گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت محمدمهدی توشمالی

ولین موردی که هر انسان و بالاخص برای کسی که پشت کنکور می‌ماند نیاز دارد، تغییر کردن است.

گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت محمدمهدی توشمالی


 



محمدمهدی توشمالی در یک نگاه:

شهر: خرم آباد (لرستان)

رتبه سال 6211:1402 منطقه 2

رتبه سال 1403: 4172 منطقه 2

رشته قبولی: پزشکی روزانه نیم‌سال اول ایلام

سال‌های حضور در کانون: 5 سال، از نهم تا دوازدهم و یک سال فارغ التحصیلی

تراز کنکوراردیبهشت: 9249

تراز کنکور تیر: 10099

تراز سوابق: 8666

درصدهای کنکور اردیبهشت: زیست 38، شیمی 39، فیزیک 51، ریاضی 62، زمین 35

درصدهای کنکور تیر: زیست 66، شیمی 51، فیزیک 70، ریاضی 54، زمین 6

شغل و تحصیلات پدر: استاد دانشگاه و کارمند دانشگاه علوم پزشکی لرستان، دکتری تخصصی مدیریت

شغل و تحصیلات مادر: پرستار، ارشد روان‌شناسی

 

آقای توشمالی، من بچه ها را بدون این که متوجه باشند، رصد می کنم. شاید ساعت‌ها در سایت باشم و فقط کامنت‌ها را بخوانم. در مورد شما موضوعی که ذهنم را مشغول کرده این است که من با دو توشمالی مختلف روبه رو شدم. محمدمهدی توشمالی پارسال و محمدمهدی توشمالی امسال که از لحاظ رفتاری کاملا با هم متفاوت بودند. این تغییر چگونه اتفاق افتاد؟

 همان‌طور که گفتید من در رفتارم تغییر ایجاد کردم و توانستم ایرادات سال قبلم را تا حدودی برطرف کنم؛ علی‌رغم این که سال قبل کار خاصی غیر از درس‌خواندن نداشتم، تفریح خاصی هم نمی‌کردم و فکر می کردم برای موفقیت فقط و فقط باید درس بخوانم و اصلا در برنامه‌ریزی دنبال زمان استراحت و تفریح نبودم. یکی دیگر از مشکلاتی که داشتم این بود که برای فرار از درس خواندن و دوری از مشکلاتم وقت تلف می‌کردم، مثلا به سایت می‌آمدم و دیگر به دنبال رفع آن مشکلات نمی‌رفتم. این روحیه باعث می شد که اگر حرفی هم در سایت به من زده می شد باید به آن پاسخ می‌دادم...

اولین موردی که هر انسان و بالاخص برای کسی که پشت کنکور می‌ماند نیاز دارد، تغییر کردن است. پذیرفتن این که چه مشکلاتی داریم، پذیرفتن این که اگر تقصیرکار هم نباشیم باید صبوری کنیم و نبینیم. نشستم و تجربیاتم را در این سال‌ها جمع کردم و با خانواده‌ام مشورت کردم، به خصوص پدرم. به این نتیجه رسیدم که باید یک سری کارها را انجام بدهم و یک سری کارها را هم نباید انجام بدهم؛ باید برای رسیدن به هدفم هم باید در رفتار شخصی خودم و هم باید در رفتار آموزشی خودم، تغییر ایجاد کنم.

 گفت‌وگوی حمید آقالوئی با قهرمان پیشرفت محمدمهدی توشمالی


یکی از تغییرات آموزشی که امسال داشتی این بود که فقط در یک آزمون غیبت کردی

در سال‌های گذشته پیوستگی در آزمون‌ها نداشتم، از آزمون‌دادن می ترسیدم؛ این که نتیچه‌ام بد بشود، خانواده ناراحت بشوند،...این باعث می‌شد در آزمون‌ها غیبت کنم. امسال دیگر از آزمون‌دادن نترسیدم؛ آزمون را به عنوان کارنامه اعمال درسی‌ام پذیرفتم و با آن رو به رو شدم. به کارنامه هر آزمون نگاه می‌کردم و برای خودم هدف تعیین می‌کردم که باید ایراداتم را برطرف کنم.

