برای شنیدن فایل صوتی این گفت و گو اینجا کلیک کنید
هر زحمتی که بکشیم در این دنیا گم نمیشود.
آقای راسخ خودتان را معرفی کنید
من پرهام راسخ رتبهی 2 تجربی کشورو رتبه 1 تجربی منطقه 1 در کنکور 1403 هستم. ساکن تهران و در مدرسه علامه حلی 1 تحصیل کردهام.
امسال فقط یک رتبه یکرقمی تجربی کشوری از تهران داریم. فکر می کنید علت آن چیست؟
بهنظر من غیر از امکانات، این موفقیتها به صفات، خلوص شخصی و ویژگیهای هر فرد بستگی دارد و این ویژگیها اهمیت زیادی دارند وگرنه این آمار برای جایی مثل پایتخت کم میباشد. علاوه بر آن بحث آموزش آنلاین که از دوران کرونا شروع شد، باعث شد که یک سری از مناطق کم برخوردار هم به آموزشها دسترسی پیدا کنند که قبلا فقط در شهرهای بزرگ وجود داشت.
شما برخلاف یک سری افراد فکر میکنید که آموزش مجازی سبب شده دسترسی شهرستانها، مثل تهران و شهرهای بزرگ بشود
شما 3 سال و در سالهای دهم و یازدهم و دوازدهم کانونی بودید. در این سالها چهقدر جدی بودید؟
در دهم زیاد آزمونها را جدی نمیگرفتم و کنکوریخواندن من و جدیشدن من از سال یازدهم شروع شد؛ سعی میکردم در تمام آزمونها شرکت کنم که بازخوردی از هر آزمون و خودم داشته باشم. سال دوازدهم خیلی جدی دنبال رتبهشدن و قیاس خودم با سایرین بودم که کجای رقابت قرار دارم. بعد هر آزمون اولین کاری که میکردم این بود که به سراغ نزدههایم میرفتم. در ابتدای سال دوازدهم دور سوال نزده خط میکشیدم ولی منتها یک پاسخ به سوال میدادم ولی در پاسخبرگ وارد نمیکردم؛ در خانه چک میکردم که آیا این پاسخی که دادم و وارد نکردم، درست بوده یا نه.
یعنی به سوالاتی که شک داشتید پاسخ نمیدادید.
پاسخ میدادم اما وارد گزینهها نمیکردم. بعدا که چک میکردم متوجه شدم که برآیند پاسخ به این سوالات مثبت میباشد و وارد کردن به نفع من خواهد بود و هر چه جلوتر میرفتم پاسخ به این دست سوالات را در گزینهها وارد میکردم، یعنی هر آزمون به تعداد سوال بیشتری پاسخ میدادم.
یعنی ابتدا به سوالهای شکدار پاسخ نمیدادید ولی بعد که آمار گرفتید متوجه شدید مثلا 70 درصد پاسخهای شما به سوالات شکدار صحیح است و برای همین در ادامه آزمونها به سوالات شکدار هم پاسخ میدادید. دوستانی که مصاحبه شما را میخوانند باید به قسمت اول حرفهای شما توجه کنند که شما شانسی جواب نمیدادید، شیر یا خط نمیکردید بلکه بعد مدتی بر اساس آمار متوجه شدید که باید به سوالهای شک دار پاسخ دهید چون برآیند پاسخها مثبت بوده است.
چهطور شد به کانون آمدید؟
کانون معروفترین موسسه کنکوری در کشور است و عملا یک آزمون پایه برای آمادگی در کنکور به حساب میآید.
یک سوال سخت. اگر جامعه آماری کانون بالا نبود باز هم میآمدید؟
به نظر من بله، باز هم میآمدم. اگر جامعه آماری کانون پایین هم بود به دلیل آمادهنمودن پایهای دانشآموزان برای کنکور، باز در آن شرکت میکردم. طراحان سوالات کانون سوالاتی با کیفیت طرح میکنند که من جای دیگر ندیدهام پس من این آزمونها را فارغ از جامعه آماری آن قبول دارم.
