در هر سال تحصیلی، پروژهی هفتم تأثیر بهسزایی در تکمیل سایر گامهای برنامهی راهبردی دارد. هر پروژه به مثابه اهداف میانمدتی است که فرد را به سوی رسیدن به هدف نهایی رهنمون میشود. رسیدن به هدف نهایی اغلب توام با مقداری فشار کاری و وسوسهی تحقق حداکثری اهداف میانمدتِ تعیین شده میباشد. به همین دلیل، اکثر دانشآموزان برای رسیدن به مقصود دست به هر تلاش و اقدامی میزنند تا در پروژهی نهایی نیمسال دوم به مرور و جمعبندی همهی درسها بپردازند.
خان هفتم زمان نتیجهگیری است. همه تلاش میکنند تا کمکاریها جبران شود و یا موفقیتها تداوم یابند. ولی نباید این تکاپو و میل به موفقیت باعث شود که گمان کنیم برنامه و یا اقدام نامتعارفی لازم است تا به این اهداف رسید. جدا شدن از برنامهی راهبردی، غیبت در کلاسهای مدرسه و غیبت در آزمونها به بهانهی تلاش مضاعف، آفت پروژهی هفتم هستند که بعد از مدتی دانشآموزان را سرگردان در میان انبوهی از کارهای ناقص و عقبافتاده رها میکنند. به جای سرگردانی باید افق دید دانشآموز با پیشرَوی هر یک از آزمونها در این پروژه هماهنگ شود. در این صورت است که میتوان گفت موفقیت قطعی است.
