برای شناخت زبان، باید «کلمهها» و «جملهها» را بشناسیم. در این قسمت، یک نکته را از هر کدام یادآوری میکنیم.
1. کلمهها: بخش وسیعی از کلمههای زبان فارسی، از زبان عربی آمدهاند. این کلمهها در زبان عربی، هر کدام جزئی از یک خانوادهاند. مثلاً «علم» و «معلوم» و «معلّم» و ... اعضای خانوادة «ع ل م» هستند و «مکتب» و «کتاب» و «کاتب» عضو خانوادة «ک ت ب». به این دسته از کلمهها، همخانواده میگویند.
2. جملهها: در زبان فارسی، هر فعل یک جمله میسازد. فعلها معمولاً در انتهای کلمه میآیند و «نهاد» معمولاً در ابتدای جمله. دقّت کنید در شعر و در برخی موارد دیگر، گاهی جای کلمهها عوض میشود. همچنین این نکته را هم به خاطر سپردهاید که جملهها را میتوان به چهار نوع کلّی تقسیم کرد: جملههای خبری، جملههای امری، جملههای عاطفی و جملههای پرسشی.
به عنوان تمرین، نوع جملات ابیات زیر را بررسی کنید:
چو ابلیس پیوسته دید آن سخن / یکی بند بد را نو افگند بن
بدو گفت گر سوی من تافتی / ز گیتی همه کام دل یافتی
اگر همچنین نیز پیمان کنی / نپیچی ز گفتار و فرمان کنی
جهان سربهسر پادشاهی تراست / دد و مردم و مرغ و ماهی تراست
چو این کرده شد ساز دیگر گرفت / یکی چاره کرد از شگفتی شگفت
جوانی برآراست از خویشتن / سخنگوی و بینادل و رایزن
همیدون به ضحاک بنهاد روی / نبودش به جز آفرین گفتوگوی
بدو گفت اگر شاه را در خورم / یکی نامور پاک خوالیگرم
چو بشنید ضحاک بنواختش / ز بهر خورش جایگه ساختش
کلید خورشخانهٔ پادشا / بدو داد دستور فرمانروا
