پدر و مادرم من را زیر ذرهبین نمیگذاشتند!
خودتان را معرفی کنید
علی شهریاریپور هستم رتبه 1 تجربی منطقه 3 و 15 تجربی کشور از شهرستان جیرفت. 5 سال کانونی بودم و در 165 آزمون برنامهای کانون شرکت کردم.

شما 5 سال دانشآموز کانون بودید. چهطور شد که به کانون آمدید؟
من در پایههای پنجم و ششم و دهم و یازدهم و دوازدهم کانونی بودم.
چهطور شد که در دوران دبستان به کانون آمدید؟ پدر و مادر اصرار کردند؟
از همان دوران دبستان پدر و مادرم من را در تصمیمات درسی آزاد میگذاشتند و تصمیم به شرکت در آزمونها را خودم گرفتم و دلیل ثبت نامم از کلاس پنجم، آمادگی برای آزمون تیزهوشان بود.
تیزهوشان قبول شدید؟
برای اولین بار در آن سالها آزمون تیزهوشان ششم به هفتم با 60 سوال هوش برگزار شد که من قبول نشدم. بر اساس یک سری دلایل آزمون تیزهوشان دوباره تکرار شد و این بار در پایه هفتم به هشتم که من آنجا قبول شدم و به تیزهوشان رفتم.
چه شد دوباره سال دهم به کانون آمدید؟
میخواستم بهصورت جدی برای کنکور آماده بشوم.
در سال دهم هم جدی بودید؟
از سال نهم برای کنکور جدی شدم. من از مهر پایه نهم که کرونا بود این تصمیم را گرفتم. فکر میکردم درست درس میخوانم و متوجه شدم که اینطوری نبود؛ میخواستم با یک آمادگی خوبی وارد دبیرستان بشوم و به هدفی که میخواستم برسم.
پدر و مادرتان از همان دوران دبستان به شما اعتماد داشتند. چگونه آدمی جدی شدید؟
من از همان 11 سالگی انگیزه داشتم که به یک جایگاه خوبی برسم که پدر و مادرم به من افتخار کنند.
تعداد پاسخ های صحیح شما در سال آخر چند تا بود؟
3475 پاسخ صحیح داشتم.
رتبه 1 تجربی کشور خانم صبا معصوم نیا 4295 پاسخ صحیح داشت که نفر اول تجربی کشور شد.
در آزمونها غیبت نمیکردید؟
جز 1 آزمون به دلیل تداخل، در تمام آزمونها شرکت کردم.
حضوری شرکت میکردید یا آنلاین؟
از سال دهم با این که همه آنلاین شرکت میکردند ترجیح دادم که به صورت حضوری در تمام آزمونها شرکت کنم.
چرا؟
در حوزهای که ما بودیم تنها 4 یا 5 نفر حضوری میآمدند ولی باز من حضوری میرفتم.
کسی شما را مسخره نمیکرد؟ مثلا بگوید تو دیگه چه حالی داری؟ برای چه حضوری میآیی؟
خیلی برایم مهم بود که شرایط کنکور را در بدترین حالتها شبیه سازی کنم؛ در حوزه بدترین صندلی را انتخاب میکردم و جلوی اسپیلت هم مینشستم.
آقای قاسمینژاد رتبه 1 کشور از سیرجان هم دقیقا شبیه شما رفتار میکرد. جلوی خانه ایشان بنایی بود و میگفت میرفتم آنجا و آزمون میدادم تا بتوانم خودم را در سروصدا هم آماده کنم.
فکر نمیکردید که افرادی که آنلاین آزمون میدهند در شرایط راحتتری آزمون میدهند، به منابع دسترسی دارند، ساعت آزمون را خودشان تنظیم میکنند، ترازها بالا و پایین شود و گاهی برخی هم تقلب بکنند؟
اصلا تقلبها برایم مهم نبود و به این نکته اهمیت نمیدادم و بیشتر سعی میکردم درصدهایم نسبت به قبل افزایش یابد.
