
نام و نام خانوادگی : زهرا موحدی
مقطع و رشته : پزشکی عمومی
میانگین تراز :6882
سالهای حضور در کانون : 2 سال
تعداد کل آزمونها : 51
شغل و تحصیلات مادر : خانه دار- دیپلم
شغل و تحصیلات پدر : شغل آزاد- دیپلم
مصاحبهگر : اعظم معصومی
چند سال و چه سال هایی دانش اموز کانون بودید؟
من تقریبا از تابستان قبل از یازدهم وارد کانون شدم و تا قبل از کنکورم یعنی حدودا 2 سال در همه ی آزمون ها با پیوستگی و بدون غیبت حضور کامل داشتم.
در چند ازمون اصلی و چند آزمون هدیه شرکت کردید؟
تقریبا در 50 آزمون اصلی و یک یا دو آزمون هدیه ای که سال کنکور من برگزار شد شرکت کردم. من هیچ آزمونی از کانون را از دست ندادم.
آیا در آزمون های هدفگذاری شرکت میکردید؟
بله، در آزمون های هدفگذاری هم در هفته های اول هر آزمون شرکت میکردم.
من برای اینکه بتوانم نقاط ضعف و قوت خودم را قبل از هر آزمون مشخص کنم در آزمون های هدفگذاری شرکت میکردم.
یکی از مهمترین فایده هایی که آزمون های هدفگذاری برای من داشت، نوشتن برنامه خیلی متعادل در هفته دوم آزمون بود. با توجه به نتیجه آزمون هدفگذاری برای هفته دوم تصمیم می گرفتم که کدام درس ها باید بیشتر مطالعه شود تا برای آزمون اماده شوم و کدام درس ها صرفا به مرور سطحی نیاز دارند.
آیا در آزمون های مشابه پارسال شرکت میکردید؟
بله، در آزمون های مشابه پارسال روز چهارشنبه یا پنجشنبه قبل از آزمون شرکت می کردم.
من آزمون های مشابه پارسال را با هدف تمرین مدیریت زمان و آماده شدن برای روز جمعه شرکت می کردم. همچنین می توانستم با استفاده از نتیجه آزمون مشابه پارسال، مرور های منتهی به آزمونم را هدفمندتر پیش ببرم.
با کمک آزمون های مشابه پارسال، برای آزمون هدفگذاری چند از 10 انجام می دادم و این هدفگذاری به مدیریت زمان سرجلسه آزمون خیلی کمک می کرد. همچنین مباحث فراموش شده را قبل از آزمون اصلی پیدا می کردم می توانستم مطالب را تثبیت و مرور کنم.
برنامه راهبردی شما برای مطالعه در طول سال چه بود؟ اگر برنامه راهبردی کانون را برای خودتان شخصی سازی میکردید،توضیح دهید که روش تان چگونه بود؟
من کلا همگام با برنامه راهبردی قلمچی پیش می رفتم.چون به نظرم هم از نظر حجمی پیشروی خیلی خوبی داشت و هم پروژه های مختلف و بازه های جبرانی که در برنامه راهبردی وجود داشت خیلی کمک کننده بود.
من برنامه ریزی که برای خودم داشتم در هفته اول تمام مباحث جدید را میخواندم، اواخر هفته اول با کمک آزمون هدفگذاری مطالبی که یادگیری ناقصی داشتم را پیدا میکردم و طی هفته دوم بیشتر زمانم را به تست های زمان دار و برطرف کردن نقاط ضغفم اختصاص می دادم. روزهای چهارشنبه یا پنجشنبه قبل از آزمون هم در آزمون مشابه پارسال شرکت می کردم و مرور را هم قبل از آزمون انجام می دادم که کاملا برای آزمون آماده شوم.
به طور میانگین و در بازه های مختلف چند ساعت تست می زدید یا مساله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید، در طول سال و در ماه های مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
در روزهایی که تعطیل بود میانگین حدود 10 ساعت مطالعه داشتم و در روزهایی که مدرسه می رفتم، بین 6 تا 7 ساعت مطالعه مفیدم بود. در بازه های آموزشی بیشتر زمانم یعنی حدود 70 درصد زمان درس خواندنم صرف مطالعه یا شرکت در کلاس ها برای تکمیل یادگیری می شد و در بازه های تثبیت یا سنجش بیشتر زمانم برای تست زدن بود و زمان کمی هم برای مرور و رفع نقاط ضعف.
در زمان های مختلف سال هم نسبت زمان مطالعه و تست متفاوت بود. مثلا در تابستان قبل از دوازدهم که فرصت خیلی مناسبی برای مرور پایه بود بیشتر زمانم به تست زدن و مرور اختصاص یافته بود و در طول سال تحصیلی دوازدهم بیشتر زمانم برای خواندن مطالب جدید بود. در ماه های اخر و بازه های جمعبندی مثل دوران نوروز طلایی هم بیشتر زمانم را برای تست های زماندار اختصاص می دادم.
