به نام خدا
خلاصه درسنامه درس سوم اقتصاد دهم ( منبع : کتاب آبی جامع اقتصاد دهم )
تصمیمات عاقلانه از مقایسة هزینهها و منافع در هر انتخاب بهوجود میآید.
× قبل از هر تصمیمی در انتخاب کسب و کار، اصولی باید رعایت شود، این اصول بهترتیب عبارتند از:
اصل اول : هزینه فرصت هر انتخاب را محاسبه کنید :
× دانش اقتصاد از مفهوم کاملتری برای تفکر دربارة هزینهها استفاده میکند که «هزینة فرصت» نام دارد.
× هزینة فرصت یک انتخاب، ارزش بهترین گزینة بعدی است که فرد آن را هنگام انتخاب از دست داده است.
× به دلیل وجود کمیابی در امکانات و داشتهها، همیشه باید بین گزینههای انتخاب، «بده ـ بستان» کرد.
× «بده بستان» یعنی: چیزی را رها کرده تا چیز دیگری را به دست آوریم. (یکی را گرفت و مابقی را رها کرد.)
اصل دوم :منابع کمیاب خود را شناسایی کنید:
× برای تولید کالاها و خدمات باید به سراغ منابع کمیاب برویم.
× منابع کمیاب تولید، اولین امکانات ما برای تولید کالاها و خدمات است و میتوان آنها را عوامل تولید نیز دانست.
عوامل تولید :
- منابع طبیعی
- منابع انسانی
- سرمایههای مالی
× بسیار اتفاق میافتد که در جایی همة عوامل تولید وجود دارد و نیاز یا خواستهای برآورده نشدهای هم هست، ولی کارآفرینی که آن کسب و کار را راه انداخته و نیاز مورد نظر را پاسخ دهد، وجود ندارد. (مثل آشپزخانهای که پر از مواد غذایی است ولی آشپزی که آنها را با هم ترکیب و یک غذای لذیذ تهیه کند، وجود ندارد.)
× کارآفرینی تمایل افراد به سازماندهی و عملیاتی کردن کسب و کارهای جدید با پذیرش خطر عدم موفقیت است.
× کارآفرینان در جستوجوی فعالیتهای سودآور، عوامل تولید شامل نیروی کار، سرمایهها و منابع طبیعی را گرد هم میآورند تا با تولید کالاها و خدمات، نیازها و خواستههای دیگران را برآورده کنند و از این محل کسب درآمد نمایند.
× علاوه بر انتخابهای شخصی، دانش اقتصاد با انتخابهای اجتماعی نیز مواجه است.
× اجتماع نیز امکانات، منابع و داشتههای کمیابی دارد و با انتخاب و بده ـ بستان رو بهروست
× در هر نقطه از زمان، هر کشور مقدار معینی از نیروی کار، زمین قابل بهرهبرداری، سرمایة انسانی و فیزیکی و تعدادی کارآفرین دارد.
× کشورها (مانند مردم) با کمیابی منابع روبهرو هستند.
× کمیابی منابع هر جامعه را با مبادله مواجه میسازد.
× اگر منابع بیشتری برای تولید یک کالا و خدمات اختصاص داده شود، منابع کمتری برای تولید کالا و خدمات دیگر باقی میماند.
اصل سوم : قید بودجه خود را ترسیم کنید :
× وقت شما مقدار مشخص و محدودی پول برای خرج کردن دارید، در این حالت میگوییم شما یک قید بودجه دارید.
× بودجة شما محدود است، بنابراین مجبورید بین گزینههای خود بده ـ بستان کنید.
اصل چهارم : هزینه های دررفته را فراموش کنید :
× هزینههایی که پرداخت شده است و شما نمیتوانید آن را بازگردانید «هزینة در رفته» نام دارد؛ این هزینهها نباید تأثیری در انتخاب و تصمیم شما داشته باشد.
× همانند پولی که به یک چاه عمیق افتاده است و دیگر قابل دسترس نیست.
× تنها هزینة مؤثر بر تصمیمگیری: هزینههایی که در زمان تصمیمگیری بهوجود میآیند.
× برای اتخاذ یک تصمیم خوب، تشخیص تفاوت هزینههایی که بر تصمیم تأثیر میگذارند، بسیار مهم است و هزینههای در رفته مهم نیست.
× فهمیدن اینکه هزینهها را چطور ارزیابی کنیم، تنها بخشی از گرفتن یک تصمیم خوب است.
× باید هزینهها در مقابل منافع سنجیده شوند.
اصل پنجم : بین هزینه ها و منافع خود مقایسه کنید :
× برای یک تصمیمگیری منطقی: باید تمام منافع با تمام هزینهها مقایسه شود. (در نهایت به این نتیجه برسیم که در گزینة انتخاب شده، منافع بیشتر از هزینههاست.)
× همیشه مقایسة هزینهها و منافع براساس: اطلاعاتی که از آنها داریم، انجام میشود.
× مقایسه منافع و هزینهها بخشی از تصمیمگیری منطقی است.
× بهترین رویکرد به نوع تصمیم فرد بستگی دارد.
× دو نوع گسترده از انواع تصمیمات وجود دارد.
1- انتخاب از میان گزینههای مختلف است. (گاهی اوقات گزینههای تصمیم ما این است که مطالعه کنیم یا به گردش برویم)
2- انتخاب چه مقدار از هر چیز. (گاهی دربارة میزان مطالعه یا مدت زمان گردش در حال انتخاب و تصمیمگیری هستیم.)
چرا برخی مردم تصمیمات غیر منطقی می گیرند ؟
اشتباهات رایج در تصمیمگیری (عوامل رفتارهای غیرمنطقی)
1- اثرگذاری حقههای فروش بر تصمیمگیریها
2- توجه به هزینههای در رفته
3- بیصبری زیاد
4- اعتماد به نفس بیش از حد یا خودرأی بودن
5- چسبیدن به وضعیت فعلی
ارسال کننده : پرگل رحیمی
