جان استیوارت میل در کتاب زندگینامهی شخصیاش مینویسد: «نابغهی بالقوهای که استعدادش را تباه میکند خُسرانی برای جهان است.» توجه کنید که استعداد، امری ذاتی یا وراثتی نیست، بلکه در وجود هر دانشآموزی هست و مسئلهی مهم، کشف بهموقع آن است. چگونه؟ فقط با صرف انضباط و سختکوشی بیوقفه. به تعبیر او «هرگز راهحلهای نصفه و نیمه را به جای راهحلهای کامل مسائل و مشکلات نپذیرم؛ هرگز معضلات را رها نکنم، بلکه دوباره و دوباره به سراغشان بروم تا ابهام و دشواریشان برطرف شود...»
هرگز از یاد نبریم این نکتهی بسیار مهم را که استعداد هر دانشآموزی یگانه و یکتاست و منحصر به خود اوست و تنها در یَدِ اراده و خواست اوست که میتواند عادات آینده یا توانایی خواستن را در خودش متحول کند؛ درست همچون هنری بیمانند؛ مانند تابلوی شام آخر داوینچی یا گلهای آفتابگردان ونگوگ، که غیر قابل تقلید و تکرارناپذیرند.
