گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت کارن فاطمی‌پور از آمل

به نظرم بچه هایی که می‌پرسند می‌شود یا نمی‌شود، همین طرح سوال‌شان هم اشتباه است!...

گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت کارن فاطمی‌پور از آمل


 

 

شهر: آمل (مازندران)

رتبه‌ی سال 1399: 66000

رتبه‌ی سال 1400: 86000

دانشجوی بهداشت آزاد در سال 1400

2 ترم مرخصی در سال 1401

رتبه‌ی سال 1402: 16000

رتبه‌ی سال 1403: 2491 منطقه‌ی 2

رشته‌ی قبولی: پزشکی نیم‌سال اول گرگان

سال‌های حضور در کانون: 8 سال (از هشتم تا دوازدهم و 3 سال فارغ التحصیلی که کنکور دادند)

شغل پدر: مهندس کامپیوتر

شغل مادر: معلم نقاشی

درصدهای کنکور اردیبهشت: زیست 57، شیمی 56 ، فیزیک 50، ریاضی 66، زمین 35

درصدهای کنکور تیر: زیست 63، شیمی 57، فیزیک 63، ریاضی 53، زمین 30

تراز اردیبهشت: 10220

تراز تیر:10060

معدل نهایی :  19.25 و تراز سوابق: 9133

 

کارن هر ساله در بعد از اعلام نتایج نهایی کامنت هایی را می بینیم که بچه ها می پرسند که با این رتبه می توانیم سال بعد به چه رتبه ای برسیم، می‌شود یا نمی‌شود... الان با دو کارن متفاوت روبه‌رو هستیم. کارن اول که یک بار رتبه 5 رقمی خودش را به رتبه 5 رقمی بدتر تبدیل کرده و کارنی که رتبه 5 رقمی خودش را به رتبه 4 رقمی خوب رسانده است. بین این دو کارن چه تفاوتی وجود داشت؟

به نظرم بچه هایی که می‌پرسند می‌شود یا نمی‌شود، همین طرح سوال‌شان هم اشتباه است!. وقتی می گوییم می‌توانم یا نمی‌توانم، ناخودآگاه در پس‌زمینه ذهنی خودمان، نتوانستن پررنگ‌تر می‌شود. این شدن یا نشدن فقط داخل سایت پرسیده نمی‌شود بلکه این فرد از دیگران هم این سوال را خواهد پرسید و با شنیدن جواب "توانستن" راضی نمی‌شود و دوباره سوال را می‌‍‌پرسد...

من اول با خودم کنار آمدم، سوالاتی از این دست نه که به ذهنم خطور نمی‌کرد، بلکه کم‌تر شد. سعی کردم از همان اول پرقدرت ظاهر شوم. شاید من جزو همان گروهی از بچه ها بودم که برای تغییر، چاره‌ای غیر از قبول شدن در کنکور نداشتم. این ایده باعث شده که دیگر کاری با شدن یا نشدن نداشته باشم. البته ممکن است در طول مسیر به دلیل خستگی به نشدن‌ها فکر کرده باشم اما نسبت به سال‌های قبل این نشدن‌ها، کم‌تر بود. به خودم گفتم که امسال آخرین فرصتم برای کنکور خواهد بود و برای این‌که پل‌های پشت سرم را هم خراب کنم، از دانشگاه هم انصراف دادم.

 

پس موضوع نظام وظیفه چه شد؟

من در سالی که 86000 شدم برای این که خدمت نروم دانشگاه آزاد ثبت نام کردم اما طبق قانون بعد از انصراف از دانشگاه یک سال فرصت برای اعزام به نظام وظیفه داریم. به نظرم این انصراف بهترین تصمیمم بود.

