پرستو عسکری
آخرین ماه سال 1398 در حالی فرا میرسد که عطر و بوی سال نو و انرژی و جنبوجوش همهی مردم را میتوان بهوضوح احساس کرد. خانهها از غبار تکانده میشوند و سبزههای سفرهی هفتسین پیش چشممان قد میکشند. ماهیانِ تنگِ بلور جستوخیز میکنند و نارنج در جام شیشهای در میان آب غلت میزند.
هنوز هم بعد از گذشت سالها، برای من آخرین ماه سال، بهترین ماه سال است. بیش از آنکه از آغاز خوشحال باشم، از پایان، پر از شعفم. به رسم هر سال مینشینم و نگاهی به دفترهای برنامهریزیام میاندازم. ساعتهایی را که برایم پر از تلاش بودند از نظر میگذرانم و این یعنی در سالی که گذشت من راکد نبودم و همواره در حال حرکت بودم. مثل هر سال ساعتها فکر میکنم و برای بهتر شدن سبک زندگیام تصمیم میگیرم. تصمیماتم را یک به یک مکتوب میکنم؛ چون میدانم اگر در ذهنم بمانند خیلی زود آنها را از یاد میبرم.
تمام جوانب زندگیام را در نظر میگیرم. برای پیشرفت درس یا کارم، برای سلامتیام، برای شاد بودنم، برای رشد استعدادها و تواناییهایم، برای دوستیهایم، برای توجه بیشتر به خانوادهام و همه و همه تصمیمات تازهای میگیرم. تولدها و روزهای مهم را در سررسید جدیدم علامت میزنم. باید بکوشم تا اراده و پشتکارم را تقویت کنم، کتابهای بیشتری بخوانم، بیشتر ورزش کنم، بهتر و قویتر درس بخوانم و هیچ لحظه و ثانیهای را برای رسیدن به هدفهایی که نوشتم از دست ندهم.
اسفندماه، بهترین زمان برای نمره دادن به خودم در یک سال گذشته و زیباترین ماه برای گرفتن تصمیمهای جدید است. از اسفندماه و انرژی سرشاری که در دلهایمان است غافل نشویم.