شما در دی و خرداد به دلیل تلاقی با امتحانات و دوران عید که مدارس تعطیل بود، در آزمونها شرکت میکردید؟
مدرسه ما در دی ماه تصمیم گرفت که در درسهای اختصاصی از رتبههای برتر مدرسه امتحان تشریحی نگیرد و ما فقط در امتحانات عمومی شرکت کردیم و برای همین من در آزمونهای کانون شرکت کردم. در عید هم آزمونهای جمعبندی کانون بود و برای من خیلی مهم بود در این آزمونهای جمع بندی شرکت کنم. اما در خرداد نتوانستم در آزمونها شرکت کنم و درگیر امتحانات نهایی بودم. البته بعد آزمونهای خرداد را از سایت دریافت کرده و در بازه بین اتمام امتحانات و کنکور تیرماه در خانه کار کردم.
هدف اصلی شما کنکور اردیبهشت یا کنکور تیر بود؟
هدف اصلی من از اول کنکور اردیبهشت بود؛ تصمیم داشتم ابتدا بحث تستی کارکردن را تا کنکور اردیبهشت ببندم و بعد به سراغ امتحانات نهایی بروم. تراز کنکور اردیبهشت من 13791 و تراز کنکور تیرماه هم 13400 شد.
چرا در تیرماه افت تراز داشتید؟
اینطور که شنیدم در تیرماه همه افت تراز داشتند ولی در کنار آن درصدهایم به جز زیستشناسی در همه درسها بالاتر از کنکور اردیبهشت بود.
شما طبق چه برنامهای پیشروی میکردید؟ برنامه مدرسه؟ برنامه راهبردی کانون؟ یا تلفیقی از هر دو؟
تلفیقی جلو میآمدم. مشاورم در مدرسه حلی 1 ، آقای رضا اولادی سرتیتر و مباحث را برای من مشخص میکرد و من هم آنها را در باکسهای مطالعاتی خودم قرار میدادم. از ابتدای سال و کم کم از برنامه راهبردی جلو افتادم و هر آزمون برای من اولا مرور درسهایی بود که آنها را قبلا خوانده بودم و دوم خواندن یک سری مطالب جدید که در برنامه هر آزمون داشتم.
شما در پاییز و زمستان با پیشروی سریع جلو میآمدید یا پیشروی عادی؟
در پاییز با پیشروی عادی جلو میآمدم اما برای این که درسها را تا قبل از عید تمام کنم، در زمستان مطابق پیشروی سریع جلو آمدم و به هر دو درس زوج درس پاسخ میدادم.
با این کار تراز شما پایین نمیآمد؟
چه بسا که افزایش تراز هم داشتم، یکی از فوایدی که جلوتربودن داشت این بود که اگر از بخشهای جلوتر هم سوال میدادند، من مسلط بودم و همین باعث افزایش تراز من هم میشد.
شما در کدام درسها بیشتر تست میزدید و در کدام درسها بیشتر میخواندید؟
در درسی مثل زیستشناسی اصل تمرکز روی متن کتاب درسی است باید بین تست و متن تعادل برقرار کنیم. متن کتاب پنجره ارتباطی بین ما و طراح سوالات کنکور است. برای زیستشناسی 50 درصد زمانم را به خواندن و 50 درصد زمانم را به تستزدن اختصاص میدادم.
در تمام ایام سال این تعادل را رعایت کردید؟
قطعا هر چه به دوران جمعبندی نزدیکتر میشدیم زمان تستزنی بیشتر میشد مثلا 60 به 40 یا حتی 70 به 30 میرسید. در طول سال هم بستگی به مبحث داشت، اگر مبحث جدید بود ممکن بود برای این که متوجه بشوم روی مبحث تسلط دارم، درصد خواندن به تست زدن به 60 یا 70 درصد میرسید.
میتوانید روش مطالعهای برای زیست بگویید که برای شما مفید بوده وهم برای دیگران هم مفید باشد؟
در زیستشناسی وقتی اولین بار مبحثی را مطالعه میکنید فکر میکنید که باید در همان لحظه تمامی نکات و ریز به ریزها را همان جا یاد بگیرید ولی به نظر من بهتر است به جای این که بخواهید با 1 بار یک متن را یاد بگیرید، بهتر است طی 8 بار یا 10 بار و در بازههای مختلف و با استمرار همان متن را بخوانید، که تسلط شما بیشتر خواهد شد. من یک بار برای اولین بار کلیات متن را با خواندن درک میکردم و بعد به سراغ تستها میرفتم. در تستها وقتی به عمق مطلب پی میبردم دوباره سراغ متن کتاب میآمدم.