 

شما 8 سال دانش‌آموز کانون بودی. همین سال 1402 که 16000 شدی به خودت نگفتی بس است و دیگر در آزمون‌ها شرکت نمی‌کنم؟

من اعتقاد دارم اصلی‌ترین گام برای رسیدن به هدفی، چه درسی چه غیردرسی داشتن نظم است. من امسال غیر از پیوستگی به آزمون‌ها برای خودم  در سایر موارد هم مثل پادگان محدودیت تعریف کردم و منظم‌تر شدم. ساعت منظمی می‌خوابیدم و بیدار می‌شدم و حتی ساعت مسواک‌زدنم هم مشخص کرده بودم، تخت و کمدم را هر روز در ساعت مشخصی مرتب می‌کردم...این روند آزمون‌دادن غیر از بحث آموزشی و سنجشی آن، از بُعد نظم‌دادن به زندگی من، موثر بود. درس‌خواندن طبق برنامه راهبردی به زندگی دوهفته‌ای من نظم می‌داد. 

 گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت کارن فاطمی‌پور از آمل

روال آزمون‌دادنت، بهره‌ای که در سال آخر از آزمون‌ها بردی، چه تفاوتی با سال‌های قبلت داشت؟

مهم‌ترین تفاوت در یک جمله خلاصه می‌شود و احتیاج به رمز خاصی ندارد: من امسال مطابق برنامه‌ی راهبردی درس خواندم، آزمون‌ها را جدی گرفتم و آن‌ها را تحلیل می‌کردم.، همین

گاهی پیش می‌آمد در درسی و در آزمونی، صفر درصد می‌زدم اما حقم را از سایر دروسی که خوانده بودم، در هر آزمون می‌گرفتم. هر آزمون برای من مثل یک جلسه کنکور بود. من بچه درس‌خوانی بودم ولی مثلا در کنکور سال 99 با پیش‌زمینه این که می‌خواهم بمانم، در کنکور حاضر شدم و باعث شد در کنکور حتی به خودم زحمت ورق‌زدن صفحات دفترچه را هم ندهم. این موضوع را گفتم که به همان پیش‌زمینه فکری اشاره کنم که چه‌قدر تاثیرگذار است. اما امسال خودم را مقید به این کردم که باید حق خودم را از کنکور بگیرم...

 

فکر کنم در سال‌های قبل زیاد در آزمون‌ها پیوستگی نداشتی؟

در سال‌های قبل غیبت داشتم اما امسال اگر نمی‌توانستم در آزمونی حاضر شوم دفترچه آن را می‌گرفتم و در منزل کار می‌کردم. کم پیش آمد که امسال در آزمونی غیبت داشته باشم.

 

یکی از مواردی که بالاتر گفتی این بود که امسال تحلیل آزمون را حتما انجام می‌دادی

من تحلیل آزمون را از خود جلسه آزمون شروع می‌کردم و برخی سوالات را نشان‌دار می‌کردم. متاسفانه اول سال این نشان‌دار کردن را انجام نمی‌دادم و فکر کنم لطمه بدی به من زد. اگر نشان‌دار نکنیم زمان تحلیل آزمون به درازا خواهد کشید و زمان را از دست خواهیم داد. به نظرم نشان‌دار کردن سر جلسه آزمون می‌تواند نتیجه بهتری را عاید ما کند.

برای ارزیابی آزمون من تمام سوالات زیست‌شناسی را دوباره تحلیل می‌کردم، چه درست‌ها و چه غلط‌ها و چه نزده‌ها را.  من حتی تمام گزینه‌های هر سوال را چک می‌کردم که به سوالی شانسی پاسخ درست نداده باشم. در شیمی، ریاضی و فیزیک به سراغ غلط‌ها و نزده‌ها می‌رفتم.

 

امسال ترمیم هم انجام دادی؟

بله، من غیر از 3 درس دینی 20، سلامت و بهداشت 19و هویت 15، تمام درس‌هایم را ترمیم کردم. نمرات من بعد ترمیم عبارت بودند از زیست 19.25، فیزیک 19.5، شیمی 20، ریاضی 19، ادبیات 18.5، عربی 19.5، زبان 19.5.

یک مورد را هم درباره تاثیر حل نمونه سوال امتحانی برای کسب نمره خوب در امتحانات بگویم. من نه فقط در زمان امتحانات، بلکه بعد از خواندن درس‌ها در طول سال هم غیر از تست زدن، سوالات مربوط به آن بخش را از روی سوالات امتحانات گذشته کار می‌کردم.