 

کدام آزمون را غیبت کردی؟

در یک آزمون هدیه قبل از عید غیبت کردم.

من فکر کردم در آزمون‌های اصلی غیبت داشتی. پس آزمون‌های مکمل را هم شرکت می‌کردی؟

من هیچ آزمونی را امسال حتی آزمون‌های هدف‌گذاری و مشابه را از دست ندادم. به نظرم آزمون زیاد دادن خیلی به نفع ما خواهد بود.

 

گفتی درس‌ها را ترمیم کردی. پس در آزمون‌های کانون در خرداد که مصادف با امتحانات بود هم شرکت کردی

بله، علی‌رغم این که در آن ایام بیشتر برای ترمیم وقت گذاشته بودم اما برای این که از فضای کنکور هم خارج نشوم در آزمون‌های کانون که در بین امتحانات هم بود، شرکت می‌کردم. حداقل سود شرکت در این آزمون‌ها این بود که اگر ایرادی داشتم مابین امتحانات اگر زمانی به‌دست می‌آوردم، آن ها را رفع کنم و اولویتم را بعد امتحانات هم به رفع آن‌ها بگذارم.

 

امسال  تراز کنکور تیر اکثر بچه‌ها نسبت به تراز اردیبهشت، با افت مواجه بود. دلیل پیشرفت تراز تیر خود را در چه می‌دانی؟

من این پیشرفت را غیر از درس‌خواندن مدیون عوامل دیگری هم می‌دانم. من برای کنکور اردیبهشت آمادگی بیشتری، حتی از کنکور تیر داشتم. من پشت کنکوری بودم، در سال‌های گذشته همه‌اش گلایه می ‌کردم که خدایا چرا این مشکلات باید برای من باشد، چرا این شد؟... پدرم بعد کنکور اردیبهشت یک نصیحتی به من کرد و گفت:" خدا هیچ تلاشی را بدون نتیجه نمی‌گذارد و در جایی که تصور نمی‌کنی، دستت را خواهد گرفت".

من فردی کاملا استرسی هستم ولی ناامید نشدم. کنکور تیر اولین آزمونی بود که من شب قبلش 10 ساعت خوابیدم، تنها 6 یا 7 غلط داشتم،...یعنی من در فاصله کنکور اردیبهشت تا تیر ناامید نشدم و ادامه دادم. یعنی این بازه بهترین بازه برای عملکرد من شد.

 

محمد مهدی رتبه تو 6411 در سال 1402 بود. چرا دوباره کنکور شرکت کردی؟ نترسیدی که دوباره به هدفت نرسی؟

من سال گذشته از خیلی‌ها مشورت گرفتم؛ اکثر افراد هم می‌گفتند که از نظر آماری امکانش زیاد است که حتی تو دوباره 6411 نشوی و بدتر هم بشوی. دو مورد به من کمک زیادی کرد؛ امید و اعتمادی که به خودم داشتم؛ تا به این‌جا آمده بودم و با هدفم فاصله کمی داشتم اما برای من نزدیک‌شدن و نرسیدن یک معنا داشت. من اگر امسال هم موفق نمی‌شدم دوباره برای هدفم می‌جنگیدم. موضوع دوم هم حمایت مجدد خانواده از تلاش دوباره من بود. پشت کنکور ماندن سخت است؛ حرف‌هایی که خانواده از سر دلسوزی می‌زنند ولی دانش‌آموز را ناراحت می‌کنند،...اما خانواده من بسیار پشتیبان من بودند . همین جا از پدرم تشکر می‌کنم که امسال از بُعد حمایت‌گری و در هنگام دیدن نتیچه هر آزمونم، طوری مسیر را به سمت مثبت‌نگری پیش می‌بردند که باعث تشویق و ادامه‌دادن من می‌شدند.

به من می‌گفتند: تا این لحظه جلو آمدی، نسبت به سال قبل هم تغییر کردی، این ایرادات موجود درهر آزمون را می توانی تا کنکور کم کم برطرف کنی. مطمئن باش روز کنکور بهترین آزمونت خواهد بود.

 

روش مطالعه‌ات برای هر درس چگونه بود؟

من برای زیست‌شناسی معتقدم که باید بیشتر به متن و محتوای درس و کتاب درسی توجه کرد. فهمیدن و آموزش مهم‌تر از تست‌زدن است. در سال 1402 و در دو کنکور دی و تیر درصد من به 30درصد هم نرسید. چون من برای این که زودتر به تست زنی بپردازم تند تند وبا یادگیری ناقص درس‌ها را خوانده بودم. امسال بخش یادگیری را بر تست‌زنی اولویت دادم یعنی حدود 60درصد درس می خواندم و بعد 40درصد از زمانم را تست کار می‌کردم.

برای شیمی هم دقیقا مثل زیست کار می‌کردم. موردی که باید هم برای شیمی و هم فیزیک بگویم این است که در کنار کار اصلی نباید از سوالات کنکور سال‌های گذشته برای تسلط در این 2 درس به‌راحتی عبور کنیم. تست‌های کنکور را باید بررسی کنیم تا متوجه رویکرد سوالات بشویم. به نظرم رویکرد سوالات در این سال‌های اخیر از یک نظم منسجمی پیروی می‌کنند. یکی از دلایل موفقیت برای فیزیک این است که نباید زیاد درگیر تست‌های سخت آن بشویم چون رویکرد اصلی سوالات فیزیک بر مبنای کتاب و سوالات کنکورهای گذشته است، یعنی ما چیز جدیدی نداشتیم و اگر تمرین‌های کتاب و سوال‌های کنکورهای گذشته در فیزیک را کار می‌کردیم می‌توانستیم حدود 90 درصد سوالات را یاد بگیریم.

 


چگونه آزمون می‌دادی؟

من امسال آزمون را برای رقابت شرکت نمی‌کردم و برای یادگیری در آزمون شرکت می‌کردم. هر آزمون یک رویکرد داشتم؛ مثلا یک آزمون می گفتم چندموردی‌های زیست را نزنم، یک آزمون اول فیزیک را می‌زدم و در آزمون بعد اول شیمی، یعنی استراتژی‌های مختلف را امتحان می‌کردم. مثلا یک آزمون گفتم شاید در کنکور مشکلی پیش بیاید و برای همین هر دفترچه را با تاخیر 10 دقیقه‌ای شروع کردم تا مدیریت بر خودم را تمرین کنم. یا در یکی از آزمون‌های قبل کنکور اردیبهشت با تیپ زمستانی رفتم تا ببینم اگر گرمای حوزه زیاد باشد راندمانم چه تغییری می‌کند... کلا شبیه‌سازی های مختلفی را در آزمون‌ها انجام دادم.

 

ارزیابی آزمون را چه زمانی انجام می‌دادی؟

به‌نظرم اریابی آزمون بسیار مهم است. هر وقت از آزمون می‌آمدم یک ساعت استراحت می‌کردم و قبل از آمدن پاسخ‌نامه از طریق فیلم‌های ارزیابی آزمون در فضای مجازی تحلیل را شروع می‌کردم. سعی می کردم از تمام زمانم برای تحلیل استفاده کنم. برخی روزها تحلیل فیزیک و شیمی و ریاضی را در روز جمعه تمام می‌کردم اما تحلیل زیست را برای شنبه می‌گذاشتم چون برای زیست ضعف داشتم ولی این تحلیل، زمان‌بر و خیلی مفید بود.

برای زیست تمام سوالات چه درست، چه غلط و چه نزده را بررسی می‌کردم. شاید برای تست 10 تا 15 دقیقه وقت می‌گذاشتم؛ سوال را می‌خواندم، با کتاب قیاس می‌کردم، تست‌های مشابه را نگاه می‌کردم و ...بعد این کارها به سراغ پاسخ‌نامه می‌رفتم. فکر کنم این کار باعث شد که در زیست پیشرفت کنم. لازم به ذکر است من این تحلیل را از اول سال تا آخر سال به صورت پیوسته انجام می‌دادم.

 

زمانی که نمرات سوابق آمد به سایت مراجعه کردم. واقعیت از دیدن نمره سوابقت بسیار ناراحت شدم. چرا این اتفاق افتاد؟

اشتباه از من بود. من فقط 2 درس عمومی را جدی گرفتم که نمراتم در آن دو درس خوب شد. گفتم نمرات پارسالم خوب است و سراغ دینی و عربی نرفتم و اگر جدی می‌گرفتم قطعا تراز سوابقم بالای 9هزار می‌شد. معدل نمرات اختصاصی من بالای 19.30 بود، ادبیات 19.5 بودم ،...این جدی نگرفتن باعث کاهش تراز سوابقم شد. کوتاهی کردم و باید زودتر به فکر ترمیم می‌افتادم.

 

وقتی امتحانات را که دادی متوجه شدی که تراز سوابقت کار را خراب خواهد کرد. چگونه توانستی بر این حال غلبه کنی و تا کنکور تیر تراز کنکورت را بالا ببری؟

از کودکی یک چیزی را از پدرم یاد گرفته بودم، می‌گفتند:" هر چه که شد، دیگر فکر گذشته را نکن". البته من بعد از 20 سال به این نتیجه رسیدم. دیگر به چیزی فکر نکردم، این که تراز سوابقم چه خواهد شد، باید دوباره بمانم، یا هر چیز دیگری را کنار گذاشتم و با توکل ادامه دادم. رویکردم را عوض کردم و گفتم باید تنها هدفم افزایش تراز کنکور تیر باشد.

 

چند ساعت مطالعه می‌کردی؟

ساعت مطالعه من در روزهای مختلف هفته متفاوت بود اما در مجموع یک هفته ،به ساعت مطالعه هدفم می‌رسیدم. من هیچ روزی را به خاطر ندارم که کم‌تر از 6 ساعت درس خوانده باشم. من بعضی روزها 10 تا 12 ساعت هم می‌خواندم اما چیزی که من را راضی میکرد مثلا 6 ساعت آن را حساب می‌کردم. می شود گفت ساعت مطالعه من 6 تا 8 ساعت در روز بود.


غیر از صفحه مقطع از چه بخش‌های دیگرسایت کانون هم استفاده می‌کردی؟

بی ‌تعارف بگویم هیچ جایی در سایت نبود که من از آن استفاده نکرده باشم. یک مورد بامزه این که با سایت کانون جغرافیای من هم خوب شد و توانستم تمام شهرهای کشور را بشناسم. معمولا بیشتر از صفحه مقطع، صفحه سوال و جواب با برترها، صفحه شما، مصاحبه های برترها...استفاده می کردم.

من یک چیزی هم از شما یاد گرفتم و این که خیلی صبور بودید و یک سری کامنت را می‌دیدید ولی واکنشی نشان نمی‌دادید و با آرامش جواب می‌دادید.

آقای توشمالی شما بچه ها، چه بچه‌های صفحه شخصی چه کاربری‌ها، مثل برادر و خواهرهای من هستید و واقعا از ته دل خوشحالم که شما عزیزان را شناختم. من اعتقاد دارم پشت هر اکانتی یک انسان وجود دارد و من حال آن موقع آن فرد را نمی‌دانم و نباید قضاوتی روی کامنتش داشته باشم. 

 

در هنگام افت ها چه کار می کردید؟ پدر و مادر چه رویکردی داشتند؟

نتیچه تمام آزمون‌هایم در این 5 سال را از گوشی مادرم یا پدرم با هم می‌دیدیم. امسال دنبال این بودم که مشکلات را رفع کنم و فقط نتیجه را از باب درصد، قیاس می‌کردم. متوجه می‌شدم که نتیجه تلاشم و عملکردم چگونه است و به دنبال رفع اشکالم می‌رفتم. مادر و پدرم فقط مثبت‌های نتیجه را می‌دیدند و روحیه می‌دادند. من در این‌ سال‌ها خیلی از تفریحاتم گذشتم، مهمانی نرفتم و حتی دختر خاله 4 ساله‌ام را برای بار اول از بدو تولد در 4 سالگی دیدم...من برادری دارم که 18 ماه از من بزرگ‌تر است و امسال برای ارشد روان‌شناسی تلاش خواهد کرد. به دلیل مشغله پدر و مادرم من بیشتر همراه برادرم در منزل بودم که تمام و کمال از لحاظ روحی یار و یاور من بود و همیشه به من روحیه می‌داد. مادرم بعد از سرکار تمام وقت در کنار من بود و پدرم همیشه یکی از اولویت‌های اصلی‌اش من بودم.

 


ساعت خواب منظمی داشتی؟

از قدیم به من می‌گفتند مثل پیرمردها می‌خوابی. از زمانی که به خاطر دارم همیشه قبل از ساعت 11 می‌خوابیدم و ساعت 7 بیدار می‌شدم. به ندرت در این 20 سال این عادت تغییر کرده است.

 

در زمان ترمیم و امتحانات نمونه سوال هم حل کردی؟

بله یکی از اصلی‌ترین کارهای من در ایام امتحانات حل نمونه سوالات امتحانی سایت کانون و سال‌های قبل تر بود و یک مورد جالب استفاده از سوالات آزمون‌های تشریحی کانون بود. من از پلکان هم استفاده کردم که خیلی برایم مفید بود. 

 

من با شما هم در سایت و هم تلفنی در ارتباط بودم. انتظار چنین نتیجه‌ای را داشتی؟ البته با تراز کنکور تیر انتظار خیلی بالایی از تو داشتم اما تراز سوابقت کمی من را دچار تشکیک کرده بود

واقعیت بله انتظار داشتم ولی این که کجا قبول شوم، نه. من تلاش کرده بودم ولی نمی دانستم کجا یا حتی پزشکی روزانه قبول می‌شوم یا نه. شب اعلام نتایج شب سختی برای من بود. امسال کنکور سختی داشتیم و تمام بچه‌های کنکوری استرس داشتند و تکلیف خودشان را نمی‌دانستند

 

زمان اعلام نتایج در چه حالی بودی؟

20 مهر حوالی ساعت 15 بود که نتایج آمد. به سراغ سایت رفتم که سایت سنجش ارور می داد و هیچ رفرشی فایده نداشت. از مادرم خواستم که کار رفرش را ادامه دهد و از اتاق خارج شدم. با مادرم از اتاق بغلی صحبت می‌کردم و بعد مدتی دیدم مادرم ساکت شده و حرف نمی‌زند. به سراغ مادرم رفتم و دیدم در حال گریه کردن است، گفتم نکند قبول نشده باشم،  نتایج آمده بود و مادرم متوجه شده بود که من پزشکی قبول شده‌ام. با هم گریه کردیم تا پدرم آمد و با خوشحالی به گریه ما پایان داد. این یکی از قشنگ‌ترین لحظات زندگی‌ام بود و واقعا ارزش ماندن و تلاش‌کردن را داشت.

 

و حرف آخر

از بچه های کنکوری می‌خواهم همین الان که مهر است همه چیز را جدی بگیرید، از ایرادات عبور نکنید، از تلمبار شدن درس‌ها جلوگیری کنید و ناامید نشوید. از همین الان آزمون‌ها را جدی بگیرید.

می‌خواهم بگویم امکانات یک بخشی از فاکتورهای رسیدن به موفقیت است. من دنبال این بودم که با تلاش خودم موفق شوم؛ نه کلاس کمک آموزشی رفتم نه معلم خصوصی داشتم حتی کتاب‌های کمک آموزشی من قدیمی بودند. هیچ وقت فکر نکنید بدون امکانات موفق نمی‌شوید، موفقیت یعنی اول فکر شما به دنبال موفقیت باشد.

Menu