاسگزار آن ها هستم.
وقتی در طول سال خسته میشدید یا انگیزهتان را از دست میدادید، برای بیشتر شدن انگیزهتان چه کار میکردید؟
طبیعتاً هر انسانی در این مسیر با خستگی مواجه می شود اما آنچه مهم است این است که به هنگام خستگی باید استراحت کرد نه اینکه جا بزنید و درس خواندن را رها کنید و این نکته یکی از کلیدهای استمرار در مسیر کنکور است، برای مثال وقت گذراندن با خانواده یا دوستان حتی مطالعه غیردرسی را می توان در نظر گرفت.