 


بعد کنکور اردیبهشت، برای تیر تلاش مضاعفی نداشتی

خسته شده بودم و ضمنا امتحانات ترمیم انرژی من را گرفته بود.

 

هر درس را چگونه مطالعه می‌کردی؟ 

چند سال از زمان تحصیل من گذشته بود و برای همین برای مطالعه دوباره برای تمامی درس‌ها، از کلاس آنلاین استفاده کردم. البته باز این انتخاب بین درس‌نامه یا کلاس، به خودویژگی‌های هر فرد بازمی‌گردد که کدام را انتخاب کند. من احساس کردم که کلاس آنلاین برای من مفیدتر خواهد بود.

به نظرم در قدم اول باید رویکردی مشابه برای همه دروس داشت؛ کلاس را می‌دیدم و بعد دیدن روی چزوه‌ای که استاد داده بود، به تسلط می‌رسیدم. بعد تسلط به تست‌زدن می‌پرداختم. بعد از تست‌زدن اگر نکاتی را مهم می‌دیدم آن را وارد جزوه می‌کردم.

هر درسی ریزه‌کاری‌های خاص خودش را دارد مثلا در درس زیست من اعتقادی به خلاصه‌نویسی نداشتم چون تک تک کلمات و لغات در هر جمله کتاب درس زیست، اهمیت دارد و خلاصه نویسی در این درس باعث می‌شود از اهمیت کلمات غافل شویم. زیست‌شناسی از چند بخش تشکیل شده است؛ گیاهی، جانوری، ...که من مثلا مباحث جانوری را با هم می‌خواندم که این روتین‌خوانی باعث می‌شود به اکثر سوالات بتوانیم پاسخ بدهیم. جز به جز خواندن باعث فراموشی خواهد شد. یعنی جامع‌خواندن هر مبحث زیست را توصیه می‌کنم.

من در سال‌های گذشته تسلط خوبی بر مسائل داشتم ولی اهمیت کم‌تری به حفظیات می‌دادم. اما امسال با تحقیق و فکرکردن متوجه شدم که باید به حفظیات هم توجه کنم. شاید برای بار اول خواندن نتوانم به تسلط بر حفظیات برسم ولی اگر این خواندن را به صورت تکرار و مداوم، روتین، انجام دهم، می‌توانم در حفظیات هم به تسلط برسم. بچه‌ها توجه کنند که با یک بار خواندن و عدم نتیجه‌گیری، جا نزنند و این روتین خواندن حفظیات را ادامه دهند که قطعا نتیجه خواهد داد.

در شیمی سه بخش داریم؛ حفظیات و مفاهیم و مسائل. به نظرم بخش اصلی کنکور در شیمی حفظیات و مفاهیم آن است و باید به این بخش توجه خاصی کرد. شاید شیمی کنکور امسال سخت‌ترین شیمی را در سال‌های گذشته داشت و من درصد خوبی کسب کردم. به نظرم در درس شیمی و یک سری موارد آن خلاصه‌نویسی تاثیرگذار است، مثلا مثل ترکیبات آلی که آن را در کاغذی بنویسند و آن را مدام و به صورت روتین بخوانند و تکرار کنند.

در ریاضی و فیزیک روش من این بود که سر کلاس جزوه نمی‌نوشتم و بعد اتمام کلاس با بازیابی و تفکر، یک جزوه برای خودم می‌نوشتم. به نظر من برای فیزیک و برای فرمول‌ها خلاصه نویسی انجام شود، خوب است. البته لازم به ذکر است این خلاصه نویسی‌ها باید بعد از تسلط بر آن مبحث نوشته شود.

