اکنون که در حال تجربهی نیمسال دوم هستیم تا چشم بر هم بگذاریم کارنامهای از نیمسال دوم در دست داریم و انتظارمان این است که نسبت به کارنامهی نیمسال اول جهش ترازی داشته باشیم که به هزار و یک دلیل آنقدرها هم دور از ذهن نیست!
چند دلیل عبارتاند از:
1. از نیمسال اول کولهباری از تجربه داریم. درس خواندن، آزمون دادن و تست زدن را تجربه کردهایم. انواع منابع آموزشی را به کار گرفتهایم و حالا چیزهایی میدانیم که در تابستان نمیدانستیم. اگر درست آمده باشیم، میتوانیم همان مسیر را ادامه دهیم ولی اگر اشتباه کرده باشیم، فرصت اصلاح و بهبود داریم. بهترین ابزار، که تجربهها و تاریخچهی اعمال و نتایج کارهای ما را دستهبندیشده در اختیارمان میگذارد، جعبهابزار کارنامه است.
2. اکنون واقعبینتر و منطقیتر از قبل هستیم. در رؤیا و خیالات زندگی نمیکنیم. حالا یک دید روشنتر و واضحتر از وضعیت خودمان و دیگران و رقابت در میدان کنکور داریم.
3. چند ماه آخر سال تحصیلی مثل چند متر آخر مسابقهی دو و میدانی است. انگیزه و تلاش بیشتر و استفادهی حداکثری از توان، مشخصههای تعیینکنندهی چند متر آخر است.
4. دو ایستگاه جبرانی مهم در پیش داریم: دوران طلایی نوروز، که خودش فصل جدیدی در سال تحصیلی است و خردادماه، فصل زرد سال! در این ایستگاهها زمان متوقف میشود. در دوران طلایی نوروز آموختههایمان را تکمیل کرده و در خردادماه یادآوری آموختهها را تقویت میکنیم. کانون ابزارهای مربوط به آنها را برایمان فراهم کرده است: کتاب نوروز و کتاب زرد اختصاصی و...
5. به واسطهی امتحانات نیمسال اول، ساعت مطالعهی خوبی پیدا کردهایم؛ چون مجبور بودیم برای امتحانات مدرسه بخوانیم. حالا باید این ساعت مطالعه را حفظ کرده، بلکه افزایش دهیم.
6. حالا تعادلها را شناختهایم: تعادل تستی و تشریحی، تعادل ساعت مطالعهی درسهای اختصاصی و عمومی، تعادل در تراز و.... تعادلها را حفظ میکنیم.
نهصد و نود و پنج دلیل دیگر را خودتان کشف کنید. خلاصهی کلام اینکه خودمان را شناختهایم. تلاشمان را اندازه گرفتهایم و روشها و منابعی را امتحان کردهایم. با کمک اطلاعات صفحهی شخصیمان (خصوصاً جعبهابزار کارنامه)، شناختمان را از خودمان صحهگذاری میکنیم و روشها و منابع خوب را ادامه میدهیم و آنها را که نیاز به تغییر دارند تغییر میدهیم. همه در کنار ما هستند.
راه موفقیت تکراری و نزدیک است.