یعنی یک بار سریع متن را میخواندید، بعد تست میزدید که سوالهای جدیدی برای شما مطرح میشد و میآمدید با مطالعه مجدد آن متن عمیقتر مطالب را یاد میگرفتید.
سعی میکردم که درک کنم که یک طراح چگونه به این متن نگاه میکند که بتوانم موفقتر بشوم.
در سایر درسها تعادل بین تستزدن و خواندن چگونه بود؟
واقعیت در فیزیک و ریاضی چیز زیادی برای خواندن وجود ندارد؛ دبیر میآمد و اصل مطلب و فرمولها را میگفت، من یک مرور کوتاه روی آن درس میکردم و بعد به سراغ تستزدن میرفتم. در فیزیک 80 درصد و در ریاضی 90 درصد از زمانم را به تستزدن اختصاص میدادم. شیمی سه محور مفهومی و حفظی و حل مسئله دارد؛ که هر سه اینها خیلی مهم هستند و کم کاری در شیمی به ضرر ما خواهد بود چون باید هم بر متن و هم بر مفاهیم تمرکز داشت و از پس مسائل سخت آن بربیاییم. در شیمی 30 درصد زمان را به متنخوانی و 70 درصد زمان را به تستزدن اختصاص داده بودم.
هر وعده درسخواندن را با تستزدن شروع میکردید یا با خواندن؟
بستگی داشت. مثلا اگر مبحث جدید بود ترجیح میدادم هر باکس مطالعاتی را با مطالعه شروع کنم تا یک دید نسبت به مطلب داشته باشم و بعد به تستزدن بپردازم اما برای ریاضی و فیزیک از همان اول با تستزدن شروع میکردم که به نظرم این کار مفیدتر بود.
در پاییز و زمستان چند ساعت مطالعه داشتید و در بهار چهقدر؟
در کل سال بدون احتساب مطالعهام در مدرسه، هر روز 6 ساعت و در روزهای تعطیل هم 12 ساعت مطالعه روزانه داشتم.
ساعت خواب منظمی داشتید؟
بله. اکثرا منظم بود؛ در زمانهایی که مدرسه داشتم ساعت 11 شب می خوابیدم و 10 دقیقه به 6 صبح بیدار میشدم. البته در روزهای تعطیل یک ربع به 8 صبح بیدار میشدم.
بهترین معلمهای خودتان را معرفی کنید
بهترین معلمان من؛ در درس زیستشناسی آقای بیات، در درس شیمی آقای مرادی و آقای صفوی، در درس فیزیک آقای جوشقانی و در درس ریاضی آقای کریم خراسانی و آقای زبیری خیلی به من کمک کردند.
موثرترین کاری که پدرو مادر شما برای پرورش ذهنی شما انجام دادند را ذکر کنید
در پرورش ذهنی این حس آزادی عمل و این تفکر که خودت باید مسیر خودت را پیدا کنی، موثرترین کار بود که باعث رشد ذهنی من شد.
پدرو مادر شما از کی به شما برای تعیین مسیر اعتماد کردند؟ از کی مستقل فکر کردید؟
حدودا از زمانی که آموزش آنلاین شروع شد این اتفاق افتاد. همه چیز پشت سیستم و از راه دور بود که به من اطمینان کردند و از پایه هشتم این اتفاق افتاد.
انتخاب رشته شما چیست؟ مسیر بعدی شما چه خواهد بود؟
رشته پزشکی دانشگاه تهران ولی دقیقا در مورد تخصص به نتیجه نرسیدم و احتمالا روی تخصص و فوق تخصص قلب کار خواهم کرد.
نکتهای هست که بخواهید به بچهها بگویید؟
بحث استرس را میخواهم بگویم. من زیاد استرسی نیستم اما در سال کنکور بحث انتظارات اطرافیان و این بار بر دوش من بود که یک جاهایی من را اذیت کرد و حتی روی سلامتی من تاثیر میگذاشت. اگر به عقب برگردم در آزمونها و در درسخواندن با خیال آسودهتری حرکت میکنم. به خودم اطمینان میکنم که اگر تلاش کنم خودم نتیجه آن را خواهم دید. آدم هر زحمتی که بکشد در این دنیا گم نمی شود.
پیادهسازی: حمید آقالوئی.
سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید
