به دوران جمعبندی نزدیک میشویم و حجم تبلیغات گسترده برای جمعبندی آموختهها در کوتاهترین زمانِ ممکن روزبهروز بیشتر میشود. این راههای میانبُر ما را به کجا میبرد؟ آیا میتواند ضامن موفقیت در کنکور باشد؟ برنامهریزی برای یادگیری تمام یا بخشی از دروس کنکور در مدتی کوتاه تا چه حد میتواند راهگشا باشد؟
وقتی دقیقتر فکر کنیم میبینیم که سوال اساسی این است: چرا این روشها و برنامهها در روزهای ابتدای سال تحصیلی مطرح نبود؟
این برنامهها و روشها مستقل نیستند و قطعا به چیزهایی مثل پایهی تحصیلی یا ساعتِ مطالعه وابستهاند. همچنین میدانیم که تسلط بر بسیاری از مطالب درسی به دانش سالهای تحصیلی گذشته وابسته است. اگر من هنوز بر مباحثی از ریاضی دهم یا حتی هشتم و نهم تسلط ندارم چطور میتوانم در سه ماه باقی مانده به کنکور، ریاضیاتم را به نتیجهای مطلوب برسانم؟
ضمنا من چند ساعت در روز مطالعه میکنم؟ اگر ساعت مطالعهی پایینی داشته باشم، رسیدن به ساعت مطالعه ی بالا و منطبق بر برنامه ی معجزه گر به سختی صورت خواهد بپذیرفت و دوام نخواهد داشت. قطعا اجرای این برنامه ی خاص باید ساعت مطالعه ی بالایی داشته باشد.
در نهایت نتیجه می گیرم این فقط یک برنامه است. برنامه ای که امکان اجرا شدنش در هاله ای از ابهام است!
چون توانایی هر کسی متفاوت بوده و بیشتر مبتنی بر سواستفاده از نیاز داوطلبان کنکور است. قطعا ارائه نکات حل مسائل کنکور به دانش آموزی که دانش لازم درباره یک مطلب درسی را کسب نکرده است فایدهای ندارد چون گام اول برای استفاده از این نکات فهم مطالب درسی و فراگیری کامل آنهاست.
بنابراین میان بری وجود ندارد! و به جای اینکه دنبال راههای میانبر برای رسیدن به هدف باشیم، بهتر است بر میزان تلاش خود بیافزاییم تا با برنامهریزی درست به بهترین نتیجه برسیم. هیچ کاری بدون تلاش مستمر و پشتکار بالا به هدف مطلوب نخواهد رسید.