یک سوال سخت. ما میتوانیم بگوییم که آزمونها فقط باید به صورت حضوری انجام شود اما این امکان آنلایندادن را به چند دلیل گذاشتیم؛ ممکن است فردی شرایط دشواری داشته باشد یا بخواهیم بچههایی که انگیزه کمی دارند را خُرد خُرد به سمت آزموندادن بکشانیم. پس به نظر شما هم بهتر است شرایط آنلاین آزموندادن را داشته باشیم؟
آنلاین آزموندادن یک سری مزیتهایی هم دارد. مثلا ممکن است یک سری بچهها در روستا باشند یا جایی که امکان آزمون حضوریدادن نیست.
شما در جشن نخبگان در سالن همایشهای صدا و سیما خواهید دید که یک تعداد از بچه ها مجبورند آنلاین امتحان بدهند و چون روستای آنها آنتن نمی دهد مجبورند به بالای کوه بروند که آنتن بدهد. این آنلاین آزموندادن برای بچههای روستا خوب است. پس شما موافق امکان آزمون آنلایندادن هم هستید و البته یک سری دردسرها هم دارد.
شما آزمونهای مکمل هم شرکت میکردید؟ آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال؟
در سال دهم و یازدهم در تمام این آزمونها شرکت می کردم ولی در سال دوازدهم چون میخواستم زودتر آزمون را بدهم آزمون مشابه پارسال را از اینترنت دانلود کرده و در هفته اول از آن استفاده میکردم.
کسی به شما گفته بود یا شخصا تصمیم خودت بود؟
خودم این تصمیم را گرفته بودم.
روحیه مستقل داری و فکر کنم بچههای مدرسه قبولت داشتند. شایان پورمیربابایی رتبه 1 کشور در سال 93 به همین موضوع اشاره میکرد که وقتی سر کلاس همهمه بود با تذکر ایشان همه ساکت میشدند چون بچهها قبولش داشتند.
من خیلی رابطه خوبی با بچهها در مدرسه داشتم و با همه رفیق بودم. بیشتر با بچهها رابطه دوستانه داشتم و از لحاظ درسی نکتههای درسی را انتقال میدادم.
شما در دی ماه که دوره امتحانات بود در آزمونها شرکت میکردی؟ تداخلی ایجاد نمیکرد؟
بله، اتفاقا آزمونها در این ایام برای مرور به من کمک هم کرد. آزمون را که میدادم و به خانه میرسیدم، در تحلیل آزمون همراه هر سوالی که میخواندم و پاسخ میدادم، کتاب درسی را هم میخواندم. این به من کمک میکرد هم مروری داشته باشم و هم امتحان را خوب بدهم.
شما زیاد فکر میکنید؟
بله، خیلی
برخی میگویند وقتی تست میزنی سطحینگر بار میآیی. این را قبول داری؟
اصلا، با تستزدن ما به مفهوم تست هم پی میبریم و با تمرین و تست زیاد میتوانیم سر جلسه ذهن طراح را بخوانیم.
ذهن طراح را چگونه میخوانید؟
از روی کلماتی که استفاده میکنند؛ یک سری کلمات رایج هستند و با دیدن آنها همان لحظه متن کتاب به ذهن من میآید و متوجه میشوم طراح کنکور از کدام بخش کتاب سوال را طراحی کرده است.
میدانید فراشناخت چیست؟
خیر
فراشناخت همین کارهایی است که شما الان به آن اشاره کردید و انجام میدهید؛" یعنی من بدانم هر درسی را چطوری بخوانم و چه کاری بکنم."
