«من از کارنامههای اشتباهات قلمچی برای مرور و جمع بندی برای آزمونها استفاده میکردم»
نام و نام خانوادگی : امین هاشمی پور
نام شهر ، استان : مهدیشهر ، سمنان
رتبه سال ۱۴۰۱ : رتبه 5۵۶ منطقه ۳ و ۲۵۰۷ کشوری کنکور تجربی
رشته و دانشگاه قبولی : دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوين
سالهای حضور در کانون : ۲ سال
تعداد کل آزمونها : 39 آزمون
میانگین تراز : ۶۱۴۳
درصدهای کنکور ۱۴۰۱
عربی: ۷۲٪ فارسی: 50.7% دینی: 82.7% زبان: ۵۶%
زمین: 36.7% ریاضی: 66.7% زیست: 63.4% فیزیک: ۶۹% شیمی:57.2%
مصاحبهگر : حمید مینایی
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
دستاورد کانونی شدنم نحوه درست درس خواندن برای کنکور با کمک برنامههای کانون و تمرین نحوه آزمون دادن سر جلسه کنکور با کمک آزمونها بود.
- چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟
تعداد آزمون بالا یکی از عوامل موفقیت من بود که باعث شد نحوه آزمون دادن و تجربه شرایط مختلف سخت کنکور مثلا تجربه یک درس سخت در آزمون که باعث شد کنترل خودم را تمرین کنم تا آزمون خوبی بدهم و همچنین این آزمونها نقاط ضعفم را در درسها مشخص میکرد تا آن را اصلاح کنم.
- پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما میکردند؟
خانواده مهمترین پشتیبان هر فرد کنکوری است. خانواده با تامین شرایط آرام و کمکهای مختلف نقش بسزایی دارد و در شرایط سخت کنکور مثلا پایین آمدن تراز میتوانند کمک کننده باشند و خواهرم که تجربه کنکور داشتند از تجربیات خودشان برای کنکور خودم استفاده میکردم.
- آیا در آزمون هدفگذاری و مشابه پارسال هم شرکت میکردید؟ دلیل آن چیست؟
من در آزمونهای مشابه پارسال شرکت میکردم چون هم تعداد بالای آزمون سرعت آزمون دادنم را بالا برد و هم تعداد غلطهای آزمون را به مرور کم میکرد و همچین فرصت این را میداد تا ترتیب دفترچه را بتوانم شخصی سازی کنم و کمک میکرد استرسم برای آزمون اصلی قلمچی کمتر شود.
- از کدام یک از کارنامههای جعبه ابزار کارنامه استفاده میکردید؟ دلیل استفاده از هر کارنامه را ذکر کنید.
من از کارنامههای اشتباهات قلمچی برای مرور و جمع بندی برای آزمونها استفاده میکردم زیرا این غلط دقیقا نقطه ضعف من بود که میتوانستم با آنها نقطه ضعفم را برطرف کنم و برای آزمون آماده شوم.
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه برنامهریزی میکردید؟
من بعد از هر آزمون منابعی که برنامه کانون تعیین کرده بود روی کاغذ مینوشتم و تعداد تست و تعداد صفحات جزوه و منابعی که داشتم را روی کاغذ مینوشتم تا منابعی که برای آزمون بعد نیاز دارم را بدانم و سپس برای دو هفته برنامه را متناسب با ساعت مطالعه خودم میچیدم هفته اول معمولا برای یادگیری میگذاشتم همراه با تست کمتر و هفته دوم را برای مرور و تست زیاد اختصاص میدادم.
کدام درسها نقطه قوت شما بود؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمره ای برای این درس ها کسب میکردید؟
نقطه قوت من درسهای فیزیک و زیست بودند. برای فیزیک من از همان سال دهم تعداد تست بالایی برای میزدم و منابع مختلفی از آن را تست زدم و با سبکهای مختلف تست آن آشنا شدم.
برای درس زیست منبع تستی که انتخاب میکنید بسیار مهم است و همچین اشتباهات شما از این منابع من برای خودم دفتر اشتباهات زیست داشتم به طوری هر تستی از هرجایی که میزدم غلط یا نادرست یا درستی که نکتهای از آن فراموش کرده بودم را مینوشتم و روز قبل از آزمون مرور میکردم و این دفتر دقیقا نقطه ضعف من بود و نقطه ضعفهای من را در آزمون پوشش میداد و درس زیست را در آزمونهای کانون بالای ۵۰٪ میزدم.