 

نسبت تست‌زدن و تشریحی‌خواندنت در هر درس به چه صورتی بود؟

در زیست‌شناسی و شیمی، 60درصد تست و 40درصد تشریحی

در ریاضی و فیزیک، 80 تست و 20 درصد تشریحی

 

کارن بعد دوسال چه‌طور شد دوباره به فکر کنکوردادن افتادی؟

واقعیت از ابتدا هم این فکر را داشتم که حتما پزشکی قبول شوم. در سال 1400 برای این که به خدمت نروم مجبور شدم در دانشگاه ثبت‌نام کنم. پس‌زمینه این را داشتم که در اولین فرصت دوباره کنکور بدهم. در سالی که دانشجو بودم ، این فکر که چرا نتوانستم به رشته پزشکی بروم، دایم آزارم می‌داد.

برای کنکور 1402 تنها 4 ماه درست درس خواندم و 16000 شدم و با خودم فکر کردم اگر ادامه ندهم 40 سال بعد پشیمان می‌شوم. برای همین از دانشگاه هم انصراف دادم.

 

ساعت مطالعه امسالت چگونه بود؟

من با ساعتی بین 6 تا 8 ساعت مطالعه را شروع کردم و به میانگین ساعتی حدود 10 تا 12 ساعت رسیدم. البته برخی اوقات تا 13 و 14 ساعت هم در روز مطالعه داشتم.

 

کارن در این سال‌ها رویکرد خانواده نسبت به عملکردت چگونه بود؟

ما یک خانواده 4 نفری هستیم. خواهر بزرگترم مهندسی معماری می‌خواند. در این مسیر نقش خانواده بسیار پررنگ می‌باشد. من فردی درس‌خوان بودم و به نظرم خانواده این را در وجود من می‌دیدند. گاهی اوقات کج‌خلقی می‌کردم و پرخاشگری هم می‌کردم اما یک قراری با خودم گذاشتم و این‌که اگر حرفی شنیدم، پاسخی ندهم چون می‌دانم شاید هر فردی از سر دلسوزی حرفی را به من بزند. البته گاهی اوقات این حرف‌ها باعث ایجاد انگیزه هم در من می‌شد. البته خانواده من در تمام این سال‌ها همیشه من را همراهی می‌کردند.

 

زمان اعلام نتایج نهایی کجا بودی؟

با پدرم در جاده بودیم و وقتی متوجه شدم نتایج آمده به سایت سنجش رفتم و بعد از ارورهای زیاد متوجه شدم که پزشکی قبول شده‌ام.

 

چه نکاتی را می‌خواهید بگویید که بالاخص بچه‌های پشت‌کنکوری بدانند!

بچه‌ها باید این مورد را بدانند که در مسیر هر موفقیتی، قطعا شکست وجود دارد. باید شکست بخوریم ولی بلند شویم و این شرط موفقیت خواهد بود. من امسال دو کتاب خواندم که شاید بتوان گفت نقطه عطف تغییرات من بود. کتاب برتری خفیف و باشگاه پنج صبحی‌ها. در کتاب برتری خفیف می‌گوید که نرخ شکست‌ها با رسیدن به موفقیت‌ها رابطه دارد. چیزی که در مسیر مهم است کسب تجربیات از این شکست‌ها خواهد بود.

مورد دیگر درباره گذشته ما است؛ یکی از دلایلی که باعث می‌شود بچه ها موفق نشوند، غرق‌شدن در گذشته است. مثلا مثل من که رتبه‌های خوبی در سال‌های گذشته نداشتم. باید گذشته را فراموش کنید و فرض کنید برای اولین بار می‌خواهید کنکور بدهید. گذشته، درگذشته است!. گذشته فقط به درد کسب تجربه می‌خورد و تمام. اشتباهاتی که باعث شده در کنکور به هدف‌تان نرسیده‌اید را یادداشت کنید و در گوشه‌‍‌‌ای از اتاق‌تان نصب کنید. قرار نیست که حتما بتوانید همه آن‌ها را حل کنید، نصف آن‌ها را تکرار نکنید، به موفقیت نزدیک‌تر خواهید شد.

من هر وقت فکر گذشته می‌افتادم، خودم را مشغول کاری می‌کردم، مثلا درس می‌خواندم، جارو می‌زدم‌، کتاب‌هایم را مرتب می‌کردم...تا این فکر از ذهنم خارج شود.


گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت محمدمهدی توشمالی

Menu