آیا روش بازیابی(Retrieval )را میشناسید، اگر این روش را می شناسید، آن را چگونه یاد گرفتید؟
بله، روش بازیابی را هم خیلی خوب می شناسم و هم حتی الان هم در مطالب پزشکی از آن کمک میگیرم.
اولین بار از مشاوری که سال کنکور داشتم روش بازیابی را شنیدم . بعدها با استفاده از مجموعه های تستی مرور به روش بازیابی را امتحان کردم و به نظرم برای من خیلی کارآمد تر از مرور به روش بازخوانی بود. برای انجام دادن این روش مرور، تعدادی تست از یک مبحث را از خودم آزمون می گرفتم و بعد با کمک پاسخنامه و درسنامه و یا حتی فیلم های آموزشی قسمت های فراموش شده رو مرور و رفع اشکال می کردم.
در کدام درس ها بیشتر از روش بازیابی استفاده کردید؟ و تاثیر این روش برای شما چه بود؟
برای درس های ریاضی و فیزیک و قسمت های مسائل و محاسباتی شیمی از روش بازیابی کمک می گرفتم. یکی از فایده های روش بازیابی برای من این بود که با مطالب درگیر می شدم و فقط به خوندن دوباره مطالب اکتفا نمی کردم و با این روش مطالب خیلی بهتر برایم تثبیت می شد و دیرتر مطالب را فراموش می کردم.
سال گذشته کانون روی کشف دو سؤال ساده در هر ازمون تمرکز داشت، آیا شما میتوانستید سؤالهای ساده آزمون را تشخیص دهید؟
سالی که من آزمون های قلمچی را شرکت میکردم سوال ها به 3 دسته ساده و متوسط و خیلی سخت تقسیم بندی می شدند که من هربار سعی می کردم با استفاده از تکنیک ضربدرمنها و تشخیص سوال های آسان و متوسط به یک درصد متوسط در درس ها برسم و بعد در دور دوم آزمون سراغ سوالات سخت تر می رفتم.
آیا این مهارت و توانایی در طول سال بهبود پیدا کرد؟
با هر بار تست زدن در خانه سعی می کردم قبل از دست به قلم شدن و نوشتن راه حل نوع سوال را تشخیص بدهم که سوال آسانی هست یا نه و بعد تصمیم بگیرم که اگه سر جلسه با این سوال روبرو شدم باید حلش کنم یا ازش بگذرم. با این تمرین توانستم خیلی راحت سوال های آسان و متوسط را تشخیص بدهم.
در جلسه کنکور آیا توانستید سوالهای ساده تر را تشخیص دهید؟
بله در جلسه کنکور هم تونستم سوال های ساده تر هر درس را پیدا کنم و اول به آن سوال ها جواب بدهم.
به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباه های شما چند تا بود؟
به طور میانگین حدود 15 تا سوال در آزمون ها غلط داشتم.
البته بسته به بازه آزمون این تعداد کمتر یا بیشتر می شد مثلا توی آزمون های جامع نزدیک کنکور گاها 30 سوال را غلط جواب می دادم و در بعضی آزمون ها تعداد غلط هایم به 6 تا یا 7 تا تست می رسید.
اگر خود را یک دانش آموز کانونی میدانید، توضیح بدهید که از کدام منابع کانونی استفاده موثری داشتید؟ نام این منابع را بنویسید.
من از کتاب های آبی و سه سطحی استفاده می کردم.
کتاب های آبی برای دروس ریاضی و فیزیک به من کمک کرد تا به سوالات کنکور سال های قبلی کاملا مسلط شوم.
و از کتاب های سه سطحی هم برای آمادگی روبرو شدن با سوال های سخت تر و چالشی تر کمک می گرفتم و به من کمک کردند درصدم را در همه درس های اختصاصی بالاتر ببرم.
شما خود را در کانون چه نوع قهرمانی میدانید؟
قهرمان پیوستگی
بهترین درس شما در کنکور کدام است؟ روشهای مطالعه خود را در این درس به صورت آیتموار بنویسید.
بهترین درس من توی کنکور درس عربی با درصد 100 توی عمومی ها و ریاضی با درصد 84 توی اختصاصی ها بود.
برای درس ریاضی و عربی :
1- آموزش
2- تست های آموزشی زیاد
3-تکمیل آموزش و رفع نقاط ضعف
4=مرور تست های غلط
5=تست تثبیتی
6- تست سنجشی
7- آزمون به مقدار زیا
