فرض کنید میخواهید یک مسئلهی ریاضی را حل کنید. به طور مثال در این مسئله یک شکل به شما داده شده است که از 5 ششضلعی تشکیل شده و از شما تعداد قطرهای شکل را میخواهد.
شما در این مسئله با یک چالش روبهرو هستید که آیا با رسم قطرها و شمارش آنها میتوانید به حل مسئله دست یابید یا خیر. دانشآموزی که بهتازگی وارد دورهی متوسطه شده و تنها با شمارش اعداد سروکار دارد، مواجه شدن با این مسئله برای او کمی دشوار است؛ اما اگر مسئله را به لانهی زنبور تشبیه کنیم و یک مثال عینی برای آن بزنیم، در یادگیری نقش بسزایی خواهد داشت و این راهحل همیشه در ذهن دانشآموز تثبیت خواهد شد.
دانشآموز دیگر با دیدن چندضلعیها و مسئلههای مشابه آن لانهی زنبور را به خاطر خواهد آورد و به راهحل دست خواهد یافت. الگوی آموزش باید به گونهای باشد که دانشآموز به حل مسئله علاقهمند شود و این علاقهمندی در فضای آموزشی با ایجاد تعامل و رابطهی متقابل بین دانشآموز و معلم ایجاد میشود.