شما برای اینکه متوجه بشوید روش مطالعه هر درس چگونه باشد که برای شما مفید باشد، با کسی مشورت میکردید؟
خودم فکر میکردم. دهم و یازدهم مشاور نداشتم ولی در سال دوازدهم از طرف موسسهای در اواخر سال، مشاور در اختیارم گذاشتند ولی چون از ابتدا خودم برای خودم برنامهریزی میکردم و مستقل بودم و برای روشهای مطالعه از مصاحبه رتبههای برتر استفاده میکردم و روال خودم را ادامه میدادم.
به مطالعه مصاحبه با رتبههای برتر اشاره کردید. از مصاحبه برترها چیزی یادتان است؟
از سال 1400 تمام مصاحبه با برترها را میخواندم و روشهای مطالعه و حتی منابع را هم از این مصاحبهها انتخاب میکردم.
به نظر شما همه یک حرف را میزدند؟ یا تفاوت داشت؟
خیر، تفاوت داشت.
نظرات متفاوت بود و شما از بین این نظرات انتخاب میکردید؛ فراشناخت همین است. همین سوالاتی که از شما میپرسم از بقیه برترها هم میپرسم اما پاسخها متفاوت است.

شما با پیشروی سریع برنامه کانون جلو میآمدید یا پیشروی عادی؟
در پاییز سر جلسه به سوالات پیشروی عادی پاسخ میدادم چون وقت نبود، اما وقتی به خانه میرسیدم به سوالات بخش پیشروی سریع هم پاسخ میدادم.
یعنی درس را بلد بودید اما چون وقت نبود در جلسه آزمون به یک زوج درس و در منزل، به آن یکی درس زوج درس پاسخ میدادید. چرا برنامه راهبردی کانون را انتخاب کردید؟
برنامه کانون واقعا اصولی بود؛ مشکل من این نبود که به بودجهبندی نرسم چون درسها را قبل از سال دوازدهم تمام کرده بودم بلکه این بود که طبق برنامه مرور را انجام بدهم و بتوانم به جمعبندی خوبی برسم. از طرفی یک از محاسن برنامه همان ابتدای برنامه بود که حجم کم بود و باعث میشد اعتماد به نفس هم پیدا کنیم.
در زمستان چطور؟
در زمستان هم طبق برنامه راهبردی کانون جلو میآمدم و باز در منزل به زوج درس دیگر پاسخ میدادم اما برای درس ریاضی در آزمون به سرعت به سوالات پیشروی سریع پاسخ میدادم اما وارد پاسخبرگ نمی کردم.
در آزمون به سوالات پیشروی سریع ریاضی پاسخ می دادی و در دفترچه سوالات علامت میزدی اما وارد پاسخ برگ نمیکردی. چرا؟
زمان نداشتم، فقط برای پاسخگویی به پیشروی عادی به ما زمان میدادند.
روش مطالعه شما در درسهای مختلف چگونه بود؟ دوگانهی درسخواندن و تستزدن شما چگونه بود؟
در 4 درس اصلی بیشتر زمانم را به تستزدن اختصاص میدادم.
یعنی در زیستشناسی هم؟
بله. در ریاضی و فیزیک 90 درصد زمانم را به تستزدن و 10 درصد زمانم را به مطالعه و درسخواندن اختصاص میدادم. برای زیست و شیمی این نسبتها یکسان بود؛ 60 درصد تستزدن و 40 درصد هم مطالعه. البته این طور نبود که حتما اول کار درس بخوانم و بعد تست بزنم.
اول روخوانی یا اول تست؟
ابتدا روزنامهوار میخواندم، بعد تدریس را میدیدم و سپس تست میزدم و دوباره به متن برمیگشتم و مارپیچوار این رویه را ادامه میدادم.
اشاره کردید که مطابق برنامه راهبردی کانون کار میکردید؟ با برنامه مدرسه تلاقی نداشت؟
در سال یازدهم در کنار برنامه راهبردی، ماهانه یک سری مباحث سال دوازدهم را انتخاب میکردم که بتوانم زودتر درسها را به اتمام برسانم که یک جمع بندی خوبی داشته باشم.
