همیشه، در همه جا و در جمع دوستان، صحبت از درس خواندن که میشود در کنار آن حرف از کلمهی پشتکار به میان میآید. ممکن است برای ما سوال باشد که پشتکار چقدر میتواند در رسیدن به اهدافمان موثر باشد. بعضی از ما قبل از اینکه به موفقیت برسیم دست از تلاش برمیداریم و در دقایق پایانی، آن را رها میکنیم که در این صورت به نتیجهی دلخواه نمیرسیم.
پشتکار یعنی پافشاری در رسیدن به هدف و به زبان ساده یعنی استقامت کردن در مقابل خستگیها و افکار منفی که تعریف آن برای هر دانشآموز از دید خودش متفاوت است.
برای همهی ما سوال است که چرا در ابتدا، انگیزهی لازم برای انجام کارها را داریم و اقدام لازم را انجام میدهیم اما مدتی که میگذرد کندتر و بیتفاوتتر میشویم؟ این به خاطر وجود مشکلات و اتفاق هایی است که در طول مسیری که در پیش داریم اتفاق میافتد. بنابراین پشتکار و استقامت کردن است که به دادمان خواهد رسید.
به نقل از ادیسون: طعم بسیاری از شکستهای زندگی را کسانی چشیدهاند که در دو قدمی کامیابی، از تلاش خود دست کشیدهاند.
اما نگران نباشید زیرا میتوانید با انجام یک سری کارها به راه خود ادامه داده و تا آخرین لحظه و تا خط پایان، پرقدرت پیش بروید.
ابتدا باید یک هدف مشخص داشته باشید، هدفی که از قبل کاملا روی آن فکر کرده و آن را سنجیده باشید و با هر اتفاقی که بیفتد برای رسیدن به آن با تمام قوا گام بردارید. بعد از آن نوبت شناخت نقاط قوت و ضعفتان است. یعنی هر فرد باید آگاه باشد در چه زمینهای استعداد یا ضعف دارد و با شناخت دقیق از خود میتواند برنامهریزی کند و در مسیر رسیدن به هدفش کمتر دچار مشکل بشود.
پس از آن نوبت برنامهریزی است، یک برنامهریزی دقیق و هوشمندانه، برنامه ای که در آن مسیر طوری مشخص شده باشد که تمامی موانع و سختیها و آسانیها مشخص باشد تا بتواند از آن موانع به راحتی عبور کرده و به هدف برسد.
در برنامهریزی شناخت مسیر بسیار اهمیت دارد و چیزی که بیشتر از آن حائز اهمیت است، ناامید نشدن است. زیرا ناامیدی سمی است که میتواند همهی برنامهها را از بین ببرد.