در طول این سالها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
من در درس ریاضی در آزمونهای کانون ضعیف عمل میکردم زیرا به صورت پایهای این درس را یاد نگرفته بودم این درس را با یادگیری درست و تست زنی درست توانستم در کنکور ۶۶٪ بزنم. تست زنی درست ریاضی به این صورت است که بعد از یادگیری کامل ابتدا تستهای ساده سپس متوسط و سپس دشوار ریاضی را زد تا به صورت کامل مبحث را یاد گرفته و انواع تیپ سوالها کار شده باشد.
روزی چند ساعت درس میخواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص میدادید؟
من حدود ۱۲ ساعت مطالعه داشتم و در هفته اول برنامه سعی میکردم درسها را یاد بگیرم و تستهای آموزشی بزنم و در هفته دوم تعداد تست بسیار بالایی بزنم زیرا تعداد تست بالا عامل موفقیت است.
در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درسها میرفتید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف میکردید؟
من اول از همه در کارنامه سراغ نمره زیست میرفتم زیرا این درس در کنکور اهمیت زیاد دارد و رفع مشکل آن برایم اولویت داشت و برای رفع ایراداتم ابتدا آزمون را کامل تحلیل میکردم تا مشکل را بتوانم پیدا کنم و عمده مشکل من با زدن دوباره تست از مبحثها رفع میشد زیرا تعداد کم تست باعث میشد به همه تیپ نوع سوال را نبینم و سر آزمون غلط بزنم.
دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیر درسی کرده است؟
دفتر برنامه ریزی راهی را که در این دو هفته برای آزمون قرار بود انجام بدهم را روشن میکرد و نظم را در درسها ایجاد میکرد و من را از سردرگمیها نجات میداد.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکردید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
من از کتابهای سه سطحی برای مرور درسها روز قبل آزمون استفاده میکردم. این کتاب چند ویژگی خوب داشت اول اینکه سوالها را براساس سختی جدا کرده بود، دوم تعداد سوالات زیاد نبود و شامل همه انواع تیپ سوال میشد و برای مرور کردن عالی بودند.
دلیل این که در آزمونهای تابستان شرکت کردهاید چه بود؟
تابستان یکی از مهمترین وقتهای ارزشمند برای کنکوریهاست زیرا در این زمان میتوانیم از خیلی کسانی که هنوز درس را شروع نکردهاند جلو بزنیم و همچنین درسهایی که بیشتر خوانده شوند بهتر و سریع تر مرور میشوند، برای همین آزمونهای تابستان را نیز شرکت میکردم.
چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیم سال دوم گرفتید؟
برای نیمسال دوم برای بهتر شدن تصمیم گرفتم که تعداد دفعات مرور درسهای خودم را بیشتر و تعداد تستهایم را بالا ببرم و خودم را برای جمع بندیهای نهایی آماده کنم.
فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
مهم ترین ویژگی که در سال کنکور داشتم تسلیم نشدنم بود.
آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدادید؟ چه کارهایی میکردید؟
من جمعههای هر هفته بعد از ظهر بعد از زمان مطالعه و یا آزمون استراحت میکردم و وقت خودم را با دوستان و خانواده میگذراندم مطالعه مداوم باعث فرسودگی و زدگی از درس میشود.
دلیل پیشرفت از روزهای اول آزمون تا کنکور و تغییر در آزمون خود را چه میدانید؟
هر چقدر آزمون بدهیم بیشتر با نقاط ضعف در درس و مشکلاتمان آشنا میشویم و در آزمونهای بعدی با رفع نواقص نتیجه بهتری میگیریم و هرچه این تعداد آزمون دادن بیشتر شود بیشتر با نواقص و مشکلات آشنا میشویم و آن را رفع میکنیم و نتیجه بهتری میگیریم.
تحلیل آزمون را چه زمانی آغاز میکردید و به چه مواردی دقت میکردید؟
من تحلیل آزمون را فردای آزمون شروع میکردم و سوالهای نزده اولویت من بودند زیرا این سوالها، سوالهایی بودند که من بلد نبودم و مشکلی داشتم و حتما باید رفع میشدند و در گام دوم سوالهای غلط که نشان دهنده اشتباهات در یادگیری و بی دقتیهایم بودند و سوالهای درست را هم تحلیل میکردم که اگر نکته ای داشتند که من بلد نبودم یادداشت کنم.
از روشهای مدیریت زمان استفاده میکردید؟ دفتر برنامهریزی داشتید؟
من مدیریت زمان را از همان خانه تمرین میکردم، با گرفتن زمان مشخص و تعداد سوال مشخص ترجیحا براساس زمان و تعداد سوال کنکور شروع به تست زدن میکردم و در آزمونهای کانون هم خودش تمرینی برای مدیریت زمان بود.
فکر میکردید چنین رتبه ای بگیرید؟ روز کنکور مورد خاصی که پیش نیامد؟
من به رتبه خودم فکر نمیکردم ولی ایمان داشتم آن چیزی که میخواهم را بدست میآورم زیرا برایش تلاش کرده بودم و میدانستم تلاشهایم بی جواب نمیماند.
وضعیت ساعت مطالعه شما در این سه سال دهم، یازدهم و دوازدهم چگونه بود؟
من قبل از اینکه کانونی بشوم ساعت مطالعه دقیقی نداشتم و با کانونی شدنم ساعت مطالعه خودم را از ۵ساعت تا ماه آخر کنکور حدود ۱۴ساعت رساندم. به این نکته باید دقت شود که ساعت مطالعه برای هر شخص متفاوت است و با توجه به نیازش باید تنظیم شود و همچنین افزایش ساعت ناگهانی باعث کاهش کیفیت میشود. هنگامی افزایش ساعت مطالعه خوب است که کیفیت مطالعه هم افزایش پیدا کند و باعث فرسودگی نشود.
در مسیر کنکور زمانهایی بود که خسته شوید یا اینکه از تصمیمی که گرفتید پشیمان بشوید؟چطور با آن مقابله کردید؟
همیشه زمانهایی بود که خسته و ناامید شده باشم ولی با ایمان به اینکه با تلاش به آن چیزی که میخواهم برسم به تلاشم ادامه میدادم. همیشه جوینده یابنده است و نمیگذاشتم این نارحتی دلیلی برای کنار گذاشتن درس شود.
عملکرد شما در دوران جمع بندی چگونه بود؟
مهمترین وقتی که در دوران جمع بندی میگذاشتم زدن تستهای نشاندار شده و غلطهای آزمون و خواندن دفتر اشتباهات زیست و دفتر تحلیل آزمون بود. مجموع اینها دقیقا چیزی است که برای جمع بندی لازم داریم باز هم تعداد تست بالا در اولویت است
در هفته منتهی به کنکور چه کارهایی کردید؟
در هفته آخر کنکور مشغول آزمون کنکور ۲ سال اخیر و خواندن دفتر اشتباهات زیست و دفتر تحلیل آزمونها و مرور خلاصه درسها شدم.
در مورد همراهی پدر و مادر بگویید؟
پدر مادرم با دادن آرامش و ایجاد فضای مناسب برای درس و پیگیر بودن در درسها و کمک برای رفع نواقص بهترین پشتیبان دوران کنکور بودند.
مدیریت زمانتان سر جلسه چگونه بود؟
من سر جلسه برای هر درس همان قدر وقت که از قبل تعیین کرده بودم وقت گذاشتم. اگر سر جلسه از وقت تعیین شده بیشتر شد میرفتم سراغ درس بعد و نمیگذاشتم یک درس وقتم را بگیرد و همچین با شناسایی سوالهای سخت آنها را آخر وقت تعیین شده خودم برای آن درس میگذاشتم تا ابتدا سوالهای آسان را حل کرده و در صورت داشتن وقت آن سوال را حل کنم نمیگذاشتم هیچ وقت یک سوال سخت حواسم را نسبت به زمان پرت کند. یکی از راههای شناسایی سوال سخت و وقت گیر زدن انواع سوالهای سخت در خانه است.
ارتباطتان با پشتیبانتان چطور بود و چگونه باعث پیشرفت شما بودند؟
پشتیبان که خودشان اکثرا کنکور دادهاند و با این جو آشنا هستند میتواند کمک کنند که این روش درس خواندن درست هست یا نه؟ و روش مطالعه درست و مدیریت درست زمان و انواع تکنیکهای درسی را یاد بدهند و همچین مشاورم در کاهش استرس کمک کننده بودند.
مهمترین محرک شما در این مسیر چه چیزی یا چه کسی بود؟
خودم بزرگترین محرک خودم بودم زیرا علاقه به آن چیزی که میخواستم باعث میشد سمت درس و بهتر شدن بروم تا به آن چیزی که میخواهم برسم.