برای چه به کانون آمدید؟
ابتدا به دلیل این که تمام رتبه برترها کانونی بودند به کانون آمدم اما بعد از مدتی متوجه سوالات خوب کانون هم شدم.
ساعت مطالعه شما به چه میزان بود؟
سال دهم در روزهایی که به مدرسه میرفتم 9 ساعت و در روزهایی که نمیرفتم 11 ساعت مطالعه می کردم. در خرداد و تابستان دهم به یازدهم کمتر شد و به 10 ساعت در روز رسید. در سال یازدهم انگیزه بیشتری گرفتم و برخی روزها به 13 ساعت هم رسید. در سال یازدهم در برخی کلاسهای مدرسه شرکت نمی کردم و یک کلاس خالی پیدا میکردم و تست میزدم. در خرداد سال یازدهم مثل خرداد سال دهم خسته شده بودم و ساعت مطالعه م به حدود 10 تا 11 ساعت رسید که تا پاییز سال یازدهم این عدد را حفظ کردم.
پدرو مادرتان از این زمان زیاد درسخواندن در هر روز نگران نبودند؟
چرا، اتفاقا اواخر پایه نهم مادرم بابت همین مسئله به مدیر مدرسه زنگ زده بود و گفته بود که یک چیزی به پسرم بگویید چون نگران هستم مریض بشود، که مدیر هم گفته بود که میگوییم کمتر درس بخواند و نمیخواهد رتبه تک رقمی شود.
فکر میکنید بچههای جیرفت بعد از شما به خودشان بیایند؟
اتفاقا یکی از دختر خانمهای جیرفتی هستند که امسال یازدهم میروند و اکثرا در آزمونها رتبه تک رقمی میآورند و من امید دارم که ایشان در کنکور هم بتواند تک رقمی بیاورد.
ساعت خواب شما منظم بود؟
ساعت خوابم منظم بود و اما بیدار شدنم نامنظم. ساعت 2.30 دقیه بامداد میخوابیدم و بین ساعت 6 تا 9 صبح بیدار میشدم. برخی اوقات برای افزایش انگیزه با یکی از دوستانم، آقای مانی محمودی، ساعت 6.30 بامداد تست میزدیم.
در فضای مجازی هم بودید؟ فعالیت غیردرسی چهطور؟
فعالیت غیر درسی که نداشتم و روزی حدود 20 تا 30 دقیقه با دوستانم در فضای مجازی بودیم که بیشتر این زمان هم به گفتن نکات درس میگذشت. البته از فضای مجازی باز استفاده میکردم آن هم به خاطر موارد درسی مثل تحلیل آزمون، شرکت در کلاس آنلاین،...
شماچه رشتهای را انتخاب میکنید؟ برای آینده چه تخصصی مد نظر شماست؟
پزشکی دانشگاه تهران و شاید برای تخصص قلب را انتخاب کنم.
از کدام معلمتان میخواهید تشکر کنید؟
دبیر فیزیک مدرسهم آقای منصور بهمنی که تنها کلاسی بود که در سال دوازدهم در آن حضوری شرکت می کردم، دبیر زیستم آقای خادم نژاد، دبیر فیزیکم آقای حاتم خانی، دبیر ریاضی آقای معین کرمی و آقای هادیان فرد دبیر شیمی. البته غیر از آقای منصور بهمنی دبیرانی که اسم بردم همه کلاس آنلاین داشتند.
پدر و مادر برای شما چه کار کردند که اینقدر مستقل و خودساخته هستید؟
پدر و مادرم هر دو دیپلم، مادرم خانه دار و پدرم در جیرفت مغازه پتو فروشی دارد. کمک مهمی که کردند این بود که من را زیر ذره بین نمیگذاشتند و از لحاظ مالی و عاطفی حمایتم میکردند.
پیادهسازی: حمید آقالوئی
سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید
