نام و نام خانوادگی : سیده فائزه موسوی
رشته : پزشکی
میانگین تراز : 6840
سالهای حضور در کانون : 2 سال یازدهم و دوازدهم
تعداد کل آزمونها : 44
مصاحبه گر : مهسا حصارکی
چند سال و چه سال هایی دانش آموز کانون بودید؟
دوسال یازدهم و دوازدهم دانش آموز کانون بودم و به طور پیوسته در آزمون ها شرکت کردم .
در چند آزمون اصلی و چند آزمون هدیه شرکت کردید؟
در مجموع در 44 آزمون اصلی و 3 آزمون هدیه شرکت کردم .
آیا در آزمون های هدفگذاری شرکت میکردید؟
اگر پاسخ تان مثبت است، الف) انگیزه تان چه بود؟ ب) فایده آزمون های هدفگذاری برای شما چه بود؟
بله در تمامی آزمون های هدف گذاری شرکت کردم و انگیزم سنجش منطقی کیفیت مطالعه وکسب دید واقع بینانه نسبت به انتظار و نحوه ی تلاشم در ادامه ی مسیر نسبت به خودم بوده است.
آیا در آزمون های مشابه پارسال شرکت میکردید؟
اگر پاسخ تان مثبت است، الف) انگیزه تان چه بود؟ ب) فایده آزمون های هدفگذاری برای شما چه بود؟
بله شرکت می کردم و هدف از شرکت در این آزمون ها داشتم اول اینکه باعث سنجش میزان کیفیت مطالعه من در دروس خوانده شده طی دو هفته آزمون می شد و باعث هدف گذاری منطقی در آزمون پیش رو بود . دوم اینکه با توجه به نظر من مبنی بر تست زنی زیاد آن هم منطبق بر سطح کنکور این آزمون ها من را با ایده های متفاوت استانداردی آشنا می کرد.
برنامه راهبردی شما برای مطالعه در طول سال چه بود؟ اگر برنامه راهبردی کانون را برای خودتان شخصی سازی میکردید،توضیح دهید که روش تان چگونه بود؟
برنامه راهبردی اساس مطالعه و چهارچوب اصلی درس خواندن من بود و من در طی دو هفته طبق سطح خودم در هر درسی متناسب با نقاط ضعف و قوت خودم میزان ساعت اختصاصی هر درس را چیدمان می کردم.
به طور میانگین و در بازه های مختلف چند ساعت تست می زدید یا مساله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید، در طول سال و در ماه های مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
من در بازه ی تابستان با ساعت مطالعه حدود 2 الی 3 ساعت آغاز کردم و در طی سال تحصیلی به مرور به میزان 10 الی 12 ساعت در طول روز رسیدم . در بازه ی جمع بندی میزان ساعت مطالعاتی من به مراتب بیشتر هم شد و با توجه به اعتقاد من به تست زنی زیاد و یادگیری مفهومی از طریق تست بیشتر مطالعه من صرف تست زنی و مرور نکات تست میگذشت.
آیا روش بازیابی (Retrieval ) را میشناسید، اگر این روش را می شناسید، آن را چگونه یاد گرفتید؟
بله این روش را از پشتیبان عزیزم برای مطالعه دروس یاد گرفتم اینکه با طرح سوال و ارتباط دادن مفهومی ان با مطالب قبلی و پیش رو دریافت عمیق تری از آن درس داشته باشم .
در کدام درس ها بیشتر از روش بازیابی استفاده کردید؟ و تاثیر این روش برای شما چه بود؟
از نظر من بهترین درس که واقعا روش طلایی برای یادگیری بود زیست شناسی است که باتوجه به سختی و ترکیبی و مفهومی بودن سوالات آن در کنکور سراسری بازیابی و ترکیب کردن آن به این روش از گمراهی و گیج شدگی زیاد من جلوگیری می کرد.
سال گذشته کانون روی کشف دو سؤال ساده در هر آزمون تمرکز داشت، آیا شما میتوانستید سؤالهای ساده آزمون را تشخیص دهید؟
آیا این مهارت و توانایی در طول سال بهبود پیدا کرد؟اوایل کار باتوجه به عدم تمرین مداوم من واقعیت همچین توانمندی نداشتم و به مرور زمان در طی سال و با تمرین تکنیک زمان نقصانی و وادار کردن ذهنم به انتخاب از بین سوالات در زمان مشخص بسیار بسیار راحت این توانایی را به دست آوردم .
در جلسه کنکور آیا توانستید سوالهای ساده تر را تشخیص دهید؟
بله بسیار به من کمک کننده بود که بتوانم بین سوالات، ساده هارو انتخاب کنم و به درصد ابتدایی همه ی دروس دست پیدا کنم و بعد با خیال راحت تری در زمان باقی مونده به مابقی سوالات پاسخ دهم.
به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباه های شما چند تا بود؟
در اوایل بسیار بسیار زیاد در حدود 60 تا 65 اشتباه در آزمون ها داشتم که به علت کمال گرایی و عدم تسلط زیاد من بر مطلب اتفاق می افتاد ولی به مرور زمان با تسلط پیدا کردن به تکنیک زمان نقصانی و تسلط بیشتر بر مطلب کتاب درسی تعداد غلط من کم شد و به زیر 10 عدد رسید.
هنگام بررسی آزمون ها به کدام یک اولویت بیشتری میدادید؟ الف) بررسی اشتباهات ب)بررسی سوالهای ساده
به هردو اهمیت زیادی میدادم ولی ترس و ناراحتی من همیشه از سوالات ساده تر بود چون میگفتم هرکسی که یکبار کتاب درسی را بخواند میتواند سوالات ساده را پاسخ بدهد و اگر ما تلاش مازادی میکنیم برای سطح سوالات سخت تر و بالاتر است و باید دیگر در دام ان بی دقتی ها نیفتم و بعد از این به سراغ سوالات اشتباه و نزده میرفتم و نقاط ضعفم رو پیدا و تا حد امکان تعدیلش میکردم .
شما تا چه حد خود را یک دانش آموز کانونی می دانید؟معیارها این موارد است:
من یک دانش آموز بی غیبت یا کم غیبت در آزمونهای اصلی بودم.
من در آزمون های هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت میکردم.
من با برنامه راهبردی آزمون های کانون هماهنگ بودم یا برنامه راهبردی را برای خودم شخصی سازی میکنم.
منابع من کانونی بود.
من همه ی معیار ها رو داشتم به این علت که نظم و دیسیپلین تعهد و مسِولیت پذیری منطقی در زندگی من همیشه حرف اصلی را می زند من تمام معیارهارو داشتم بسیار منظم و بدون غیبت در تمامی آزمون ها شرکت کردم از هیچ منبعی به سادگی نگذشتم با برنامه راهبردی بسیار دوست بودم و اون رو پلنی برای موفقیت خودم میدونستم و در نهایت همیشه آزمون های هدف دار را شرکت کردم .
اگر خود را یک دانش آموز کانونی میدانید، توضیح بدهید که از کدام منابع کانونی استفاده موثری داشتید؟ نام این منابع را بنویسید و درباره هر کدام یک خط توضیح دهید.
اول از همه دفتر برنامه ریزی مخصوصا صفحه 182 که تمام تصاویر روزهای کنکورم را مثل یک فیلم برای من به نمایش میگذاشت و به کار من نظم و واقع بینی بیشتری میداد . بعد از آن کتاب های آبی که از نظر من با توجه به نحوه چیدمان سئوالات و پاسخ نامه و درسنامه قوی در آن بسیار استاندارد و بهترین منبع برای آغاز تست زنی بود و بعد ازآن کتاب های سه سطحی که عامل افزایش اعتماد به نفس من در طی بازه ی مرور میشد به خصوص زمانی که سوالاتی رو میتونستم حل کنم که جامعه آماری پایینی موفق به حل آن شده بودند .
شما خود را در کانون چه نوع قهرمانی میدانید؟ 1)قهرمان پیوستگی 2)قهرمان پیشرفت
من هر دو قهرمان هستم ولی قهرمان پیشرفت بودن من بسیار پررنگ تر است زیرا من کنکور را نه از نقطه صفر بلکه از نقطه ای زیر صفر آغاز کردم .
آیا شما توانستید سوالهای ساده و سوالهای دشوار در درسهای کنکور را مدیریت کنید؟ زمان را مدیریت کنید؛سوالهای سادهتر را پیدا کنید و به سوالها به صورت تصادفی پاسخ ندهید. لطفا در این مورد توضیح دهید.
بله من قبل از کنکور در طی بازه ی جمع بندی و آزمون های جامع بارها خودم را در شرایط استرس کنکور قرار دادم و تصور همچین چیزی در کنکور دور از انتظارم نبود تکنیک زمان نقصانی و ضربدر منفی خیلی برای دست یابی به این پیشرفت کمک کننده بود.